شعر از محمد هوشمند
به هيچ گنج مده گوهر وقارت را
ز دست جور خزان حفظ کن بهارت را
غزال ديدهي خود را رها نکن هرگز
که گرگ نفس کشد نقشهي شکارت را
گل لطيف، علفهاي هرزه دور و برند
مده به باد در اين باغ گلعذارت را
تو ماه روشن شبهاي خانهي خود باش
هميشه حفظ نما هيبت مدارت را
ستون خانه تويي استوار و محکم باش
به دست غير مده دست اختيارت را
به اعتماد کسي راز دل نکن افشا
امين خويش مدان مردم کنارت را
حريم قلعهي خود را هميشه حافظ باش
هميشه قدر بدان شهر و شهريارت را
براي خواري تو نقشهها به سر دارند
به حصن چادر خود دفع کن شرارت را
عفاف و حُجب و حيا بهترين خزانهي توست
به خار و خس مده، اين درّ پر عيارت را
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.