گريه‌هاي زن، شوهرش را به کشتن داد

به گزارش روزنامه ايران؛ در اولين گام از تحقيقات، مأموران به سراغ همسايه‌هاي مقتول
رفتند.

يکي از آنها گفت: «من صداي درگيري شنيدم وقتي از خانه خارج شدم پسر جواني را ديدم که با لباس‌هاي خوني از خانه مقتول خارج شد. مأموران بلافاصله به سراغ شيوا همسر مقتول رفتند که وي گفت: «با همسرم اختلاف داشتم و مدام دعوا مي‌کرديم چون متوجه شده بودم که به من خيانت مي‌کند. روز قبل از اين حادثه با حالت قهر خانه را ترک کردم و به خانه پدرم رفتم. »

در ادامه بررسي‌ها مشخص شد پسر جواني که با لباس‌هاي خوني از خانه مقتول فرار کرده برادرزن او بوده است. بنابراين پليس وي را بازداشت کرد و متهم در بازجويي‌ها به درگيري و قتل شوهر خواهرش اعتراف کرد.

با تکميل تحقيقات، پرونده براي رسيدگي به شعبه 13 دادگاه کيفري يک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتداي اين جلسه پدر مقتول از طرف خودش و همسر و دو نوه صغيرش درخواست قصاص کرد و گفت: «پسر من هر مشکلي داشت بايد به من مي‌گفتند و موضوع را با صحبت حل و فصل مي‌کرديم نه اينکه با چاقو جانش را بگيرند. ما به هيچ عنوان حاضر به مصالحه نيستيم و متهم بايد قصاص
شود.»

سپس متهم به جايگاه رفت و گفت: «خواهرم بارها با چشم گريان به خانه پدرم آمد و از همسرش شکايت داشت؛ نمي‌خواست ديگر با او زندگي کند. خواهرم مي‌گفت او با زن ديگري ارتباط برقرار کرده است. البته هربار با وساطت بزرگترها آنها آشتي مي‌کردند تا اينکه شب قبل از حادثه شيوا دوباره به خانه مان آمد و گفت از دست کارهاي شوهرش خسته شده است.

 از ديدن خواهرم در آن حالت و گريه‌هايش خيلي ناراحت شدم چون مشروب خورده بودم حال طبيعي نداشتم. به سراغ شوهر خواهرم رفتم تا با او صحبت کنم. اما وقتي به آنجا رسيدم جروبحث‌مان شد به آشپزخانه رفتم تا آب بخورم که به يکباره چشمم به چاقويي لبه پنجره افتاد، آن را برداشتم و نمي‌دانم چه شد که او را زدم اما حالا اعتراف مي‌کنم که اشتباه کردم و پشيمان هستم و از اولياي دم مي‌خواهم من را ببخشند.»

با پايان جلسه دادگاه قضات براي صدور رأي وارد شور شدند.