در بازيهاي دوران کودکي هر وقت ميخواستيم شغل آينده خود را بازي کنيم، از هر 5 کودک حداقل 3 نفر ميگفتند ميخواهند دکتر شوند. هم کلاس داشت، هم آينده و هم پول. امروز اما مشکلات معيشتي، پزشکان را تا حدي تحت فشار گذاشته که آنها را مجبور به تغيير شغل، انجام کارهاي جانبي در کنار طبابت ميکند.
کوچ پزشکان عمومي و حتي متخصصان به مشاغل ديگر از جمله خدمات زيبايي و خريد و فروش املاک و بساز و بفروشي و... چند سالي است که به سرخط خبرهاي جامعه پزشکي تبديل شده است.
خداحافظي 45 هزار پزشک عمومي با طبابت
کارشناسان، خالي شدن کشور از نيروي پزشکي را بحراني جدي ميدانند. دکتر بابک پورقليچ، پزشک عمومي و عضو انجمن پزشکان عمومي ايران به اين موضوع اشاره ميکند که: «بر اساس آمار سازمان نظام پزشکي، حدود 96 هزار پزشک عمومي در کشور داريم که 40 تا 45 هزار نفر از آنها مشغول طبابت هستند و بقيه يا ديگر طبابت نميکنند و به مشاغل ديگر رو آوردهاند، يا مهاجرت کردهاند، تعدادي از آنها هم کارهاي جنبي (غير باليني) انجام ميدهند.»
دکتر پورقليچ ادامه ميدهد: «اگر کسي بگويد پزشکي را ديدم که راننده تاکسي اينترنتي بود، من نميگويم دروغ ميگويد. چون درآمد ناشي از کار در تاکسي اينترنتي ميتواند از درآمد يک پزشک بيشتر باشد. شما در نظر بگيريد اگر روزانه 8 ساعت با يک پرايد 300 ميليوني در يک تاکسي اينترنتي کار کنيد و يک ميليون تومان دربياوريد، ماهانه ميشود 30 ميليون تومان. اگر مرتب کار کنيد، درآمد بيشتري هم خواهيد داشت. ولي يک پزشک عمومي اگر هر روز فقط در مطب منتظر بيمار بنشيند، با توجه به هزينههاي زندگي و استهلاک سرمايهاي که دارد، ماهانه 10 ميليون تومان هم برايش نميماند. او چند جا کار ميکند تا زندگياش بچرخد؛ صبح ميرود مطب، بعدش ميرود درمانگاه، از درمانگاه ميرود چند جاي ديگر.»
عضو انجمن پزشکان عمومي ايران ميگويد: «علاوه بر پزشکان عمومي، من متخصصاني را ميشناسم که به تازگي فارغالتحصيل شدهاند و در 30 درمانگاه کار ميکنند تا درآمدشان در حدي باشد که بتوانند شأن پزشکي خود را در جامعه حفظ کنند.»
صداي پزشکان متخصص هم درآمد
علاوه بر پزشکان عمومي، پزشکان متخصص نيز ميگويند که از عهده هزينههاي زندگي برنميآيند. آنها نسبت به تعرفه درماني خود نيز گلايه دارند و آن را بسيار ناچيز ميدانند. طبق ابلاغيه هيأت وزيران مصوب فروردين 1402 در بخش خصوصي، ويزيت يک پزشک متخصص 135 هزار تومان و ويزيت پزشک فوقتخصص 172 هزار تومان تعيين شده است. مسائل مالي موجب شده که بسياري از پزشکان، لباس طبابت از تن بيرون بياورند و به مشاغل ديگر فکر کنند. تعدادي از آنان نيز که عاشق حرفه خود هستند، مجبور به مهاجرت از کشور ميشوند.
دکتر ايرج خسرونيا، رئيس انجمن پزشکان متخصص داخلي در اين زمينه به همشهري آنلاين ميگويد: پزشک هم انسان است، فرزند و خانواده دارد، کرايه خانه دارد، کرايه مطب دارد و بايد مخارج زندگياش را دربياورد. در حالي که با تعرفه 130 هزار توماني و هزينههاي مطب و حقوق و بيمه منشي و مالياتهاي سنگين نميتواند اين هزينهها را جبران کند و مجبور است که يا حرفهاش را تغيير بدهد يا از کشور مهاجرت کند.
او ادامه ميدهد: الان تعداد زيادي از پزشکان به عنوان خبرنگار دارند در راديو تلويزيون و جرايد و خبرگزاريها کار ميکنند. بعضي از آنها هم وارد کار بساز و بفروش شدهاند. حتي بعضي از آنها در کار فروش دلار هستند. کارهاي ديگري هم براي امرار معاش انجام ميدهند. مثلا رستوران و کافيشاپ باز ميکنند. ممکن است در کنار اين کارها مطب خود را هم داشته باشند، اما به طبابت اکتفا نميکنند. پزشکي که ميخواهد فرزندش را به مدرسه و دانشگاه بفرستد، بايد پولش را داشته باشد. از مطب که پولي درنميآيد. پس ميرود سراغ شغل ديگري که پول در آن باشد.
ورود پزشکان به کار املاک و...
بسياري از پزشکان معتقدند هر کاري غير از طبابت، درآمد بالايي براي آنها به همراه دارد و تعرفههاي 100 هزار توماني و مقاله علمي نوشتن و مطب رفتن براي آنها نان و آب نميشود. به همين دليل تعدادي از آنان وارد کارهاي مربوط به خدمات زيبايي ميشوند و تعدادي هم به مشاغل آزاد رو ميآورند.
دکتر پورقليچ، عضو انجمن پزشکان عمومي ايران در اين رابطه ميگويد: پزشکان مجبورند با درآمد کمتر، کار بيشتري انجام دهند. اما همه اين امکان را ندارند، همه توانايي اين همه کار کردن را ندارند، همه اين ترجيح و علاقهشان نيست. بعضي از پزشکان تمايل دارند با کار کمتر، درآمد بيشتري داشته باشند و به همين دليل سراغ مشاغل ديگر ميروند. شما اگر يک ملک بخريد و بفروشيد، به اندازه 20 سال کارکرد يک پزشک درآمد خواهيد داشت. شما خودروي خود را ببريد چند تعميرگاه؛ ببينيد آيا همه آنها يک تعرفه واحد دارند؟ کسي ميآيد يقه آنها را بگيرد که چرا به جاي 10 تومان، 11 تومان از مشتري گرفتي؟ اما تعرفه يک پزشک عمومي 90 هزار تومان است.
اين پزشک عمومي ادامه ميدهد: همين ميشود که پزشک مجبور به تغيير شغل ميشود. آن هم شغلي که سالها به خاطرش درس خوانده و دود چراغ خورده است. خيلي از پزشکان عمومي و حتي متخصصين براي درآمدزايي سراغ مراکز زيبايي و خدماتي مثل بوتاکس و... ميروند. الان شما آرايشگران را هم ميبينيد که وارد اين کار شدهاند! پزشک عمومي که هم علم اين کار را دارد و هم مجوز.
روي تابلوي مطب نمينويسند «پزشک عمومي»
پزشک عمومي در کشورهاي ديگر جايگاه والايي دارد و مردم جايگاه او را ميشناسند و قبول دارند. در ايران اما تعريف نشده که پزشک عمومي چه کاره است و در کدام سطح درمان قرار دارد. عضو انجمن پزشکان عمومي ايران با بيان اين مطلب ادامه ميدهد: در ايران اگر فردي بيمار شود، در بسياري از موارد بهخصوص در شهرهاي بزرگ براي ويزيت نزد پزشک عمومي نميرود و مستقيم سراغ متخصص و فوق تخصص ميرود. در حالي که طبق سيستم ارجاع، شما اول بايد نزد پزشک عمومي برويد و او تشخيص دهد که لازم است پيش متخصص برويد يا نه؟
دکتر پورقليچ ميگويد: الان در کشورهايي مثل آمريکا و کشورهايي که پزشک خانواده دارند، بعضي از متخصصان مثل متخصصان زنان، متخصصان داخلي و متخصصان کودکان به عنوان پزشک خانواده دارند فعاليت ميکنند و درآمد يک پزشک خانواده کمتر از يک متخصص داخلي يا متخصص کودکان نيست و در برخي کشورها حتي بيشتر است. درضمن همه چيز که پول نيست؛ اعتبار و ارزش هم مهم است. الان تابلوي مطب پزشکان را که ببينيد، هيچکس رويش نمينويسد «پزشک عمومي». همه مينويسند داخلي اطفال، داخلي پوست و مو، داخلي روماتيسم و... .
اين پزشک عمومي اضافه ميکند: پزشکي که نميتواند روي تابلوي مطبش بنويسد «پزشک عمومي»، پزشکي که روزانه با 10 بيمار نميتواند زندگي خود را اداره کند، طبيعي است که به سمت کارهاي ديگر مثل خريد و فروش املاک و انجام بوتاکس و ... برود. مساله مهمتر اين است که عزم و ارادهاي براي اصلاح و رفع اين مشکل وجود ندارد.
برخي پزشکان در 50 سالگي خانهاي ندارند
عضو انجمن پزشکان عمومي ايران به اين نکته هم اشاره ميکند که بسياري از پزشکان بعد از سالها کارکردن، خانهاي از خود ندارند. او ميگويد: شما تصور کنيد يک پزشک عمومي ماهانه 50 ميليون تومان درآمد داشته باشد. اين موضوع نادر است ولي شما فرض کنيد. از اين 50 ميليون تومان بايد اجاره مطب را بدهد، حقوق منشي را بپردازد، ماليات و پول برق و گاز و آب را پرداخت کند. از اين مبلغ 10 ميليون تومان بيشتر براي او نميماند. خب پزشک همسر دارد، فرزند دارد، اجاره خانه ميدهد، هزينههاي ديگر هم هست. هر ماه چقدر برايش ميماند که بخواهد مثلا خانه بخرد؟ چقدر بايد داشته باشد تا بتواند وام خريد خانه بگيرد؟ اصلا چطور اقساط وامهايش را بپردازد؟!
دکتر پورقليچ ادامه ميدهد: اين مشکل بين متخصصان جوان هم وجود دارد و مختص پزشکان عمومي نيست. يک متخصص راديولوژي که تازه فارغالتحصيل شده، از کجا بياورد يک مرکز راديولوژي بزند يا دستگاههاي راديولوژي را بخرد؟ اين کار دهها ميليارد تومان هزينه دارد و يک متخصص جوان در ابتداي کار چطور ميتواند چنين پولي داشته باشد؟ ضمن اينکه پزشک متخصص در سن بالا فارغالتحصيل ميشود و خب در اين سن چقدر موقعيت براي کار کردن دارد؟ اگر بخواهد در 55 سالگي خانه بخرد، ديگر به چه درد ميخورد؟
منبع: همشهري آنلاين
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.