تيرگي روابط بين روسيه و ارمنستان ادامه دارد. ارمنستان در تلاش است تا از روسيه جدا شود و مسکو مصمم است اجازه ندهد ايروان به آغوش غرب برود.
چگونگي رفتار مسکو با کشورهاي پس از فروپاشي شوروي که ميخواستند به سمت غرب بروند مشخص است. گرجستان، مولداوي و اوکراين نمونههايي از اين کشورها هستند. در چنين دولتهايي، روسيه تلاش ميکند تا قدرت را به نفع خود تغيير دهد و در صورت شکست، با تصرف قلمرو آن کشورها، مجازاتشان ميکند و آنها را در معرض تهديد دائمي خود قرار ميدهد. اين رفتار تثبيتشدهاي است که در فضاي پس از شوروي شکل گرفته است.
ارمنستان نيز پس از روي کار آمدن دولت پاشينيان همين مسير را طي ميکند. در شبکههاي تلويزيوني دولتي روسيه، کمپين «ارمنستان راه اوکراين را دنبال ميکند و سرنوشت آن را خواهد داشت» شبانهروز ادامه دارد.
درست است که تواناييهاي روسيه در قفقاز جنوبي که در جبهه اوکراين در حال جنگ با کل غرب است، به ميزان قابل توجهي محدود شده است؛ اما هر چقدر هم که قدرت بزرگي مثل روسيه ضعيف باشد، هميشه ميتواند کشور کوچک و ضعيفي مثل ارمنستان را مجازات کند.
به نظر ميرسد که دولت پاشينيان از اوکراين درس گرفته است و نميخواهد با گامهاي تند از روسيه جدا شود و قدم به قدم به سمت غرب ميرود. روسيه نيز از اقدامات تند خودداري ميکند و عجلهاي براي گشودن «جبهه دوم» در قفقاز جنوبي در کنار جبهه اوکراين ندارد.
با اين حال، حوادث بسيار سريع در حال پيشرفت است و موضوع کريدور زنگزور که تحت کنترل روسيه باشد، به بنبست رسيده است. گشايش اين کريدور و اجراي امنيت در کريدور توسط سرويس امنيت فدرال روسيه، به مسکو اهرم بزرگي در برابر ارمنستان، جمهوري آذربايجان و اتحاديه کشورهاي ترک خواهد داد.
علاوه بر اين، جاده ابريشم ميانه از زنگزور ميگذرد و کنترل کريدور نيز به معناي امکان نفوذ جدي در اين جاده است. اهرمهاي کنترل ذکر شده سود کلاني براي روسيه به همراه خواهد داشت و مسکو از هر گزينهاي براي به دست آوردن اين فرصت استفاده خواهد کرد.
روسيه عجله دارد، زيرا آمريکا و ديگر کشورهاي غربي گام به گام سامانههاي دفاعي مختلف خود را در ارمنستان مستقر ميکنند. اگر مسکو روي جايگاه پيشين خود حساب باز کند، قدرت نظامي غرب در ارمنستان به حدي افزايش مييابد که قدرت روسيه را خنثي ميکند. مسکو نيز اين را ميبيند و موضوع زنگزور را به عنوان يک تقاضاي فوري مطرح ميکند و انتظار پاسخي ملموس از ايروان دارد.
پاشينيان با سياست «نه آري؛ نه خير» سعي در خريد زمان دارد. ترديدي نيست که مسکو در برنامههاي خود محدوديت زماني مشخصي را براي اين سياست قدم به قدم ايروان در نظر گرفته است. رهبري روسيه در نظر دارد به محض رسيدن به سقف مجاز، اقداماتي را که لازم بداند انجام دهد.
اگر پاسخ پاشينيان خيلي دير باشد، اين مسکو است که با اقدامي شديد، بنبست را خواهد شکست. اگر روند مجازات باز و گسترده باشد، ارمنستان غرب را به عنوان شريک رسمي خود اعلام خواهد کرد.
نکته کليدي زنگزور است. به احتمال زياد اولين ضربه به ارمنستان از زنگزور وارد خواهد شد. منطقاً روسيه علاقهمند به مشارکت جمهوري آذربايجان به عنوان دشمن ارمنستان در اين کارزار تنبيهي خواهد بود. با اين حال ورود آذربايجان به چنين بازي بزرگ و خطرناکي منطقي به نظر نميرسد و ممکن است اوضاع از کنترل خارج شود و براي باکو خطرناک شود.
در صورت برافروخته شدن آتش درگيري در زنگزور، باکو به بهانه امنيتي، ممکن است نيروهاي خود را با عنوان محافظت از مناطق مرزي زنگزور و نخجوان از دايره آتش به منطقه اعزام کند. يعني زنگزور از کنترل ارمنستان خارج شده و تحت کنترل جمهوري آذربايجان درميآيد. اگر اتفاقات در اين راستا پيش برود، اين امر مسلم است که ترکيه نيز در کنار آذربايجان جاي خواهد گرفت.
اين سؤال پيش ميآيد: آيا طرف روسي اين را محاسبه نميکند؟ يا اينکه انتقال زنگزور به کنترل جمهوري آذربايجان به نفع مسکو است؟
در نگاه اول، اين مسئله به ضرر روسيه است. اما اگر نگاه دقيقتري داشته باشيم، قضيه متفاوت ميشود. اگر ارمنستان به اردوگاه غرب و ناتو برود، اعلام خصومت آشکار با روسيه خواهد بود.
مسکو انتقال دولت ارمنستاني را که تحت سيطرهاش بود به اردوگاه دشمن تحمل نميکند و او را به شدت مجازات خواهد کرد. از دست دادن زنگزور مجازات سختي براي ايروان است. در اين صورت، ارمنستان نيز ارتباط خود را با ايران که شرط لازم براي موجوديت کشورش است، از دست خواهد داد و شانس بقاي دولت ارمنستان که به پايگاه ناتو تبديل شده، ضعيف خواهد شد.
از سوي ديگر خروج زنگزور از کنترل ارمنستان نيز مشکل کريدور را براي روسيه حل ميکند. اين به معناي سود مشخصي براي مسکو است. در چنين شرايطي روسيه ميتواند از خاک جمهوري آذربايجان نهتنها به عنوان کريدور شمال به جنوب، بلکه به عنوان کريدور روسيه به غرب استفاده کند و کالاهاي روسيه ميتواند با خيال راحت از آذربايجان به ترکيه و از آنجا به اروپا تحويل داده شود.
همه اينها تنها يکي از گزينههاي ممکن است. همانطور که در بالا اشاره کرديم، بازي بسيار پيچيده است و از همان ابتدا نميتوان محاسبه کرد که کدام طرف چه سناريويي را در ذهن دارد. اين ميتواند يک بازي در داخل يک بازي ديگر باشد.
بياييد سناريوي ديگري را بررسي کنيم: اگر جمهوري آذربايجان به بهانه امنيتي، نيروهاي خود را در زنگزور مستقر کند، ممکن است براي روسيه مفيد باشد که ميخواهد ارمنستان را به مدار خود بازگرداند.
در اين صورت، مسکو خواستار خروج نيروهاي باکو از خاک ارمنستان بر اساس معاهده امنيت جمعي، ارائه ضمانتهاي امنيتي به آذربايجان و اعزام نيروهاي خود به زنگزور خواهد بود.
اگر حوادث در اين راستا پيش برود، ارمنستان که نميخواهد زنگزور را از دست بدهد، چارهاي جز پناه بردن دوباره به روسيه نخواهد داشت. در نتيجه، روسيه به طور همزمان دو هدف را دنبال خواهد داد. هم ارمنستان را به مدار خود بازخواهد گرداند و هم با استقرار نيروهاي امنيتي خود در کريدور زنگزور، اين فرصت را خواهد داشت که اين خط ارتباطي جهاني را به طور جدي تحت تأثير و کنترل خود قرار دهد.
در هر صورت تشديد درگيري ايروان و مسکو فرصتهاي جذابي را براي باکو ايجاد ميکند. سؤال اصلي اين است که دو طرف باکو و آنکارا تا چه اندازه ريسک کرده و از اين فرصتها استفاده خواهند کرد.
به نظر ميرسد در سياست اتخاذي روسيه، ارمنستان در همه گزينهها بازنده باشد. شايد امروز دردناکترين گزينه براي ارمنستان درخواست پوتين براي باز شدن کريدور زنگزور تحت کنترل سرويس امنيت فدرال روسيه باشد. اما اينکه پاشينيان با مقاومت در برابر فشار غرب به اين خواسته مسکو پاسخ مثبت بدهد، مبهم است.
منبع: تسنيم
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.