اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

چرا نهج البلاغه را برادر قرآن مي‌نامند؟

نَهجُ البَلاغه برگزيده‌اي از نامه‌ها، خطبه‌ها و سخنان امام علي(ع) است که سيد رضي در اواخر قرن چهارم هجري قمري، آنها را جمع‌آوري کرد. اين کتاب به دليل محتوا و بلاغتش، به «اخ‌ القرآن» (برادر قرآن) نام‌گذاري شده است. برخي از اديبان عرب، فصاحت و بلاغت نهج‌البلاغه را ستوده‌اند. اين کتاب در سه قسمت خطبه ها، نامه ها، کلمات قصار دسته بندي شده است.

چرا نهج البلاغه را برادر قرآن مي‌نامند؟

نهجالبلاغه به 18 زبان ترجمه شده است. شرحها و مستدرکات متعددي نيز در مورد نهجالبلاغه نوشته شده که برخي تعداد آنها تا حدود 300 عنوان بيان کردهاند.

به مناسبت عيد غدير و با تبريک اين عيد سعيد، متن کوتاه زير درباره نهج البلاغه به خوانندگان ابنا تقديم مي شود:

 

چرا نهج البلاغه را برادر قرآن مينامند؟

 

* ضرورت آشنايي با نهج البلاغه

بيشک نهجالبلاغه جامع ترين کتاب پس از قرآن است که راهنماي انسان در تمام ابعاد زندگي به شمار ميآيد. نهجالبلاغه پس از قرآن در بردارنده عاليترين محتوا و معارف اسلامي است و ازاينجهت «أخ القران» نامگرفته است. اين کتاب دايره المعارفي است که همه افراد بشر از هر گروهي ميتوانند از آن بهره گيرند. بسياري از بزرگان در توصيف عظمت و شگفتي اين اثر جاودانه گفتهاند: «کلامٌ فَوقَ کَلامِ المَخلوقِ وَ دونَ کَلامِ الخالِق؛ کلامي که بالاتر از کلام بشر و پايينتر از کلام خداوند است.»

اگرچه بيش از هزار سال از گردآوري نهجالبلاغه توسط سيد رضي ميگذرد اما جاي بسي تأسف است که بسياري از شيعيان جز آشنايي بانام اين کتاب، بهره ديگري از آن نبردهاند و خود را از دّر و مرجانهاي اين اقيانوس بيکران محروم کردهاند. آمار انس و ارتباط با نهجالبلاغه در کشور ما قابلتأمل و تأسفبار است؛ يک نظرسنجي در سال 1397 با طرح اين پرسش که تاکنون چند بار نهجالبلاغه را بهطور کامل خواندهايد؛ روشن ساخت که از شش هزار نفر، تنها حدود 5 درصد، آنهم تنها يکبار نهجالبلاغه را خواندهاند؛ اين در حالي است که اين کتاب ارزشمند بيش از دويست بار توسط يک اديب و نويسنده مسيحي به نام «جُرج جُرداق» خواندهشده است. «جرج جرداق» که چهار دهه از عمر خود را صرف مطالعه و تحقيق درباره برجستهترين شخصيت جهاني يعني حضرت علي (ع) کرده؛ چندين جلد کتاب درباره شخصيت امام علي (ع) نوشته است که يکي از معروفترين کتابهاي او، کتاب ارزشمند الإمام علي (ع)، «صوتُ العدالةِ الإِنسانية» است. «جرج جرداق» آنچنان مسحور کلمات نهجالبلاغه ميشود که در پشت جلد کتابش خطاب به حضرت علي (ع) مينويسد: «اي علي! اگر بگويم تو از مسيح بالاتري، دينم نميپذيرد. اگر بگويم او از تو بالاتر است؛ وجدانم نميپذيرد. نميگويم خدا هستي. پس خودت بگو به ما اي علي! تو کيستي؟»

مرحوم استاد «محمد دشتي» مترجم نهجالبلاغه در مقدمه کتاب خود مينويسد:

يکي از نوشتههاي «جرج جرداق» مسيحي، (استاد ادبيات عرب در لبنان) را خواندم که اعتراف کرده بود: «جاذبههاي کلمات امام علي عليهالسلام شوري در من ايجاد کرد که 200 بار نهجالبلاغه را مطالعه کردم.» با خواندن اين نوشته چنان بر خود لرزيدم و به تعصّب و غرور اعتقادي من ضربه وارد شد که تا مدّتي حالت عادي نداشتم. بر خود نفرين کردم که چرا يک مسيحي 200 بار نهجالبلاغه را ميخواند امّا من که خود را از شيعيان امام علي عليهالسلام ميشمارم و ادّعاي محبت و ولايت او را دارم بهراستي چند بار نهجالبلاغه را خواندهام؟ و با مفاهيم ارزشمند آن به چه ميزان آشنايي دارم؟ ما که در خانواده شيعه، از پدر و مادر شيعه و از خاندان شيعه و در کشور شيعيان قرار داريم؛ چرا بايد با نهجالبلاغه بيگانه باشيم؟ (1)

 

* چيستي نهجالبلاغه

سيد رضي از بزرگان و فقهاي عظيم تشيع، نهجالبلاغه را از فرمايشات مولاي متقيان امير المومنين (ع) در قلب سه بخش (خطبهها، نامهها و حکمتها) گردآوري کرده است. بخش اول نهجالبلاغه منتخبي از خطبههاي اميرالمؤمنين است که حضرت به مناسبتهاي مختلف و در مکانهاي متعددي ايراد فرمودند. بخش خطبهها شامل 241 خطبه ميشود که عموماً حاوي موضوعاتي چون خداشناسي، شناخت جهان، پيدايش عالم، طبيعت انسان، امتها و حکومتهاي نيکوکار و ستمکار است؛ البته مراد اصلي امام در بيان اين موضوعات تبيين خداشناسي و مسائل مهم اسلامي بوده است. سيد رضي از ميان تمام خطبهها، فقط چهار خطبه شقشقيه (خطبه 3)، غراء (خطبه 83)، اشباح (خطبه 91) و قاصعه (خطبه 92) را نامگذاري کرده است و اين خطبهها از مهمترين خطبههاي نهجالبلاغه معرفيشدهاند.

بخش دوم نهجالبلاغه، بخش نامههايي است که حضرت امير (ع) براي افراد مختلف فرستادند. اين قسمت از نهجالبلاغه 79 بخش دارد که از 12 وصيتنامه، سفارش و بخشنامه و 2 فرمان، يک دعا، يک پيماننامه و 63 نامه مکتوب تشکيلشده است. در بخش نامههاي نهجالبلاغه بيشتر به مسائل حکومتداري و نحوه تعامل مسئولين حکومتي با مردم پرداختهشده است اما جالب اينجاست که در متن هيچکدام از نامهها دستور حکومتي گزارش نشده است؛ تا جايي که برخي معتقدند به نظر ميرسد نامهها را پدري مهربان و دلسوز براي فرزندان خود نوشته است. نامه به امام حسن (ع)، نامه فرمان مالک اشتر و نامه به عثمان بن حنيف از معروفترين نامههاي نهجالبلاغه هستند.

بخش سوم نهجالبلاغه نيز حکمتها و کلمات قصار حضرت علي (ع) تشکيل ميدهد که شامل 480 کلمه قصار است و هرکدام در فصاحت و بلاغت بينظير هستند.

يکي از علل جاذبه نهج البلاغه آن است که چنان حق سخن را ادا ميکند که گويي گوينده آن تمامي عمر را به بحث و بررسي روي همان موضوع مشغول بوده و تخصصش منحصراً همان است. به عنوان مثال، امام در خطبهها چنان به شرح اسماء و صفات جلال خدا ميپردازد که انسان با چشم دل او را همه جا، در آسمان، زمين و درون جان خود حاضر مي بيند؛ به گونه اي روحش سرشار از انوار معرفت الهي مي گردد.

 

* اهميت و ارزش نهجالبلاغه

برخي منبع سيد رضي براي گردآوري سخنان حضرت علي (ع) را بسيار غني و گسترده دانسته اند چراکه او براي جمعآوري اين کتاب از دو کتابخانه بزرگ بغداد بهره برده است. يکي از آنها کتابخانه 80 هزارجلدي برادرش «سيد مرتضي» بوده و ديگري نيز کتابخانه 10 هزارجلدي «بيت الحکمه» وزير بهاء الدوله ابن بويه ديلمي بوده است. برخي نقل کردهاند که «سيد رضي» در شش جلد، نهجالبلاغه را جمعآوري کرده بود.(2)

بر اساس اين گزارشها نهجالبلاغه بعد از قرآن، بيشترين نسخههاي خطي، شرح و تفسير را در فرهنگ اسلامي به خود اختصاص داده است و بسياري از متون ادبي فارسي و عربي بعد از قرآن از نهجالبلاغه تأثير پذيرفتهاند.(3)

ترجمه اين کتاب به زبانهاي مختلف و متعدد نشاندهنده جايگاه ويژه اين کتاب نزد مسلمانان است. در زبان فارسي حدود 39 ترجمه براي نهجالبلاغه گزارششده است.(4) ترجمه و تفسيرهاي متعددي از نهجالبلاغه به زبان فارسي وجود دارد که يا ناتمام مانده يا به بخشي از نهجالبلاغه اختصاصيافته است.(5) برخي نيز ادعا کردهاند که در مورد نهجالبلاغه بيش از 300 عنوان کتاب نوشتهشده است.(6)

 

* چرا بايد نهجالبلاغه را بخوانيم و با آن مأنوس شويم؟

جامعترين کتاب پس از قرآن، نهجالبلاغه است. جامعيت نهجالبلاغه به تمام نيازهاي علمي و عملي انسانها پاسخ ميدهد. مقام معظم رهبري در يکي از بيانات خود ميفرمايد: «نهجالبلاغه يک کتاب اسلامي ساده نيست؛ يک کتاب ويژهاي است؛ خصوصياتي دارد که در هيچ کتاب ديگر نيست. همانطوري که گفتيم بعد از قرآن کريم که معجزه پيغمبر هست و کلام خداست و قابلمقايسهي با هيچ کلامي نيست؛ در ميان همه تأليفات و کتب مدون، چنين چيزي، چنين پديدهاي ما پيدا نميکنيم.»

علامه آيتالله «حسنزاده آملي» نيز نهجالبلاغه را کتابي معرفي ميکند که اگر نسيم دلانگيز آن به قبري بوزد؛ صاحب قبر را با عطر جانفزاي خود زنده ميکند. (7)

بيترديد، چنين سخناني بيش از هر چيز، حاکي از عمق تأثير نهجالبلاغه در زندگي کساني است که خود را از انوار قدسي آن بهرهمند ساخته و نداي انسانيت را از ژرفاي بيکران آن شنيدهاند. بياطلاعي ما شيعيان از اين درياي معرفت و اين کارخانه انسانساز، ازاينروست که به خود جرات ندادهايم با نهجالبلاغه مأنوس شده و بهصورت مستقيم از سفره پرنعمتش توشه برداريم. اين در حالي است که دنياي امروز شايد بيش از هر زمان ديگري به اين سخنان احتياج داشته باشد و بتواند مشکلات خرد و کلانش را با اين اکسير جانفزا مداوا کند. چنانچه رهبر معظم انقلاب ميفرمايند: « اگر ما اندکي با نهجالبلاغه آشنا بشويم و راهمان را بهسوي اين کتاب باز کنيم؛ راه سوءاستفاده دشمنهاي کوچک و خرد و ريزي که در داخل هستند و نيز راه استفاده دشمنهاي بزرگ جنايتکاري که از غفلت ما هميشه استفاده کردهاند، بسته خواهد شد.»

 

پي نوشت ها:

1-نهجالبلاغه، محمد دشتي، ص 9.

2- سيد جواد مصطفوي، «معرفي نهجالبلاغه»، ص 35.

3- مصطفوي، رابطه نهجالبلاغه و قرآن، 1386 ش، ص 35؛ رفيعي، «اصالت علوي نهجالبلاغه»، ص 131.

4- مصطفوي، رابطه نهجالبلاغه و قرآن، 1386 ش، ص 35؛ رفيعي، «اصالت علوي نهجالبلاغه»، ص 131.

5- مويدي، «راهنماي پژوهش و تحقيق در نهجالبلاغه»، ص 155.

6-مصطفوي، رابطه نهجالبلاغه و قرآن، 1386 ش، ص 39.

7-حسن حسنزاده آملي؛ انسان کامل از ديدگاه نهجالبلاغه؛ ص 5.

منبع: ابنا

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.