اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

چرا ايران «مسير ترامپ» در قفقاز جنوبي را تحمل نخواهد کرد؟

ايران طرح «مسير ترامپ» را ساخت يک «جاده ابريشم» نوين مي‌بيند که عمداً مرزهايش را دور مي‌زند و احساس حذف و کنار گذاشته شدن را در پي دارد.

چرا ايران «مسير ترامپ» در قفقاز جنوبي را تحمل نخواهد کرد؟

علياکبر ولايتي، مشاور ارشد (رهبر انقلاب)، بدون تعارف اعلام کرد که ايران اين ابتکار را «با روسيه يا بدون روسيه» متوقف خواهد کرد و طرح مورد ميانجيگري آمريکا را «خيانت سياسي» ناميد.

به گزارش سرويس بين الملل تابناک، «بنياد گفتوگوي بينالمللي و ديپلماسي» در مقالهاي به تبعات «مسير ترامپ» در قفقاز جنوبي بر ايران پرداخته که در ادامه آمده است.

لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجي به معناي تاييد محتواي آن از سوي تابناک نيست.

ابتکار «مسير ترامپ براي صلح و شکوفايي بينالمللي» (TRIPP) سايهاي بلند و نگرانکننده بر ايران افکنده است؛ ابتکاري که ايران آن را نه پلي بهسوي صلح، بلکه چالشي مستقيم عليه موجوديت و نفوذ خود در قفقاز جنوبي ميداند.

اين کريدور جديد که با ميانجيگري ايالات متحده شکل گرفته، از جنوب ارمنستان عبور ميکند و هدف آن اتصال جمهوري خودمختار نخجوانِ آذربايجان به سرزمين اصلي اين کشور است.

ايران اين طرح را ساخت يک «جاده ابريشم» نوين ميبيند که عمداً مرزهايش را دور ميزند و احساس حذف و کنار گذاشته شدن را در پي دارد. تصورِ در اختيار داشتن حقوق توسعه اين مسير توسط آمريکا و اجاره اين اراضي براي مدتي تا 99 سال، براي ايران بهمنزله استقرار بلندمدت يک قدرت خصمانه درست در آستانه شمالياش تلقي ميشود.

واکنش اوليه ايران، هشداري آرام و پوشيده عليه «مداخله خارجي» در نزديکي مرزهايش بود، هرچند همزمان از صلح کلي ميان ارمنستان و آذربايجان استقبال ميکرد. اما اين موضع بهسرعت به محکوميتي صريح و پرطنين از سوي مقامات عاليرتبه انجاميد.

علياکبر ولايتي، مشاور ارشد (رهبر انقلاب)، بدون تعارف اعلام کرد که ايران اين ابتکار را «با روسيه يا بدون روسيه» متوقف خواهد کرد و طرح مورد ميانجيگري آمريکا را «خيانت سياسي» ناميد.

اين لحن تند نشاندهنده نگراني ديرينه ايران است که اين کريدور، افزون بر انحراف اقتصادي، تهديدي مستقيم عليه امنيت و تماميت ارضي آن محسوب ميشود. نگرانکنندهترين ايده اين است که ناتو، بهويژه با حضور آمريکا، بتواند در امتداد اين مسير «مانند افعي» مستقر شود؛ گوهاي راهبردي که ميان ايران و متحد ديرينهاش، روسيه، خزيده و فاصله مياندازد.

پيامدهاي اقتصادي اين طرح بهشدت بر ايران سنگيني ميکند. سرزمين يا حوزه نفوذ ايران مدتها محل عبور مسيرهاي تجاري و انرژي بوده که آسياي مرکزي را به اروپا متصل ميکنند.

اکنون جايگاه ايران بهعنوان يک قطب بزرگ ترانزيتي، بهواسطه مسير مستقيم از طريق ارمنستان، در معرض خطر قرار گرفته است؛ مسيري که ميتواند درآمدهاي حياتي ترانزيتي را از اقتصادي که از پيش زير فشار تحريمهاي بينالمللي است، کاهش دهد.

اين اقدام تلاشي حسابشده براي تضعيف قدرت اقتصادي و نفوذ کلي ايران در قفقاز جنوبي از طريق بهحاشيهراندن آن در يک شبکه مهم تجارت منطقهاي به نظر ميرسد.

آنچه واقعاً رهبران ايران را بيقرار ميکند، اين احتمال است که اين کريدور پيوندهاي ميان آذربايجان و ترکيه را تقويت کرده و يک «محور ترکتبار» قدرتمند را شکل دهد که ايران را دور ميزند.

فوريترين و بلندترين فرياد نگراني ايران، سايه سنگين حضور و نفوذ آمريکا در ارتباط با TRIPP است. با وجود اطمينانهايي مبني بر اينکه هيچ نيروي نظامي آمريکا مستقر نخواهد شد، اجاره 99 ساله براي تهران بهمنزله يک جاي پاي راهبردي بلندمدت براي يک قدرت خصمانه درست در مرز شمالياش تلقي ميشود.

اين امر بهعنوان تهديدي وجودي ديده ميشود، زيرا کريدوري با حمايت آمريکا در نزديکي مرزهايش، نوعي محدوديت راهبردي عليه ايران ايجاد ميکند.

ايران حاضر است براي مختل کردن عمليات اين کريدور يا حتي جلوگيري از تکميل آن، به اقدامات افراطي متوسل شود؛ از جمله احتمال حمايت از بازيگران غيردولتي يا خرابکاري!

اين رويکرد در هشدار شديد آن آشکار است که اين کريدور ميتواند به «گورستان مزدوران ترامپ» تبديل شود. ايران گذشته خود را به ياد دارد؛ اينکه چگونه با تاکتيکهاي هوشمندانه و نامتعارف و حمايت از متحدانش، اهداف ژئوپليتيکي خود را پيش برده است، و چنين اقداماتي، اگر انجام شوند، ميتوانند بيثباتي و تقابل را در منطقهاي که از پيش ناپايدار است، شعلهور سازند.

تصوير پيچيدن ناتو «مانند افعي» بازتابدهنده نگراني ديرينه ايران از گسترش نفوذ غرب به حوزههاي سنتي نفوذش است. تهران اين موضوع را صرفاً يک توافق تجاري نميداند، بلکه آن را بخشي از راهبرد گستردهتر آمريکا براي مهار و اعمال فشار بر ايران تلقي ميکند.

اين باور ريشهدار، ايران را وادار ميسازد که پيوسته در دفاعيات خود بازنگري کند و منابع ارزشمند و نگاه هوشيارانهاش را به سوي مرزهاي شمالي معطوف سازد.

کنار گذاشته شدن روسيه، متحد ديرينه ايران، از نقش ميانجي سنتي در مناقشه ارمنستان و آذربايجان، واقعيتي تلخ براي ايران است. از آنجا که روسيه همواره نقش دستي اطمينانبخش را ايفا ميکرد، ايران اکنون در قفقاز جنوبي احساس آسيبپذيري بيشتري ميکند و ناچار است به دنبال شيوههاي تازهاي براي دفاع از منافع خود باشد.

با اين حال، در چرخشي غيرمنتظره، ممکن است روسيه و ايران به دليل نگرانيهاي مشترکشان درباره TRIPP و دخالت آمريکا به يکديگر نزديکتر شوند؛ امري که ميتواند به هماهنگي بيشتر براي مقابله با اين ابتکار مورد حمايت آمريکا بينجامد.

هرچند داشتن متحدي قدرتمند در برابر اين تهديد ادراکشده در کوتاهمدت آرامشبخش است، اما در عين حال بهطور خاموش نشان ميدهد که ايران تا چه اندازه بيش از پيش به روسيه تکيه ميکند؛ رابطهاي که خود رقصي پيچيده از قدرت را در بر دارد.

ابتکار TRIPP همچنين بر روابط معمولاً آرام ايران با همسايهاش، ارمنستان، سايه افکنده است. هرچند ارمنستان ميکوشد نگرانيهاي ايران را کاهش دهد، اما موافقت آن با ايجاد کريدوري تحت مديريت آمريکا در چنين نزديکي به قلب ايران، تنشي انکارناپذير ايجاد ميکند.

ايران ارمنستان را گذرگاهي حياتي به سوي اروپا و سپري محافظ در برابر نفوذ فزاينده همسايگان ترکتبار خود ميداند؛ هر نشانهاي از گرايش ارمنستان به نفوذ غرب، رهبران ايران را با دلي سنگين و نگاهي مشکوک نگران ميسازد.

ايران گزينههاي آينده خود را ميسنجد؛ گزينههايي که ميتواند شامل تلاشهاي پنهاني براي کند کردن روند توسعه اين کريدور يا تکيه گسترده بر ارمنستان از طريق رايزنيهاي ديپلماتيک باشد.

ايران آگاه است که تعهد آمريکا ممکن است هميشگي نباشد و اگر اين تعهد سست شود، شايد زمان آن فرا برسد که ايران جايگاه خود را دوباره بازپس گيرد. توانايي ايران براي انطباق سريع با اين محيط جديد، براي آيندهاش حياتي خواهد بود.

مديران آن بهاحتمال زياد به دنبال راههاي جايگزين براي توزيع کالاهاي خود خواهند رفت تا اثرات مالي را کاهش دهند. در عرصه راهبردي، تصميمي سرنوشتساز بايد گرفته شود: پيش رفتن مستقيم و پذيرش خطر يک درگيري جديتر، يا حرکت زيرکانهتر و پنهاني و تقويت روابط با متحداني که نگرانيهاي مشترک دارند.

در عين حال، انديشه ناآرامکننده جوشش ناآرامي از درون، بهويژه در مناطق آذرينشين، ايجاب ميکند که ايران با دقت مراقب باشد و شايد حتي براي حفظ آرامش داخلي، کنترل خود را سختتر کند.

آنچه آمريکا «مسير صلح» مينامد، در نهايت براي ايران همچون ضربهاي سخت و حملهاي آشکار به امنيتش احساس ميشود. اين مسيري است که ميتواند ايران را از معادلات اقتصادي کنار بزند، آن را در آغوشي خصمانه محاصره کند و توازن ظريف قدرتي را که ايران با زحمت فراوان حفظ کرده، برهم زند.

اظهارات تهران پيامي قاطع ميفرستد: اين وضعيت تحمل نخواهد شد. همه اينها از آيندهاي حکايت دارد که در آن تنش و ناامني در امتداد مرزهاي شمالي ايران تنها افزايش خواهد يافت.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.