مردم تبريز در طول تاريخ همواره پيشگام مبارزات ضد استعماري و ضد استبدادي بودهاند. پيشگامي مردم تبريز در مبارزه عليه قرارداد انحصاري توتون و تنباکو، حرکت مردم تبريز در نهضت مشروطه به رهبري ستارخان و باقرخان، نقش شيخ محمد خياباني در اعتراض به قرارداد استعماري 1919 و قيام مردم تبريز در چهلم شهداي قم، نشان از پيشگامي مردم تبريز در امر مبارزه دارد.
پيشگامي مردم تبريز در قيام عليه قرارداد استعماري توتون و تنباکو
ناصرالدين شاه قاجار بعد از سومين سفر خود به اروپا طي قراردادي، امتياز انحصار خريد و فروش توتون و تنباکو در سراسر ايران را به مدت 50 سال به تالبوت واگذار کرد و در عوض صاحبان امتياز متعهد شدند سالانه مبلغ 15 هزار ليره انگليسي و يک چهارم سود کمپاني را پس از کم کردن همه مخارج، به دولت ايران بپردازند.
اين قرار داد استعماري موجي از مخالفتها را در ميان مردم بوجود آورد. تبريز يکي از نخستين شهرهايي بود که به رهبري ميرزا جواد آقا تبريزي عليه اين قرارداد استعماري دست به قيام زد.
چنانکه مشخص است، بيشترين حساسيت مردم تبريز، به دليل تسلط بيگانگان بر کشور از دريچه اين قبيل قراردادهاي استعماري بود. از اين رو آنها طي تلگرافي به ناصرالدين شاه يادآور شدند که از واگذاشتن منافع مسلمين به عيسويان که مخالف قرآن است خودداري کند، در غير اينصورت خودشان وارد عمل ميشوند.
به گزارش منابع و اسناد تاريخي، خيزش مردم تبريز، براي حاکمان و درباريان بسيار نگران کننده بود به طوري که امير نظام، حاکم تبريز از ترس، خانواده خود را نزد کنسول روس فرستاد.
علاوه بر اين، مردم تبريز، با تجمع در مقابل عمارت وليعهد، خواستار رعايت احکام ديني شدند. اين حرکت مردم تبريز دولت را به شدت نگران کرد و شاه که کنترل امور از دستش خارج شده بود، حاکم تبريز را عزل کرد. اما اين کار شاه هم نتوانست سدي در مقابل قيام مردم
باشد.
دولت که در برابر اعتراضات مردم تبريز خود را باخته بود ناچار دست به دامان سفارت روس شده و از سفير روس درخواست کرد با مداخله در اوضاع تبريز اعتراضات مردم را سرکوب کند. شرکت انگليسي نيز، طي امتيازي به مردم تبريز اعلام کرد به جاي استفاده از کارکنان انگليسي از کارکنان ايراني در آذربايجان استفاده ميکند؛ اما هيچ کدام از اينها خشم مردم را فروننشاند. به مردم قول داده شد که عمليات شرکت انحصار دخانيات در آذربايجان شروع نخواهد شد؛ باز مردم قانع نشدند و مبارزه را ادامه دادند. قيام مردم تبريز چنان گسترش يافت که به زودي دولت متوجه شد اين قيام جنبه عمومي پيدا کرده است.[1] بدين ترتيب انتشار اخبار مقاومت مردم تبريز در برابر اين قرارداد استعماري، دامنه گسترش اعتراضات را به شهرهاي مختلف ايران نيز کشاند.
سرانجام شاه و امينالسلطان از ترس شورش مردم و اعلام جهاد عمومي توسط علما، امتياز اين قرارداد را در در روز 24 ارديبهشت 1270 هجري شمسي لغو کرده و امينالسلطان طي تلگرافي به ولايات، الغاي قرارداد تنباکو را اعلام کرد.
پيشگامي مردم تبريز در مواجه با استبداد محمدعلي شاه
محمدعلي شاه که از زمان مرگ پدرش (مظفرالدين شاه) مايل به هيچگونه سازش و مماشات با رهبران نهضت مشروطه نبود، پس از 2 سال مقاومت در برابر مشروطه، سرانجام در خرداد 1287 با به توپ بستن مجلس برنامه خود را براي سرکوب مشروطهخواهان به اجرا درآورد. اين اقدام محمدعلي شاه و سرکوب مشروطهخواهان موجي از اعتراضات را در کشور بوجود آورد.
تبريز يکي از نخستين شهرهايي بود که با رهبري ستارخان عليه استبداد محمد عليشاه به پا خاست.
قيام ستارخان و باقرخان و مقاومت آنها در برابر استبداد نه فقط در سرتاسر ايران جنب و جوش تازهاي براي حفظ اساس مشروطيت ايران بوجود آورد. بلکه انعکاس اين اخبار به خارج از مرزهاي کشور، باعث شد که بعضي از خوانين و رجال ايراني مقيم خارج نيز عليه استبداد محمدعليشاه وارد عمل شوند تا قيام عليه استمعار ابعاد گستردهتري به خود گيرد.
بعد از مدتي به دليل بالاگرفتن قيام مردم تبريز به رهبري ستارخان و گسترش آن به ساير نقاط کشور، محمدعلي شاه به ناچار فرمان مشروطيت و اعلان انتخابات و افتتاح مجلس شوراي ملي را در کليه ايالات و ولايات ايران صادر کرد و سرانجام اين قيام همگاني با برکناري محمدعليشاه از سلطنت و تعيين فرزند دوازدهساله او احمدشاه به سلطنت پايان يافت.[2]
مبارزات مردم تبريز با قرارداد 1919
پس از پايان جنگ جهاني دوم، انگليسيها براي تثبيت نفوذ خود در ايران، در مرداد 1298، قراردادي با نخست وزير وقت ايران ـ وثوق الدوله ـ امضاء کردند.
به موجب قرارداد 1919، امتياز راهآهن و راههاي شوسه در سراسر کشور به انگليس واگذار شد و ارتش و دستگاه ماليه ايران زير نظر مستشاران سياسي و اقتصادي بريتانيا قرار گرفت.
پس از امضاي اين قرارداد، انگلستان منتظر تصويب قرارداد از طرف مجلس ايران نشد و يک هيئت نظامي به رياست ژنرال ديکسون و يک هيئت مالي به سرپرستک آرميتاژ اسميت براي تشکيل سازمان جديد ارتش و اداره امور ماليه اعزام
کرد.
در اين ميان، مردم تبريز به رهبري شيخ محمد خياباني که پس از تعطيلي مجلس دوم براي سازماندهي مجدد مبارزات سياسي خود به تبريز برگشته بود، عليه اين قرارداد دست به قيام زدند.
خياباني قرارداد 1919 را ناقض حاکميت ملي و استقلال ايران دانست و در تهران با وعظ، خطابه و نگارش مقاله به تشريح ابعاد خطرناک اين پيمان پرداخت. او براي واداشتن وثوقالدوله به لغو معاهده، در بهار 1299شمسي به مبارزه مسلحانه روي آورد و در روزهاي مياني فروردين همان سال تمامي ادارات و مراکز دولتي تبريز را تصرف کرد. با گسترش اين قيام به ديگر شهرهاي آذربايجان، اين منطقه از حاکميت دولت وثوقالدوله خارج شد.
انتشار اخبار قيام مردم تبريز به رهبري شيخ محمد خياباني موج تازهاي از مخالفتهاي عمومي را در ميان اقشار مختلف مردم بوجود آورد. به طوري که احمدشاه قاجار نيز تحت تأثير مخالفتهاي گسترده مردم، حاضر نشد اين قرارداد را تاييد کند.
سرانجام در پي گسترش مخالفتهاي مردم، به ويژه تبريزيها، وثوقالدوله در چهارم تير 1299 استعفا داد و روز 8 اسفند 1299 سيدضياءالدين طباطبايي رئيسالوزراء طي اعلاميهاي رسمي قرارداد 1919 را غيرقابل اجرا اعلام کرد.
قيام خونين 29 بهمن تبريز در سال 1356
در بهمن 56، روحانيون مبارز تبريز به رهبري آيتالله قاضي طباطبايي تصميم گرفتند چهلم شهداي 19 دي قم را با عظمتي درخور شأن شهدا برگزار کنند. از چند روز قبل روحانيون انقلابي در مساجد خود منبر رفتند و با انتقاد از رژيم پهلوي، مردم را براي مراسم آماده کردند. چند روز قبل از 29 بهمن روحانيون بزرگ و مبارز تبريز آيتالله قاضي، سيدحسن انگجي، جعفر اشراقي، سيديوسف هاشمي، عبدالحميد شربياني، عبدالمجيد واعظي، عبدالحسين غروي، کاظم دينوري و عبدالله سرابي اطلاعيهاي را با امضاء صادر کردند و از مردم خواستند تا از ساعت 10 تا 12 صبح 29 بهمن در مجلس ختمي که در مسجد حاجي ميرزايوسف معروف به قزلّي در سر بازار اول خيابان فردوسي برگزار ميشد شرکت کنند.
از صبح زود همان روز اقشار مختلف مردم از سرتاسر تبريز به سوي مسجد روانه شدند. هنوز ساعت 9 بود که نيروهاي انتظامي به فرماندهي سرگرد حقشناس در جلوي مسجد تجمع کردند و از ورود مردم ممانعت ميکردند.
سرگرد حقشناس دستور داد تا اطلاعيه علماي تبريز را از ديوار مسجد بکنند. او همچنين با کلمات ناپسندي به مسجد توهين کرده و باعث خشم مردم شد. اين موضوع باعث ايجاد درگيري بين مردم و نيروهاي امنيتي شد و در اين ميان يک جوان به شهادت رسيد.
مردم جنازه را روي دستها گرفتند و با شعار مرگ بر شاه و درود بر خميني به طرف خيابان حرکت کردند. خبر درگيري به سرعت در شهر پيچيد و در مدت کوتاهي تمام شهر به قيام برخاست. در اين ميان ارتش وارد شهر شد و با سرکوب مردم و اعلام حکومت نظامي، بر شهر مسلط شدند.
قيام 29 بهمن تبريز ابعاد گستردهاي داشت، حتي رژيم پهلوي هم نتوانست عمق وسعت را ناديده بگيرد. روزنامه اطلاعات زير نظر ساواک اعلام کرد: در اين تظاهرات شش کشته و 125 نفر مجروح شدهاند. اما کيهان تعداد کشتهشدگان را 12 نفر اعلام کرد.
قيام 29 بهمن تبريز براي رژيم شاه سخت تکاندهنده و وحشتانگيز بود. موقعيت استراتژيک تبريز، نقش تاريخي تبريزيان در قيام مشروطه و ابعاد وسيع قيام، رژيم را به تکاپو انداخت. هنوز تظاهرات در تبريز ادامه داشت که محمدرضا پهلوي هيئتي را مأمور رسيدگي به آن کرد و بعد از چند روز سپهبد اسکندر آزموده را از استانداري عزل و ارتشبد شفقت را به عنوان استاندار منصوب کرد.
تظاهرات تبريز و کشتار مردم بيدفاع آن شهر، بازتاب وسيعي در شهرهاي ايران داشت. ساير علما و روحانيون قم، تهران و مشهد با صدور اعلاميههايي چهلم شهداي تبريز را عزاي عمومي اعلام کردند. به همين مناسبت در شهرهاي تهران، اصفهان، آبادان، آباده، قزوين، کاشان، بابل، تبريز، جهرم و يزد تظاهرات ضد شاه صورت گرفت[3].
بدين ترتيب تبريز به عنوان پيشگام برپايي اربعينهاي شهدا، سنتي را در کشور به راه انداخت که تا آخرين روز حيات رژيم پهلوي ادامه داشت.
منبع: خبرگزاري فارس
پينوشتها:
1. ر.ک. چهارده قرن تلاش شيعه براي ماندن و توسعه، روحالله حسينيان، تهران. مرکز اسناد انقلاب اسلامي. 1391.
2. ر.ک.آذربايجان و نغمههاي تازه استعمارگران، مهرداد آذري، تهران، انتشارات هفته.
3. ر.ک. يکسال مبارزه براي سرنگوني رژيم شاه. روحالله حسينيان. مرکز اسناد انقلاب اسلامي.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.