پشت پرده سفر ماه آينده نتانياهو به جمهوري آذربايجان

پس از انتشار خبر سفر قريب‌الوقوع بنيامين نتانياهو نخست‌وزير رژيم صهيونيستي به جمهوري آذربايجان بدون اشاره به زمان آن، رسانه‌هاي اسرائيلي امروز جزئيات بيشتري از اين سفر را اعلام کردند.

روزنامه اسرائيل هيوم، زمان سفر نخست‌وزير رژيم صهيونيستي به جمهوري آذربايجان را ماه آينده اعلام کرد.

سازمان راديو و تلويزيون رژيم صهيونيستي نيز گزارش داد که اين سفر نتانياهو بر تلاش‌ها براي پيوستن باکو به «توافق‌نامه‌هاي ابراهيم» و ميانجي‌گري ميان اسرائيل و ترکيه در ميانه تنش‌هاي فزاينده منطقه‌اي متمرکز خواهد شد.

بر اساس اين گزارش، اسرائيل در تلاش است از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفيد براي ازسرگيري «توافق‌نامه‌هاي ابراهيم» و عادي‌سازي روابط با کشورهاي بيشتري از جهان عرب و اسلام بهره‌برداري کند.

ترامپ در دوره اول رياست‌جمهوري خود موفق شد کشورهاي امارات، بحرين، مغرب و سودان را به عادي‌سازي روابط با رژيم اشغالگر اسرائيل سوق دهد.

بر اساس اين گزارش، توافق‌نامه‌هاي ابراهيم در دوره دوم رياست‌جمهوري ترامپ شامل کشورهاي اسلامي بيشتري خواهد شد؛ کشورهايي که برخي از آن‌ها مانند جمهوري آذربايجان با اسرائيل روابط تجاري، امنيتي و اقتصادي نزديکي دارند و تنها نيازمند پوشش سياسي و ديپلماتيک براي تقويت همکاري‌ها هستند.

به نوشته عربي پست، «جمهوري آذربايجان تنها کشور اسلامي است که بيش از سي سال روابط دوستانه و همکاري با اسرائيل را حفظ کرده ، و اين روابط حتي در جريان جنگ جاري در غزه تقويت شده‌ است».

مرکز مطالعات استراتژيک بگين-سادات در خصوص پيوستن باکو به توافق‌نامه‌هاي ابراهيم نوشت که در نگاه اول، تحرک اسرائيل براي اعلام اين الحاق گيج‌کننده به نظر مي‌رسد؛ زيرا جمهوري آذربايجان، از نظر عملي، هم اکنون نيز متحدي نزديک‌ براي اسرائيل است.

اما واقعيت اين است که تلاش براي افزودن جمهوري آذربايجان به توافق‌نامه‌هاي ابراهيم،، با هدف تقويت رابطه باکو با واشنگتن و در نتيجه تشويق جمهوري آذربايجان به اتخاذ موضعي سخت‌تر در برابر ايران انجام مي‌شود.

بدون شک، اسرائيل و جمهوري آذربايجان از «همکاري سه‌جانبه» با ايالات متحده استقبال خواهند کرد. اما تصور اينکه اين همکاري چگونه مي‌تواند منافع بلندمدت آمريکا را تأمين کند، دشوار است. ضمن اين‌که آمريکا هيج دليل قانع‌کننده‌اي براي دادن پاداش به جمهوري آذربايجان و نزديکي به آن ندارد. لذا اهميت استراتژيک باکو براي ايالات متحده ناچيز است و عمدتاً بر «تهديد اغراق‌شده ايران» متکي است.