«گزارش مرکز آمار ايران از سال تحصيلي 1401-1402 مي گويد، قريب به يک ميليون دانش آموز از تحصيل بازمانده اند. بررسي هاي آماري نشان مي دهد روند ترک تحصيل ها فقط طي يک سال اخير 18 هزار مورد افزايش را تجربه کرده است. مرکز پژوهش هاي مجلس مي گويد: سياستگذاريها در جهت کاهش و در نهايت به صفر رساندن آمار نبوده است.»
صادق غفوريان در روزنامه خراسان نوشت: «شايد براي بسياري از ما تصور اين باشد که ترک تحصيل يا بازماندن از تحصيل يا هرچه نامش را بگذاريم اما معنايش «مدرسه نرفتن» باشد، براي دوران قديم و دهه هاي قبل بوده و در اين زمانه که احتمالا تحصيل ارزش بيشتري يافته، کسي ترک تحصيل نمي کند يا آن قدر کم است که به چشم نمي آيد. اما اين تصور و برداشت ذهني، نه تنها درست نيست بلکه به واقعيت هم شباهت ندارد. براي اين ادعا، کافي است به داده هاي مرکز آمار ايران درباره همين سال تحصيلي مراجعه کنيم که عدد و رقم هاي عجيبي را پيش روي مان قرار مي دهد؛ چراکه احتمالا کمتر کسي احتمالا مي توانست تصور کند که در همين سال تحصيلي حدود يک ميليون دانش آموز از تحصيل بازمانده اند. مرکز آمار ايران مي گويد، در سال تحصيلي 1401-1402 به طور مشخص 929 هزار و798 نفر از تحصيل در مقاطع ابتدايي، متوسطه اول و دوم بازماندهاند. طبق اعلام آموزش و پرورش در اين سال تحصيلي، 16 ميليون و 700 هزار نفر در مدارس کشور مشغول تحصيل اند.
روند سينوسي ترک تحصيل ها
بررسي آمار مرکز آمار ايران از سال 1395 تا امروز نشان ميدهد، تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصيل در يک فرايند سينوسي و روبه افزايش قرار دارد و در برخي سال ها کم و سالهايي نيز افزايش داشته است. به طور مشخص برخي عددها در جداول مرکز آمار ايران بيشتر جلب توجه مي کند از جمله در دوره متوسطه دوم که از سال 1397 به بعد، همواره تعداد بازماندگان از تحصيل بيشتر از 500 هزار نفر بودهاست.
به طور قطع، تغيير شامل افزايش و کم شدن آمار در سال هاي مختلف در نوع خود جاي تحليل و بررسي دارد اما به طور مشخص، در سال تحصيلي 1402-1401 تعداد 18 هزار و526 نفر نسبت به سال تحصيلي قبل، بيشتر ترک تحصيل کرده اند.
5 درصد به تحصيل باز ميگردند
بايد اين را به تاسف گفت که با وجود تمام تلاش هايي که در جهت بازگشت دانشآموزان به تحصيل صورت مي گيرد، اما بر اساس بررسي هاي سال قبل مرکز پژوهش هاي مجلس، فقط 5 درصد به مدرسه باز مي گردند. در گزارش سال قبل مرکز پژوهشهاي مجلس آمده که از سال تحصيلي 1394-1395 تا سال تحصيلي 1398-1399 تنها 178 هزار و 238 دانشآموز به چرخه تحصيل برگشتهاند که اين آمار کمتر از 5 درصد کل دانشآموزان بازمانده از تحصيل در اين بازه زماني است.
سياستها کارساز نيست
و باز به غصه بايد اعلام کرد که سياست هاي اتخاذ شده در جهت کاهش آمار ترک تحصيلي ها، دست کم در 8 سال گذشته چندان کارساز نبوده است، همانطور که اين مرکز در نتايج بررسي هاي خود مي نويسد: «آمار بازماندگان از تحصيل همسـو با سياستگذاريها و در جهت کاهش و در نهايت به صفر رسيدن نيست، بلکه اين نرخ در سال تحصيلي 1401-1400 نسبت به سال تحصيلي 1395-1394 به ميزان 17.15 درصد افزايش يافته است. بر اساس اين آمار درواقع طي 6 سال تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصيل بيشتر از 17 درصد افزايش پيدا کردهاند.»
استانهاي داراي بيشترين ترک تحصيليها
بررسي هاي بازوي فکري و پژوهشي مجلس نشان مي دهد، 5 استان سيستان و بلوچستان، آذربايجانغربي، خراسان رضوي، خراسان شمالي و گلستان در سال تحصيلي 1395-1394 بيشترين فراواني نسـبي بازماندگان از تحصيل را داشــتهاند که در همين پنج استان در سال تحصيلي 1401-1400 نيز داراي بيشترين فراواني نسبي هستند. از ميان همه استانهاي کشور، استان سيستان و بلوچستان در دو شاخص بازماندگي از تحصيـل و ترک تحصيل وضعيت بســيار نامناسبتري دارد بهنحوي که در سال تحصيلي 1401-1400 تعداد 145 هزارو 340 نفر معادل بيش از 18.2 درصد از جمعيت دانشآموزي اين استان بازمانده از تحصيل هسـتند و در سال تحصيلي 1401-1400 بيش از 4 درصد از جمعيـت دانشآموزي آن استان ترک تحصيل کردهاند.»
دليلي که همه ميدانيم
بي شک، يافتن پاسخ اين که ترک تحصيل دانش آموزان در چه بستر و شرايطي رخ مي دهد، سخت و پيچيده نيست. همانطور که همه مي داني، درد معيشت و فقر مهم ترين عوامل ترک تحصيل به شمار مي آيد، چنانکه مرکز پژوهش ها در گزارش خود تصريح مي کند: خانوارهايي که در دهکهاي پايين، فاقد بيمه، فقير، فاقد درآمد ثابت هستند بيشتر در معرض بازماندگي ازتحصيل قرار دارند. بهطور کلي ميتوان گفت که بازماندگي از تحصيل با وضعيت رفاه خانوارکاملا مرتبط است.»
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.