اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

انتشار متن وصيت‌نامه آيت‌الله آل‌هاشم براي نخستين‌بار:

مي‌دانم شهيد مي‌شوم

تبريز قهرمان، مهد شهيدپرور و ولايتمدار در جمهوري اسلامي ايران، سومين امام جمعه شهيد خود را تقديم انقلاب اسلامي ايران کرد.

مي‌دانم شهيد مي‌شوم

آيت الله سيد محمد علي آل هاشم، نماينده وليفقيه و امامجمعه تبريز و مالک رحمتي استاندار آذربايجان شرقي به همراه آيت الله سيد ابراهيم رئيسي خادمالرضا(ع) و حسين امير عبداللهيان وزير امور خارجه، سردار سيد مهدي موسوي فرمانده يگان حفاظت رئيسجمهور ، سرهنگ خلبان سيد طاهر مصطفوي، سرهنگ کمک خلبان محسن دريانوش و سرگرد فني بهروز قديمي عصر يکشنبه 30 ارديبهشت 1403 در مسير بازگشت از مراسم افتتاح سد قيز قلعهسي به سمت شهر تبريز، در منطقه ورزقان استان آذربايجان شرقي در اثر سانحه هوايي همزمان با شب ولادت امام رئوف علي ابن موسيالرضا (ع) به مقام رفيع شهادت نايل شدند.

پيش از وي، شهيد آيتالله محمدعلي قاضي طباطبايي در دهم آبان سال 1358 و آيتالله سيد اسدالله مدني در بيستم شهريور سال 1360 به عنوان شهداي محراب به شهادت رسيدند.

 

وصيت نامه امام جمعه شهيد تبريز

 

بسم الله الرّحمن الرّحيم

((اشهدان لا اله الّا الّه و اشهد ان محمداً رسول الّه و اشهدانّ علّيا ولّي الّه ))

با سلام به حضرت ختمي مرتب محمد (صلي الله عليه و آل وسلم ) و با سلام به حضرت بقيه اله الاعظم امامزمان (عج) و نايب بر حقّش حضرت آيه اله العظمي امام خامنهاي مدظلهالعالي و روحي له الفدا و با سلام و درود بــــــه روح مطهر بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني قدسسره و با سلاموصلوات به ارواح طيـــّبه شهيدان انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و مدافعين حرم و با آرزوي صبر و استقامت براي خانواده معــــظّم شهداء سخنانم را به شرح زير آغاز ميکنم:

 

ميدانم شهيد ميشوم

اينجانب سيّد محمدعلي آل هاشم فرزند سيد محمدتقي در حوزه علميه قم مشغول تحصيل بودم که بعد از شـــــــهادت شهيد محراب حضرت آيتالله مدني قدسسره و در اوائل ورود حضرت آيتالله ملکوتي (ره ) به  تبريز به امر نمايندة محترم امام در آذربايجان و امامجمعه تبريز و با الهامگرفتن از رهنمودهاي ابوي گرامي و برادر بسيار ارجــــــمند مرحوم جناب حجتالاسلام و المسلمين آقاي افســــري بنا به وظيفه شرعي در تبريز مــــشغول خدمتگزاري به اسلام و  مسلمين شدم و از سال 72 در تهران و با هزاران مشکل و دوري از خانواده و چندين بار خانه بدوش شدن به خدمت ادامه داده و بر اين خدمت به درگاه ايزد منان شاکرم و از سال 88 (28 تيرماه )  بهعنوان نماينده مقام معظـــــــم رهبري و رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران از سوي معظّم له منصوب شدم که به لطــف  الهي موفقيت خوبي داشتم، تا اينکه عليرغم ميل باطني خود از تاريخ 10/3/1396 به امر وليامر مسلمين بهعنوان نماينده وليفقيه در استان آذربايجانشرقي و امامجمعه تبريز منصوب و تاکنون موفقيتهايي در اين حوزه داشتهام.

خدايا تو شاهدي که در مدت خدمتگزاري اگر خيري به اسلام نرساندم سعي نمودم ضرر نرسانم و اين را بهطور حتم اعتراف ميکنم که سعي بر اين داشتم کسي به جهت اعمال و رفتار و کردار من به روحانيّت بدبين نباشد.

فلذا بهموجب دستور شرعي مقدس اسلام وصيّت ميکنم:

ميدانم شهيد ميشوم که آرزوي ديرينة خودم ميباشد در اين صورت سه سيّد شهداي محراب تبريز خواهد بود.

به هنگام دفن، حتيالامکان از کفني که در کربلا خريداري و به حرم مطهر سالار شهيدان حضرت امام حــسين (ع) متبرک نمودهام، استفاده شود.

 

اگر ما را تکه تکه کنند، تا خون در رگ ماست، هديه به رهبر ماست

و ديگر اينکه اگر روزي بنده در راه اسلام به درجه شهادت نائل آمدم، لااقل به جهت امامت جمعه، وصيتنامه مرا در نماز پر شکوه و دشمنشکن جمعه قرائت نمايند، خدايا به آرزوي خودم برسان، خدايا تو بهتر ميداني من حتّي بهنگام زيارت هشتمين امام شيعيان در مشهد مقدس و زيارت حضرت اباعبدالله الحسين (ع) در کربــــــلا، براي خود آرزوي شهادت در راه اسلام را داشتم تا هم براي خود توشهاي اخذ نمايم و هم اينکه اگر زندهبودنم بـــه اسلام نفعي نداشت بلکه شهادتم باعث ترويج اسلام باشد.

ولي خدايا باز عرض ميکنم اگر ليـــاقت اين مقام را دارم بهزودي به آرزويم برسان، با اينکه در طول حدود 30 ماه تلاش در زمان جنگ و در جبهههاي حق علـــــــيه باطل، بارها از کنار شهادت گذشتم ولي نصيب من نشد، به قول شهيد محراب حضرت آيتالله مدني (ره) من از خدا هرچـه خواستم عنايت فرموده ولي شهادت به من نائل نکرد که بالاخره او هم به آرزوي ديرينة خود رسيد، روح مطّــــــــهر او و ارواح تمامي شهدا و مخصوصاً شهيد محراب حضرت آيتالله قاضي طباطبائي (ره) شادباد .

بلي خدايا اگـــر  بنده در حين سخنراني ميگفتم که اگر لياقت شهادت را دارم اين مقام را به من عنايت فرما، بحـــــــقّ ميگفتم و از صميم دل بيان ميکردم و اگر ميگفتم در راه اسلام و در راه انقلاب و در مسير امام و مقام معظّم رهبري روحـي له الفداء که همان راه اسلام است اگر مالمان را از دست ما بگيرند، جان خود را از دست بدهيم، حتي ما را تکهتکه کنند، روحمان هم بهخاطر آن عهد و پيماني که با امام و مقام معظم رهبري بستهايم خواهد گفت؛ «تا خون در  رگ ماست، هديه به رهبر ماست» درست ميگفتم.

 

رهبرا، افسوس که يک جان دارم

و اما اي رهبر عزيز، اگر روزي خداوند متعال توفيق شهادت عنايت فرمود فقط در حق شما يک افسوس خواهم خورد و آن اينکه رهبرا افسوس که يک جان داشتم و يکبار جانم را فدا کردم، ايکاش هزاران جان داشتم و هزاران بــار

جانم را فداي اسلام و رهبري ميکردم و بالاخره باز عرض ميکنم چطور ميشود دوستاني مانند حسين حسين پورتوانا، ميرزا کريم عبداللهي، ميرزا يونس عاقل نهند، ميرزا محمدتقي عبدي قويدل، مجيد، حبيب و عزيز محمد خانلي، مهدوي (خاني) و مجيد احمداوغلي و غير هم شهيد بشوند و ما بمانيم، پروردگار ما را بزودي به شهـــداي  اسلام ملحق فرما.

 

آمريکا به جهت جلوگيري از صدور انقلاب به منطقه آمده است

و امّا اي ملّت مسلمان و اي برادران و خواهران حزباللهي و همشهريان تبريزي چندکلمهاي با شما سخن بگويـــم در هر جا و در هر مقامي که هستيد، آن مسئوليّت سنگيني که در قبال شهداي اسلام داريد به نحو احسن انجاموظيفه نموده تا توطئههاي داخلي و خارجي مخصوصاً شيطان بزرگ امريکاي جهانخوار و اسرائيل غاصب نابود و خنثي شده و در نزد خدا و خلق خدا روسفيد باشيد، از جمله وظايف سنگيني که امت حزب اله در اين موقعيت حســـــاس کشور دارند وحدت خود را حفظ کرده و در تبعيت از وليفقيه زمان و پيروي از راه امام (ره) و حفاظت از خونهاي شهدا، دريغ نکنند، دشمن بيجهت به ميدان نيامده است، آمريکا به جهت براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي و جهت جلوگيري از صدور انقلاب اسلامي به بهانه مبارزه با تروريسم به منطقه آمده است، يک روزي افغانستـــان را با خاک و خون يکسان نموده و روزي ملت مظلوم عراق را تحتفشار قرار ميدهد و يک روز جمهوري اسلامي ايران را محور شرارت مينامد و لکن هدف اصلي آمريکا از حضور در منطقه خليجفارس، در مرحله اول جــهت جلوگيري از صدور انقلاب اسلامي ايران است .

و در مرحله بعدي حضور و تسلط به منطقه است و همينطور تسلط به نفت منطقه است و هر کشوري که نفت دارد امريکا با آن کشور دشمن بوده و هست و خواهد بود و همينطور به جهت حمايت و پشتيباني از اسرائيل غاصب بـه منطقه لشکرکشي ميکند، پس بياييد با وحدت کامل و بهدور از اختلاف سليقهها، همه در مقابل دشمن يک حرف بزنيم و هم صدا باشيم و از فرامين مقام معظم رهبري اطاعت کنيم تا دشمن مأيوس شود.

 

اگر بخواهيد بدون حضور روحانيت حرکت کنيد بالأخره دير يا زود به انحراف کشيده مي شويد

و سخن ديگر با امّت حزبالله، حضور گسترده در مراسم مذهبي مخصوصاً  نماز عبادي سياسي جمعه و شرکت در مراسم هيئتهاي عزاداري فراموش نشود، سعي نماييد در هيئتهاي عزاداري هميشه حضــور فعّال داشته باشيد چرا که هر چه داريم از ائمه عليهمالسلام هست، گرچه من به طور مرتب توفيق شرکت در هيئتهاي عزاداري را نداشتم، اما هميشه آرزو داشتم بهنگام رفتن از اين دنيا، هيئتي و حسيني از دنيا بروم.

و امّا هيئتيهاي عزيز از روحانيت فاصله نگيريد و هميشه در هيئتهاي عزاداري از وجود روحانيت استفاده نماييد و اگر بخواهيد بدون حضور روحانيت حرکت کنيد بالاخره ديريازود به انحراف کشيده ميشويد، پس هميشه با روحانيت باشيد و در نمازهاي جماعت پشت سر روحانيون نماز گزاريد و براي طول عمر مقام معظم رهــــــــبر و  مراجع تقليد و موفقيت حوزههاي علميّه و براي تعجيل در فرج امامزمان (عج) دعا نماييد و ضمناً سعي کنيد هيئتهاي خود را به هنگام برگزاري نمازجمعه تعطيل نموده و در نمازجمعه شرکت فرمائيد.

امّا مسئولان محترم ادارات و نهادها و مسئولان محترم لشکري و کشوري با آرزوي موفقيّت براي شما برادران عزيز در اين مسئوليتهاي سنگين شما را توصيه ميکنم، بهخاطر خونهاي ريخته شده شهداي اسلام، کارتـــــان برايخدا انجام دهيد و غير خدا را در نظر نگيريد و در محيط کار از طرفداري يک شخص و گروه و از سياسيکاري و باندبازي و تملّق و چاپلوسي دوري نماييد و براي اين مردم محروم و زحمتکش خدمت نماييد و بر کسي منّــــــت نگذاريد و بر اين خدمت افتخار کنيد که به بهترين خلق خدا خدمت ميکنيد.

 

سخني با پدر بزرگوارم

خدايا پدرم را که من نتوانستم حقّ پدري را در حقّ ايشان ادا کنم و نتوانستم به جهت عدم رضايت ايشان در معرفي حضرت ايشان به آحاد مردم عزيز تلاش نمايم، صحت و سلامتي و طول عمر عنايت فرما و اين پدر مهربان را در صف پدران شهدا قرار ده. پدري که از سرتاپا تقوي بود و هـــمة کارهايش را برايخدا انجام ميداد، چقدر به مستمندان و مستضعفان و در رسيدگي به امور روحانيّـــون تلاش مينمود، ما در طول 40 سال بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نتوانستيم ايشان را براي انجام حجّ تمتّع و يا حجّ عمره اعزام کنيم.

هميشه ميگفتند من حدود 56 سال قبل براي حجّ تمتّع مشرف شدهام و يکبار هم سه سال قبل از پيروزي انقلاب به عمره مشرف شدهام، فلذا کفايت ميکند.

 پدرم از مقام معظّم رهبري و وليامر مسلمين مدظلهالعالي وکالت در امور حســـــبيّه داشتند حتّي يکبار هم اجازة انتشار اجازهنامهاي که از مقام معظم رهبري داشتند، ندادند و اظهار ميداشتند خدايناکرده اگر اجازهنامه فوق را به کسي نشان دهيم، احساس ميشود که ميخواهيم در تضعيف نمايندة محترم وليفقيه در استان قدم برداريم  و چقدر در تقويت نمايندگان محترم وليفقيه در استان قدم برميداشت و در برابر نمايندگان محترم وليفقيه استان متواضعانه برخورد ميکردند، پدر بزرگوار از چندين نفر از بزرگان حوزههاي علميه و مراجع تقليد اجازة اجتـــهاد داشتند امّا اجازة انتشار آنها را بما ندادند و اظهار ميکردند در زمان حياتم راضي نيستم در اين مورد با کسي مطرح نماييد.

 

تا ديروز فرزند من بوديد، از امروز پدر من

در مورد ولايتمداري ايشان بايد عرض کنم، مثالزدني بودند براي نمونه: به هنگام صدور حکم نمايندگي مقام معظم رهبري خدمت معظم له شرفياب شده بودم، حضرت آيتالله محمــدي گلپايگاني عرض کردند؛ آقا مستحضريد که ابوي آقاي آلهاشم امامجمعه موقّت تبريز هستند؟ آقا فرمودند بلي در جريان هســتم شما کاري نداشته باشيد خودشان کنار ميآيند و بنده بعد از استقرار در تبريز موضوع فوق را به عرض ابوي محترم رساندم، ايشان فرمودند تا ديروز شما فرزند من بوديد ولي بعد از صدور حکم مقام معظم رهبري مدظلهالعالي شمـا هم فرزند من هستيد و هم پدر من، هر طور صلاح ديديد همان را عمل ميکنيم، آري اين است معني ولايتمداري.

 

براي من گريه نکن

سخني با مادرم

(1)خدايا مادرم را در صف مادران شهدا قرار بده،

مادر عزيزم در فراق من هيچ ناراحتي از خود نشان مده و استقامت داشته باش، البته شما بهتر ميدانيد که درس استقامت را بايد از مادران شهدا ياد گرفت براي نمونه در زمان جنگ تحميلي بهنگام مراسم تشييعجنازهٔ شهـيد احد کمالي در وادي رحمت بودم، مادر شهيد کمالي پيکر پاک و مطهّر فرزندش را خود داخـــل قبر کرد و پـــس از دفن نقل پاشيد و در جدائي من برايم گريه نکن که دشمنان انقلاب از اين کار سوءاستفاده ميکنند ولي خواستي گريه کني براي شهداي کربلا و سرور شهيدان اباعبدالله الحسين (ع) گريه بکن و اين را نيز اعلان کن که براي چه کســي گريه ميکني.

 

عفو و حلال نمي کنم!

برادران و خواهرم

   خدايا برادران و خواهرم را در صــف عبــــــــاد صالحين قرار بده و امّا اي برادران مهربانم سيّد محمدحسن و سيّد محمدحسين شما را توصيه ميکنم که از برادر مريضم سيّد محمدرضا مواظــــــبت کنيد در نگهداري ايشان سعي و کوشش نماييد که خداوند پاداش خواهد داد.

  

همسر عزيزم  

از خداوند متعال براي تو نيز آرزوي صبر و استقامت مينمايم و اگر توفيق شهادت نصيبم شد، تو نيز بايد افتخار کني که همسر شهيد هستي، درست است که در فراق دخترم سميّة السّادات و پسرم سيّد عــلي ديدم که چقدر ناراحت شده بودي، امّا هميشه صبر پيشه قرار ده.

      

دوستان عزيز و همکاران گرامي تبريز و تهران

اگر از برخوردهاي اداري من ناراحت شديد مرا حــــلال کنيد، البتّه قصد بدي به کسي نداشتم و خداوند متعال توفيقي داده بود که در طول خدمتـم براي همه خوبي کردم و براي هيچکس بدخواه نبوده و بدي نکردم و مطمئـنّم براي کسي به جز خوبي قلم و قدم بدي بر نداشتم و اگر کسي بدگوئي کرده و در حق من بدي نموده است سعي کردم با خوبيکردن، بدي او را به خودش برگردانم، خوشبخـتانه بديها را بهزودي فراموش ميکردم.

فلذا به فضل پروردگار و با استعانت از درگاه الهي و اميدوار به رحمت خداوند متعال و با اعتقاد به حکميّت داور اصلي جهان که خود ناظر است، هر کسي بدي کرده و يا بدگوئي نموده، اگر بهخاطر شخــص من بوده، ميگذرم و ميبخشم و لکن اگر بهخاطر اسلام و انقلاب و روحانيت به من بدي کرده باشند، نخـواهم گذشت و عفو و حلال نميکنم و آنها را به خداي بزرگ ميسپارم که به طور يقين خداوند متعال نيز ناظر بر اعمال است.

 

استفاده شخصي از امکانات بيتالمال را بر خود حرام کرده بود

مقام معظم رهبري حضرت امام خامنهاي دامظله العالي و پدر بزرگوار حضرت آيتالله آلهاشم و دوستان و همکاران گرامي و فرزندانم جهت اطلاع شما به عرض برسانم:

در طول مدت خدمت در مسئوليتهاي محوّله، ريالي از بيتالمال به نفع شخصي برداشت ننموده و بلـکه از خودم براي کارهاي خير و عامالمنفعه خرج نمودهام و از موقعيّت شغلي و مسئوليّت بههيچوجه سوءاستفاده نکردهام بلکه از حقّ قانوني خود نيز استفاده ننمودهام، بهنگام انحلال ادارات عقيدتي سياسي منطقهاي ظـرف مدت دو سال در رفت و آمد تبريز، تهران براي کار اداري حدود دو ميليوني تومان از پول خود صرف تهيّه بـليط هواپيما نمودم درحاليکه ميتوانستم از امکانات بيتالمال استفاده کنم.

 

*زبان حالم

          تجربة خدمت در طول انقلاب اسلامي ايران، نشان داده که وحدت عامل پيروزي است  فلذا وحدت آحاد امّت اسلامي و ادامة راه شهيدان انقلاب اسلامي را ضامن بقاي مقدس جمهوري اسلامي ميدانم، بر اين باورم که بايد فضاي محيط کاري ، اداري ، مسکوني و فرهنگي و... را معنوي نموده تا عنايت خداوند متعـــال  شامل حال همگان گردد،بسيج اين يادگار باارزش حضرت امام راحل را کانون وحدت و توسعة فرهنگ اســلام ناب محمدي (ص) ميدانم، از بزرگترين نعمتهاي الي، نعمت بزرگ ولايت را موجب وحدت و نجات از گمراهيها و پيوند آحاد مردم در راه پيروزي اسلام ميدانم و تاکنون در مقام عمل، وفاداري و اخلاص خود را به مقام ولايت به اثبات رساندهام.

 

افتخار خدمت به خلق

خدمت به خلق خدا را افتخاري بزرگ دانسته و موجب عاقبتبهخيري ميدانم دوريجستن از سياستبازي باندبازي، تملّق و چاپلوسي را در محيط اداري، وظيفة شرعي دانسته و کار برايخدا را موجـــب تقرّب به درگاه الهي ميدانم .

 

سلامت خودم به خطر افتاده

در خاتمه از حسن اعتماد مقام معظم رهبري حضرت امام خامنهاي مدظلهالعالي تشکّر نموده و به استحضار معظّم له ميرسانم: بنده نيز در مدت 16 ماهي که در مسئوليت نمايندگي معظّم له و امامت جمعة تبريز مشغول انجاموظيفه هستم از هيچ تلاشي کوتاهي ننموده و به طور شبانهروزي فعاليت نمودهام به طور يکه ميتوانم ادّعا کـنم بهاندازه دهها سال فعاليت نمودهام و جريان مردمداري و با مردم بودن را در سطح کشور رواج داده و اعتماد از دست رفتة بعضي روحانيون را با عمل خود برگرداندهام به طور يکه سلامتي خودم به خطر افتاده است.

در نهايت وظيفة خود ميدانم مجدداً از زحمات پدر و مادرم که در تربيت من بسيار کوشا بودهاند، تشــکر و قدرداني نموده و از حضورشان بخشش ميطلبم و اميدوارم بهخاطر مريض بودن دو  طفل معصوم (سميّة السّادات و سيد علي ) که در اثر گرفتاري کاري و حضور در مناطق عمليّاتي و عدم رسيدگي کامل به رحمت الهي پيوستند، خداوند متعال از گناهان و اشتباهات من بگذرد و مورد رحمت و عفو خود قرار دهد در خاتمه از عموم خواهران و برادران محترم و دوستان و آشنايان بزرگوار و همينطور از همسر عزيزم و دختر عزيزتر از جان دلم و پســر عزيزم عزيز دلم و داماد عزيزم و عروس گلم و نوههاي عزيزم و برادران خودم و خواهر مهربانم و تمامي فاميل و بستگانم خداحافظي نموده و همه را به خداي بزرگ ميسپارم.

 

و السلام عليکم و رحمه ا...برکاته

سيد محمد علي آل هاشم 1397/06/29

همزمان با عاشوراي 1440

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.