ميلياردرهاي بدون دستاورد در فوتبال ايران

در اين بين، باشگاه هايي هستند که هزينه هاي قابل توجهي نيز در فصول گذشته داشته و به نوعي ميلياردرهاي فوتبالمان بوده اند. در اين فصل نيز مي توان ارزيابي داشت که ارقام قابل ملاحظه اي را خرج خريد بازيکنان و کادر فني خود کرده و در زمره باشگاه هاي پرهزينه و لاکچري به شمار مي روند اما اين پرسش وجود دارد که خروجي و نتيجه اين هزينه کردهاي نجومي چه بوده است؟ اين باشگاه ها با مربيان و مديران پرهزينه خود، چه دستاورد و کارنامه اي را توانسته اند رقم بزنند؟ آيا مابه ازاي اين هزينه کردهاي غيرمتعارف، مطلوب بوده يا اتفاقات ديگري در حال روي دادن است؟

پرسش بالا را مي توان با يک پاسخ صريح همراه کرد؛ تقريبا هيچ! مروري بر اينگونه تيم ها و مربيان مدعي آنها داشته باشيم، به خوبي واضح و مبرهن است که اين پرهزينه ها که بايستي روزي مورد بررسي دقيق نيز قرار گيرند، عملا نه خروجي نتيجه اي داشته اند و نه در سال هاي اخير کمکي به توسعه فوتبال کشور داشته اند. با هم فقط يک مرور ساده و گذرا بر فهرست اين تيم ها داشته باشيم، بسياري از ناگفته ها مشخص مي شود که چگونه اشخاصي با ادا، سرمايه هاي هنگفتي را سالانه به دور مي اندازند.

گل گهر و امير قلعه نويي: هنوز از يادها نرفته که امير قلعه نويي و تيم هايش، در دوراني از فوتبال کشورمان، همواره از مدعيان قهرماني و در کورس رقابت براي رسيدن به جام بوده اند. اما مدت هاست که از ژنرال، فقط نام و نشاني مانده است. اين روزها کمتر کسي قلعه نويي و تيم هايش را جدي مي گيرد و عمدتا در ميانه هاي رو به بالاي جدول پرسه مي زنند اما در گل گهر، هزينه هاي قابل توجهي هم صورت گرفته است. تيمي متعلق به استاني محروم که همواره مورد انتقاد درباره هزينه کردهاي خود و ضرورت آن بوده، نتوانسته با سرمربي مشهور خود به نتيجه اي قابل اعتنا برسد.

اين تيم که انتظار مي رفت در فصل گذشته به عنواني در خور برسد، صرفا به چهارمي بسنده کرد تا برخي اين را عنوان کنند که قلعه نويي از منظر فني، توانايي سابق را ندارد و به خط پايان رسيده است. سرمربي آبي دوست گل گهر، در سال هاي اخير نتوانسته به جز حاشيه سازي آورده اي براي اين تيم کرماني داشته باشد و در فصل جاري، انتظار مي رود که بتواند دستاوردي چشمگير داشته باشد. کارنامه قلعه نويي با گل گهر، هواداران اين تيم را مايوس کرده و عايدي در قبال هزينه هاي قابل اعتناي اين تيم نداشته است.

فولاد خوزستان و جواد نکونام: سرمربي جوان ليگ برتري که در ابتداي فصل نقل و انتقالات جاري از حضورش در استقلال بسيار سخن گفته شد، در زمره کساني است که تيمي بسيار پرهزينه و لاکچري را در اختيار دارد. برخي بر اين باورند که فولاد خوزستان با هزينه هايي که داشته، از عوامل اصلي تورم غيرقابل قبول در ليگ برتر کشورمان است. اين مربي جوان که کاپيتاني تيم ملي را نيز تجربه کرده، تلاش داشته تا پله هاي ترقي را به خوبي و با سرعت طي کند اما کارنامه فصل گذشته نکونام در ليگ برتر، نمره اي قابل قبول را براي وي ثبت نمي کند.

فولاد پرهياهو در انتهاي ليگ برتر، در رده پنجم ايستاد تا نتواند به انتظارات پاسخ در خوري دهد. اين تيم در جام حذفي نيز ناکام ماند تا هواداران خوزستاني به آنچه انتظار آنها بود، نرسند. البته، نکونام مربي جواني است اما بررسي فصل گذشته اين تيم در ليگ برتر، دلالت بر اين دارد که با چنان هزينه هايي، انتظارات بيشتري وجود دارد که وي نتوانسته به آنها عمل کند. بايد منتظر ماند و ديد که وي مي تواند در اين فصل جبران مافات کند يا خير.

سپاهان ناکام اصفهان: شايد بتوان بزرگترين ناکام فصل گذشته ليگ برتر را سپاهان اصفهان ناميد. اين تيم که براساس آنچه شنيده مي شود، هزينه هاي نجومي در ليگ فصل گذشته داشت، نتوانست به عنواني قابل اعتنا برسد و در پايان، به سومي بسنده کرد. بسياري انتظار داشتند که مدعي اصلي قهرماني ليگ برتر به اين تيم اختصاص يابد اما محرم نويدکيا نتوانست به اين هدف برسد و در پايان نيز از تيم اصفهاني جدا شد. در آن مقطع، برخي عنوان مي داشتند که سرمربيگري سپاهان، اتفاقي زودرس براي نويدکيا بوده که ثمره آن را مي توان در ناکامي فصل قبل به وضوح ديد و حس کرد. در فصل جاري نيز به نظر مي رسد ريخت و پاش هاي نجومي و عجيب اين تيم ادامه دارد و اين بار، پاي مربي خارجي نيز باز شده اما سوال اصلي اين است که اين بار چه نتيجه اي رقم خواهد خورد. آيا باز هم ناکامي سپاهان با هزينه هاي نجومي اش ادامه خواهد داشت؟