مواظب باشيد در اين شرايط جوگير نشويد!

او همراه خواهرش در سنين نوجواني اعلاميه امام خميني را پخش مي‌کردند. همچنين ناصر شيري همسر خانم ابوالقاسمي و کاظم رستگار باجناق ناصر، از فرماندهان جنگ تحميلي بودند که هر دو به شهادت رسيدند. آنچه مي‌خوانيد بخشي است از خاطرات اين زن مبارز است که از فعاليت‌هاي انقلابي‌اش مي‌گويد:

«من متولد سال 43 هستم. موقع انقلاب، سن و سالي نداشتم اما تحت تاثير تفکرات پدر و برادرم که حالا او هم با پدر همراه شده بود، بودم. زندگي‌مان پيوند خورده بود با انقلاب امام خميني و خودمان را مطيع ايشان کرده بوديم. من به همراه خانواده تمام راهپيمايي‌ها و سخنراني‌هاي مذهبي را شرکت کرده و اعلاميه‌هاي امام را پخش مي‌کرديم. خانه ما شده بود مرکزي براي فعاليت‌هاي انقلابي، بچه‌ها آنجا جمع مي‌شدند و براي کارهاي مبارزاتيشان برنامه‌ريزي مي‌کردند.

مسجدي به نام شهيد حسن عسکري در شهرري بود که علماي بزرگي در آن سخنراني مي‌کردند و ما هم خودمان را مي‌رسانديم به مسجد و مثلاً هزار تا اعلاميه را آخر سخنراني بين مردم پخش مي‌کرديم. مسجد دو طبقه داشت، طبقه‌ بالا خانم‌ها بودند و طبقه پايين آقايان. چون سن و سال من و خواهرم کم بود هيچ کس فکر نمي‌کرد کار ما باشد. اعلاميه‌ها را مي‌گذاشتيم بين چادر مشکي‌مان و با چادر رنگي نماز مي‌خوانديم؛ بعد که نماز تمام مي‌شد به عنوان اينکه چادرمان را عوض کنيم چادر مشکي را مي‌تکانديم در بين مردم.

اين زمان‌ها پدرم مي‌گفت: مواظب باشيد فضا نگيردتان، هول شويد. من و خواهرم صبح وقتي از خواب بيدار مي‌شديم دنبال اين برنامه‌ها را مي‌گرفتيم تا بعد از نماز مغرب و عشاء مشغول بوديم.»