مروري خلاصهوار بر ساير رويدادهاي اصلي دوران ظهور در جهان (12)
علامات ظهور(9)
دوم: بيداري مردم جهان(1)
قيام و ظهور امام زمان عجل االله تعالي فرجه الشـريف، بايد در عصر و دوراني باشد که امکان عملي شدن يک حکومت فراگير جهاني فراهم و يا حداقل زمينههاي آن از لحاظ ارتباطات، اطلاعات، اقتصاد جهاني، فرهنگ گسترش يابنده و... به وجود آمده باشد. به نظر ميرسد در موقعيت فعلي جهان، اين زمينهها و موقعيت تا حدودي فراهم آمده و بستري مناسب براي تحقق آرمـانهاي جهاني، ايجاد شـده است. روشن است که «عصـر ظهور»، دوران علم و انـديشه، پيشـرفت و رشـد، ارتباطات سريع و همگاني و اطلاعات دقيق و روزآمد است و «عصر حاضر» ميتواند پيش زمينه و نمايي از آن «زمان موعود» باشد.( کارگر ، 1390: 76-77).
امام راحل فرموده است: »من اميدوارم که ان شاءالله برسد آن روزي که وعده مسـلم خدا تحقق پيدا کند و مستضـعفان مالک ارض بشوند. اين مطلب وعده خدا است و تخلف ندارد؛ منتها آيا ما درك کنيم يا نکنيم، آن به دست خدا است. ممکن اسـت در يـک برههاي کمي وسايـل فراهم شود و چشم مـا روشن بشود به جمال ايشان. اين چيزي که ما در اين وقت، در اين عصـر وظيفه داريم، اين مهم است...«.(امام خميني ، 1389ج11: 154).
يکي ديگر از شـرايط بسـيار مهم براي تحقق و پيروزي يـک قيام و انقلاب، پـذيرش مردمي است. بايـد مردم آن را بخواهنـد و بپذيرنـد و در غير اين صورت، اگر بهترين برنـامه را برگزيـده و شـخص منتخب خداونـد بـا يـاراني بينظير و از جـان گذشـته بخواهند در جامعه پياده کنند، ولي مردم آن را پذيرا نباشـند، قطعًا به انجام نخواهد رسـيد. فاجعه خونبار کربلا، شاهدي بر اين مدعا است. رهبر قيام، سـيد و سالار جوانان بهشت امام حسـين عليه السـلام بود و برنامه او، مبتني بر وحي و قرآن و سيره پيامبر گرامي اسـلام پايه ريزي شـده بود. ياراني همچون ابوالفضل العباس و حبيب بن مظاهر بر گرد او جمع شـده بودنـد؛ ولي چون مردم آن را نپذيرفتند به پيروزي ظاهري و تشـکيل حکومت در جامعه منتهي نشد؛ هر چند وظيفه الهي امام حسـين عليه السـلام حرکت و قيام بود و به برکت آن فداکاري، حقيقت دين اسلام ميان مردم باقي ماند و نابود نشد.
جايگاه بلنـد اين شـرط و اهميت آن، بدان جهت است که خداوند انسانها را آزاد آفريد و به آنان حق انتخاب داد و ايشان را بر سرنوشـتشان مسـلط و حـاکم کرد، تا سـرنوشت خويش را آن گونه که مي-خواهنـد، رقم زننـد و هر حرکت و چرخشـي را که بخواهند، در مسير زندگي خود ايجاد کنند. خداونـد سـرنوشت هيـچ قوم و ملتي را تغيير نميدهد، مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است، تغيير دهند .
اين تغيير و دگرگوني، ميتوانـد به تبـاهي و هلاـکت منتهي شود؛ هماننـد قوم ثمود. وقـتي عـدهاي تصـميم به پي کردن شـتر حضرت صالح عليه السلام گرفتند و شتر را کشتند، قوم نيز اين کار را پسنديد و با اين عمل جهت گيري خود را مشخص کرد.
اينان با اين چرخش اجتماعي خود، انتخاب شومي انجام دادند و سرنوشت بدي را که عذاب الهي بود، براي خود رقم زدند. نيز اين دگرگوني ميتوانـد به سـعادت و نيـکبخـتي بيانجامـد و عـاقبت خوشـي را به ارمغـان آورد؛ هماننـد قوم يونس عليه السلام. هرچند آنان در ابتدا با آن حضرت مخالفت کردند و دست رد به سـينه وي زده و پيامبريش را انکار کردند و بدين سـبب، عذاب الهي را براي خود خريدند ولي چون خود را در محاصره عذاب الهي ديدند؛ دست به توبه برداشـتند و واقعًا با همه وجود به خدا رجوع کردند و با اين انتخاب صـحيح عذاب را از خود دور نموده و رحمت الهي را شامل حال خود کردند.
به بيان ديگر، در جهان هستي، قوانين پايدار و سنتهاي الهي حاکم است. با رجوع به قرآن به روشني ديده ميشود اين سنتهـا در جوامع انسـاني بـا چگونگي اختيـار و انتخاب انسان، عجين و همراه است. براي مثال، يکي از سـنتهاي الهي، کمک و ياري به انسانها است. خداوند، اين امدادرساني و نصرت را به تلاش افراد و ايجاد زمينه، مشروط کرده است .
منبع:
1- کارگر، رحيم(1390) جهاني شدن و حکومت جهاني حضرت مهدي عجل االله تعالي فرجه الشريف قم، بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود عليه السلام، مرکز تخصصي مهدويت
2- امام خميني، روحالله(1389) صحيفه امام، تهران، موسسه نشر آثار «ان الله لايَغيُر ما بِقوٍم َحتي يَغيرُوا مابِأنُفِسِهم»(رعد11)
3- «ياَأيُّها الَذيَن َءامنُواْ ِإن تنُصُرواْ الَّلَه َينُصْرُکْم َو يُثِّبْت َأقْدامکم» اي کساني که ايمان آوردهايد! اگر آيين خدا را ياري کنيد، شما را ياري ميکند و گامهايتان را استوار ميدارد.(محمد7)
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.