مرد معتاد که براي گرفتن پول به سراغ برادرش رفته بود وقتي با پاسخ منفي او مواجه شد، در اقدامي هولناک وي را با ضربات چاقو به قتل رساند و سپس خودزني کرد.
به گزارش روزنامه ايران، ساعت 11 ظهر چهارشنبه 27 دي، مأموران کلانتري 103 گاندي در تماس با بازپرس محمد مهدي براعه از قتل مرد ميانسالي در دفتر کارش خبر دادند. وقتي تيم بررسي صحنه جرم راهي طبقه اول ساختماني تجاري در محدوده ميرداماد شدند با در ورودي دفتر که شکسته بود، رو به رو شدند و چند مرد و زن نيز در محل حضور داشتند. با ورود تيم جنايي به دفتر معاملات ملکي، جسد مرد ميانسال در اتاق کارش در حالي که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده بود، ديده شد.
در چند قدمي مقتول؛ مرد جواني نيز افتاده بود که از ناحيه شکم زخمي شده و خونريزي داشت. چاقوي خونيني نيز در چند متري آنها افتاده بود. به دستور بازپرس جنايي، جسد مرد ميانسال به پزشکي قانوني منتقل شد و مرد جوان نيز براي درمان به بيمارستان انتقال داده شد.
درگيري خانوادگي
بررسيهاي اوليه نشان ميداد که دفتر املاک متعلق به مقتول است و منشي او در تحقيقات گفت: رئيسم داخل اتاقش بود که زنگ در ورودي دفتر زده شد. در را که باز کردم، برادر رئيسم پشت در بود. موضوع را به رئيسم گفتم و او هم اجازه ورود داد. بعد از لحظاتي برادر مقتول از من خواست که دفتر را ترک کنم و من هم طبق خواستهاش عمل کردم.
او ادامه داد: از دفتر خارج شدم و چند دقيقهاي نگذشته بود که صداي دعوا و درگيري از پشت در شنيده شد. هر لحظه صدا بلندتر و درگيري آنها بيشتر ميشد. من که خيلي ترسيده بودم، هراسان خودم را به طبقه دوم رساندم و از کارمندان دفتر طبقه بالايي کمک خواستم. با درخواست من؛ آنها به طبقه پايين آمدند. چندين بار در دفتر را زديم ولي کسي در را باز نکرد. نيم ساعتي از دعوا گذشته بود که ناگهان صدا قطع شد و همين مسأله هراس ما را بيشتر کرد. وقتي کسي در را باز نکرد به ناچار در را شکستيم اما در اتاق با پيکرهاي خونين دو برادر مواجه شديم و به پليس و اورژانس خبر داديم. زماني که امدادگران اورژانس به محل رسيدند، متوجه شديم که رئيسم فوت کرده است.
در ادامه تحقيقات، برادر مقتول در بيمارستان تحت درمان قرار گرفت و مرد 38 ساله که وضعيت جسمياش کمي بهتر شده بود به قتل ناخواسته برادرش اعتراف کرد. با اعتراف متهم، به دستور بازپرس شعبه سوم دادسراي امور جنايي تهران، تحقيقات در اين رابطه ادامه دارد و متهم جوان نيز در بيمارستان تحت بستري است.
نميخواستم او را بکشم
ميلاد، متهم 38 ساله، بيکار و معتاد به مواد مخدر است. او پس از بهبودي نسبي، جزئيات جنايت را برملا کرد.
اختلافت با مقتول بر سر چه بود؟
اختلافي با هم نداشتيم. او برادر بزرگتر و البته ناتنيام بود. در اين سالها هميشه هواي مرا داشت. اما نميدانم چه شد که يک دفعه رفتارش تغيير کرد. من بيکار بودم و هر چند وقت يکبار به سراغ او ميرفتم تا کمي از او پول قرض بگيرم. اما اين روزهاي آخر هر بار که از او درخواست پول کردم، ميگفت ديگر به من پول نميدهد.
دليلش چه بود؟
ميگفت ديگر از دستت خسته شدهام، گفت ديگر پول نميدهم چون هرچه پول ميگيري خرج مواد و اعتياد ميکني.
از چه زماني تصميم به قتل گرفتي؟
نميخواستم او را به قتل برسانم و همه چيز خيلي اتفاقي و ناگهاني رخ داد.
پس چرا با خودت چاقو بردي؟
چاقو بردم که او را بترسانم. وقتي به دفتر رسيدم؛ از منشياش خواستم آنجا را ترک کند. ابتدا سعي کردم او را راضي کنم که به من پول قرض دهد، اما بيفايده بود و بعد از چند لحظه دعوايمان شد. خيلي عصباني بودم و ناخواسته دست به جيب بردم و به برادرم حمله کردم.
به خودم که آمدم او را خونين روي زمين ديدم، از کاري که کرده بودم پشيمان شدم و با خودم گفتم جواب خوبيهاي برادرم را با نامردي دادم به همين دليل تصميم به خودکشي گرفتم و دو ضربه چاقو به شکمم زدم تا به زندگيام پايان دهم ولي زنده ماندم.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.