محسن فخري‌زاده، نامي که هنوز هم خواب را از موساد گرفته است

از خاک قم تا جبهه‌هاي دفاع مقدس

محسن فخري‌زاده در سال 1340 در شهر مقدس قم به دنيا آمد. دوران کودکي و نوجواني را در اهواز سپري کرد و با آغاز انقلاب اسلامي، جوانمردانه در صفوف مبارزان انقلاب قرار گرفت.

پس از پيروزي انقلاب، به سپاه پاسداران پيوست و در سال‌هاي دفاع مقدس، با شجاعت و ايثار در جبهه‌هاي جنوب حضوري پررنگ داشت. اين تجربه رزمي، پايه‌هاي استحکام روحيه مقاومت او را براي نبرد علمي آينده فراهم آورد.

پيشگام علم در خدمت ميهن

وي تحصيلات دانشگاهي خود را در دانشگاه تبريز با رشته فيزيک هسته‌اي آغاز کرد و سپس در دانشگاه امام حسين (ع)، مقاطع کارشناسي ارشد و دکتري مهندسي هسته‌اي را با درخشش پشت سر گذاشت.

فخري‌زاده نه‌تنها استاد دانشگاه، بلکه معمار و رهبر پروژه‌هاي علمي استراتژيک کشور بود. نبوغ علمي او از همان سال‌هاي دانشجويي، چشم‌اندازهاي جديدي براي دانش فيزيک هسته‌اي در ايران گشود.

معمار نامرئي قدرت ملي

شهيد فخري‌زاده بيش از سه دهه، ستون فقرات برنامه‌هاي هسته‌اي و دفاعي ايران بود. او در سکوت و پشت صحنه، با دانش و مهارت بي‌همتا، چندين پروژه کليدي را رقم زد:

رياست سازمان پژوهش و نوآوري دفاعي (سپند)

رهبري پروژه‌هاي پيشرفته موشکي و سيستم‌هاي پدافند هوايي

طراحي اصلي برنامه بيوتکنولوژي دفاعي

در سال 2018، نام او براي اولين بار توسط بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير وقت رژيم صهيونيستي، در کنفرانس «آرشيو هسته‌اي ايران» افشا شد. نتانياهو با لحني عصباني گفت: «اين نام را به خاطر بسپاريد: محسن فخري‌زاده!» - کلماتي که نشان‌دهنده ترس عميق دشمن از دانش و قدرت او بود.

سه دهه در هدف کمان موساد

از اوايل دهه 70، نام فخري‌زاده در صدر فهرست ترور موساد و گروه‌هاي تروريستي وابسته قرار گرفت. عمليات‌هاي متعددي براي ترور او طراحي شد که همگي توسط نيروهاي امنيتي ايران خنثي شد. اما در صبح جمعه 7 آذر 1399، رژيم صهيونيستي، پيچيده‌ترين و خونبارترين عمليات ترور را در تاريخ خود اجرا کرد.

جزئيات عمليات رباتيک خونبار

بر اساس گزارش‌هاي رسمي و اظهارات سردار علي فدوي، جانشين فرمانده کل سپاه، اين عمليات با مشخصاتي منحصربه‌فرد و وحشتناک طراحي شده بود:

هيچ عامل انساني در صحنه حضور نداشت - تنها يک ماشين قاتل!

يک تيربار هوشمند نصب‌شده روي وانت نيسان، با سيستم کنترل ماهواره‌اي و هوش مصنوعي، در تنها 3 دقيقه، 13 گلوله شليک کرد.

سيستم هوش مصنوعي، تنها چهره و بدن شهيد را هدف قرار داده بود.

سرتيم حفاظت با ايثار، بدن خود را سپر قرار داد و 4 گلوله را دريافت کرد اما جان سالم به در برد.

گلوله‌اي که نخاع شهيد را قطع کرد، مسير زندگي او را براي هميشه بست.

وانت نيسان پس از انجام مأموريت به‌صورت خودکار منفجر شد تا هيچ ردپايي از عمليات جنايتکارانه باقي نماند.

مالک خودرو 29 روز قبل (8 آبان 99) از کشور خارج شده بود - نشانه‌اي از طراحي دقيق و پيش‌بيني‌شده عمليات.

نقش جاسوسي که هويت معمار را فاش کرد

کليد اصلي شناسايي شهيد فخري‌زاده، بر اساس اخبار و اطلاعات منتشر شده در رسانه‌ها، عليرضا اکبري، معاون سابق وزارت دفاع و همکار سابق دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي بود که در دي 1401 به جرم جاسوسي براي MI6 بريتانيا اعدام شد.

در اعترافات جنايتکارانه‌اش آمد که با پاسخ‌هاي به ظاهر ساده به سؤالات افسران انگليسي، سه اطلاعات حياتي را لو داد:

1. وجود شخصيتي به نام فخري‌زاده که تا آن زمان محرمانه مانده بود

2. حوزه دقيق فعاليت‌هاي علمي و دفاعي او

3. سطح استثنايي دانش و جايگاه سازماني‌اش در ساختارهاي استراتژيک کشور

ميراثي که هرگز نمي‌ميرد

رژيم صهيونيستي با ترور شهيد فخري‌زاده، پنداشت که برنامه‌هاي هسته‌اي و دفاعي ايران را متوقف مي‌کند. اما پنج سال پس از شهادت او، واقعيت‌هاي روشن‌تر از هميشه نشان مي‌دهد:

برنامه غني‌سازي ايران اکنون در سطح بالاتر از هميشه قرار دارد.

موشک‌هاي هايپرسونيک فتاح و فتاح -2، فناوري‌هاي پيشرفته‌اي هستند که با الهام از ميراث او ساخته شده‌اند.

پروژه‌هاي بيوتکنولوژي دفاعي با قدرت بيشتري در حال حرکت هستند.

شهيد فخري‌زاده با شهادت خود، درس بزرگي به دشمنان داد: «دانشمندان ايراني ترورشدني نيستند؛ آن‌ها بذر مي‌کارند تا نسل‌هاي بعدي دروي علم و عزت بکنند!»

يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَي رَبِّکِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً

روحش شاد و يادش گرامي باد - شهيدي که با خونش، علم و عزت ملي را روشن کرد.