ماجراي کلاهبرداري و اختلاس در ساخت استاديوم آزادي!

به گزارش خبرگزاري فارس از تهران، بر اساس مستندات تاريخي، حسين فردوست، يار نزديک شاه پهلوي و رئيس دفتر ويژه اطلاعات و بازرسي شاهنشاهي، در خاطرات خود به هزاران مورد ارتشا و اختلاس در سيستم بروکراسي آن زمان اشاره کرده است.

او تأکيد دارد که فساد به حدي نهادينه شده بود که در اغلب موارد، حتي با وجود تشکيل پرونده‌هاي متعدد، متهمان از پيگرد قانوني گريخته و از مجازات مصون مي‌ماندند.

فردوست در کتاب خاطرات خود به ماجراي فساد گسترده در ساخت استاديوم آزادي پرداخته و درباره تخلفات پيمانکار آن، عبدالعزيز فرمانفرماييان، توضيح داده است.

وي در اين خصوص مي‌نويسد: فرمانفرماييان پيمانکار استاديوم 100 هزار نفري تهران و متعلقات آن بود. در جريان ساخت، مسئول مربوطه به دفتر اطلاع داد که شکافي در يکي از قسمت‌هاي پي ديده مي‌شود.

بلافاصله هيئتي از بازرسي به محل اعزام شد و سازمان برنامه نيز يک مهندس تراز اول را براي بررسي موضوع فرستاد که تصور مي‌کنم آقاي معين‌فر بود.

او کلنگ را برداشت و بخش‌هايي از پي را تخريب کرد و اظهار داشت که ساختمان عظيمي مانند استاديوم که بر روي شالوده بتني مناسب ساخته نشده، تحمل بار را نداشته و در نتيجه شکاف‌هايي در آن ايجاد شده است.

بر اساس اين گزارش، معين‌فر در ادامه بررسي‌ها متوجه شد که در بخش سکوهاي استاديوم نيز تقلب صورت گرفته و آهن‌هاي به‌کار رفته در آن با چند نمره کمتر از استاندارد تعيين شده، استفاده شده است.

همچنين به جاي استفاده از بتن مسلح، از آجرهاي خرد شده در بخش‌هاي مهم بنا استفاده شده بود. وي به اعضاي هيئت بازرسي هشدار داد که در صورت برگزاري يک مسابقه بزرگ، احتمال وقوع حادثه‌اي مرگبار وجود دارد که مي‌تواند جان حداقل 30 هزار نفر را به خطر بيندازد.

اين گزارش با جزئيات به محمدرضا پهلوي ارائه شد. برخلاف رويه معمول که شاه نسبت به اين‌گونه گزارش‌ها بي‌توجه بود، اين بار به علت اهميت موضوع دستور داد که فعلاً تا اطلاع ثانوي از استاديوم استفاده نشود و محمدعلي صفي‌اصفيا (وزير و مشاور سازمان برنامه و بودجه وقت) کسب تکليف کند.

پس از اين دستور، اصفيا يکي از مهندسين برجسته فرانسوي را به ايران دعوت کرد تا وضعيت استاديوم را بررسي کند. اما در اين ميان، عبدالعزيز فرمانفرماييان از اين مهندس جدا نمي‌شد و او را تحت فشار قرار دادهبود.

بر اساس اين اسناد، مهندس فرانسوي پس از بررسي اعلام کرد که بنا به درستي ساخته نشده است. در ادامه، او در گزارش خود تأکيد کرد: در يکي از روزهاي مسابقات ممکن است ناگهان بخشي از استاديوم فرو بريزد و افراد حاضر روي سکوها همراه با آجر و آهن بر سر تماشاگراني که در بخش‌هاي پايين‌تر حضور دارند، سقوط کنند.

با اين حال، محمدرضا پهلوي به جاي تحت تعقيب قرار دادن پيمانکار متخلف، دستور داد که خود وي مسئوليت تعمير استاديوم را بر عهده بگيرد.

تعميراتي که در نهايت به گونه‌اي انجام شد که مورد قبول واقع شود، اما هيچ‌گونه پيگيري قانوني در خصوص اين تخلفات بزرگ صورت نگرفت.

استاديوم آزادي بعد از انقلاب 57 ، تحت آزمايش‌هاي ايمني بين‌المللي قرار گرفت.