اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

قيام عاشورا براي انسان امروز

تقريبا 1400 سال پيش در چنين ايامي و پس از 50 سال از تأسيس حکومت ديني در مدينه‌النبي و در دوران اوج گسترش امت اسلامي، واقعه‌ي عظيمي در جهان اسلام حادث شد و نوه‌ي پيامبر پس از سرباز زدن از بيعت با خليفه‌ي ناحق آن زمان و قيام عليه او، همراه بني‌هاشم و يارانش در نيمي از روز به شهادت رسيدند.

قيام عاشورا براي انسان امروز

رشادتهاي اسراي قيام عاشورا در تبيين حوادث آن روز و اهتمام ساير ائمه و مسلمانان بر نقل اين واقعه در طول تاريخ سبب شد تا ما امروز با پديدهي «عاشورا» مواجه باشيم.

به گزارش فارس، قيام عاشورا در تاريخ صيرورت و شدن مسلمانان در برهههاي مختلف پرسشهاي متفاوتي را ايجاد کرده است. به نظر ميرسد اولين مسئلهاي که تحت تأثير قيام عاشورا در جهان تشيع توليد شده با مسئلهي علم و عصمت امام معصوم در منازعات کلامي ميان شيعه و ساير فرق اسلامي گره خورده است. مسئلهي کلامي از اين قرار بوده است که اگر علم امام به شهادت را پيشفرض بگيريم، چون امام برخلاف قاعدهي وجوب اجتناب از هلاکت عمل کرده است، عصمت امام زير سؤال ميرود و اگر بگوييم امام از شهادت اطلاعي نداشته علم امام انکار ميشود. شيخ مفيد تلاش ميکند به اين پرسش اينگونه پاسخ بدهد که امام با علم به پيروزي و دستيابي به حکومت خروج کرد و در اثناي امر شرايط تغيير کرد و با وجود اينکه امام تلاش کرد تا بازگردد ولي لشگريان ابن زياد مانع شدند. در اين موقف امام ميان زندگي با ذلت و شهادت با عزت دومي را اختيار کرد. [1]

در زمان شيخ طبرسي و مکتب حله اين پرسش کلامي در قالب فقهي ظاهر ميشود و مسئلهي تعارض ميان ادلهي وجوب صلح و قيام عاشورا مطرح ميشود. مشروح سخن اينکه فقها بنا بر همان اصل کلامي وجوب اجتناب از هلاکت در بحث فقهي، به ضرورت صلح در شرايط ضعف حکم ميدهند که اين حکم فقهي با قيام عاشورا نقض ميشود. در پاسخ به اين پرسش علامه حلي در کتاب تذکرهالفقها مينويسد در اين حالت انسان مخير است که صلح کند و يا اينکه مانند امام حسين قيام کند. [2] اما محقق کرکي ديدگاه ديگري دارد به اعتقاد او صلح واجب است مگر اينکه علم به عدم وفاي عهد طرف ديگر داشته باشيم يا اينکه صلح سبب زوال حقيقت اسلام شود.‏[3]

در عصر صفوي و قاجار اساساً نوع مواجهه با پديدهي عاشورا تغيير ميکند و تحت تأثير عواملي چون لزوم ترويج مذهب شيعه براي مقابله با دولت سني عثماني و...[4] يک خوانش احساسي- عاطفي بر ساير خوانشها غلبه پيدا ميکند. به بيان ديگر مسئلهي اين دو عصر در نسبت با قيام عاشورا آن بوده است که چگونه ميتوان از اين نهضت اسلامي براي يک اتحاد ملي عليه اهل سنت و در عين حال خالي از انديشهي مبارزه با حاکم جور استفاده کرد.

اين نوع مواجهه در ادبيات خواص نيز به يک قرائت عارفانه- عاشقانه از قيام عاشورا منتهي ميشود که نماد اين تصوير عبارتهاي صاحب جواهر است او مينويسد:

«و اما آنچه بر امام حسين عليه السلام گذشت از اسرار رباني و از علوم مخزون است و ممکن است به جهت انحصار طريق باشد. چه اينکه امام به اينکه آنها عزم بر قتل ايشان در هر حالي دارند علم داشت ... پس نميتوان اين عمل امام را براي ديگري که مأمور به ظواهر ادله و اخذ به عمومات و اطلاقات آنها است مقياس قرار داد» [5]

بنابراين پرسشها و نوع مواجههي علمي- اجتماعي که در جهان تشيع نسبت به قيام عاشورا مطرح شده است سبب شده تا قرائتهاي متفاوتي از اين قيام حاصل آيد. در يک قرائت اصل قيام براي کسب حکومت بوده و امام تمام تلاش خود را براي جلوگيري از جنگ انجام داده است و در يک قرائت قيام عاشورا محصول علم به پيمانشکني يزيد دانسته شده است و در قرائت ديگري تنها يک رابطهي عاشقانه غيرقابل تعميم معرفي گشته است.

اما از 150 سال پيش، جهان ايران پس از مواجهه با غرب مدرن وارد دوران جديدي شد. در اين جهان جديد فقهاي شيعه تلاش ميکنند تا از طريق بازخواني گذشته، عقلانيتي جديد متناسب با شرايط مدرن را بازتوليد کنند. اين فرآيند با ظهور شخصيتهايي چون سيد جمال الدين اسدآبادي حادث و در دوران امام خميني به اوج خود رسيد. عقلانيتي که با هر دو مکتب ليبراليسم و سوسياليسم که کمونيست در امتداد آن است به جهت اختلافات هستيشناختي، انسانشناختي و جامعهشناختي متفاوت است. عقلانيتي که از يک سو بر آوردهي 1400 سالهي اسلامي استوار بود و از سوي ديگر توانايي هضم مزاياي تمدن مدرن را داشته و ميتواند مزاياي تمدن مدرن غرب را بپذيرد.

نتيجه آنکه از همان سالهاي نخست يک بازخواني وسيع در تراث شيعي آغاز ميشود و در انقلاب اسلامي به اوج خود ميرسد.

قيام عاشورا يکي از مؤلفههاي شيعي است که در اين دوران بازخواني شده است و نهايتاً يک قرائت انقلابي از شيعه فراتر از جنبشهاي چپ، ارائه داده شده است.

بنابراين مسئلهي اساسي اين بازخواني دربارهي قيام عاشورا، آوردهي آن براي انسان امروزين است؛ از همين رو، تلاش ميکند ابتدا نفس واقعهي عاشورا را تحليل کند و در ادامه به اين پرسش پاسخ دهد که آيا عاشورا واقعهاي در دل تاريخ است که در نسبتي عاشقانه و عارفانه ميان امام و خداوند محقق شده و يک استثناي بزرگ تاريخي است که ما را ياراي فهم آن نيست؟ يا اينکه اصلي است که در شرايطي خاص (پس از علم به عدم امکان صلح) ميتوان بدان تأسي کرد و يا بسي بيشتر، اصلي اساسي است که بايد همواره در پيش روي مسلمانان باشد و از آن براي هر موقفي درسي متناسب گرفت.

(به نظر ميرسد مسئلهي صحيح در مواجهه با قيام عاشورا همين پرسش است و ساير سؤالات پيشين يا نامسئلههايي هستند که در صورت پاسخ به اين سؤال رفع ميشوند و يا اينکه بخشي از ابعاد اين مسئلهي کلان را پوشش ميدهند.)

به اعتقاد انديشمندان انقلاب اسلامي قيام عاشورا يک قاعدهي اساسي را در اسلام نمايان ساخته است که از ابعاد مختلف براي انسان امروزي کارآمدي دارد. امام خميني نخستين کسي است که در اين مسير قدم برداشت و براي نخستين بار با تأسي به قيام عاشورا، براساس مبناي تفاوت جايگاه احکام، به وجوب قيام در زمان قلب و تهيشدن دين از معنا فتوا ميدهد و فراتر از صلح مسئلهي تقيه را نيز در اين شرايط حرام ميداند. در اين نوع نگاه قيام عاشورا يک اصل کلي به ما ميدهد که بر هر اصلي حتي وجوب صلح در شرايط ضعف نيز حاکم است و آن ضرورت حفظ اسلام است.

«امام مسلمين به ما آموخت در حالي که ستمگر زمان بر مسلمين جابرانه حکومت ميکند، اگر چه قواي شما ناهماهنگ باشد، در مقابل او بپاخيزيد و استنکار[6] کنيد. اگر کيان اسلام را در خطر ديديد، فداکاري کنيد و خون نثار کنيد»[7]

«گاهي وقتها تقيه حرام است. آن وقتي که انسان ديد که دين خدا در خطر است نميتواند تقيه بکند.آن وقت بايد هر چه بشود برود. تقيه در فروع است، در اصول نيست. تقيه براي حفظ دين است، جايي که دين در خطر بود، جاي تقيه نيست جاي سکوت نيست»[8]

امام بعد از حادثهي فيضيه خطاب به علماي تهران چنين مينويسد:

«اصول اسلام در معرض خطر است؛ قرآن و مذهب در مخاطره است؛ با اين احتمال، تقيه حرام است و اظهار حقايق واجب. ولو بلغ ما بلغ»[9]

تلاش اين پرونده بر آن است تا ابعاد اين بازخواني را بررسي کند. براي تحقق اين غرض عناوين ذيل در اين پرونده مورد تعمق قرار خواهد گرفت:

لزوم تحريفزدايي از قيام عاشورا

پيرايش واقعهي کربلا از تحريفات بر هر چيز ديگري مقدم است؛ از همين رو، براي بررسي اين مسئله به سراغ کتاب حماسه حسيني اثر شهيد مطهري خواهيم رفت.

روايت مکتبي از قيام عاشورا

کتاب وارث آدم از دکتر شريعتي محوريت بحثهاي اين بخش را خواهد داشت. کتابي که تصويري جريانساز از قيام عاشورا ارائه ميدهد.

توليد فلسفهي تاريخ اسلامي

تلاشهاي شهيد بهشتي و رهبر معظم انقلاب در سه اثر مبارزهي پيروز، شرح نهج البلاغه و همرزمان حسين در اين بخش مورد مداقه قرار خواهد گرفت.

عاشورا و نظام اسلامي

سخنرانيهاي رهبري در دههي 70 پيرامون عبرتهاي عاشورا براي نظام اسلامي محور بحثها در اين نوشته است.

عاشورا و انسان روز

بيانات آيت الله جوادي و علامه جعفري پيرامون پاسخهاي عاشورا براي انسان امروز و پر کردن خلا معنا.

مطلب به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامي

  منابع:

[1]تنزيه الأنبياء، ج1: 230

[2] تذکره الفقها، ج1: 447

[3] جامع المقاصد في شرح القواعد،ج3: 466-467.

[4] رويکرد احساسي - عاطفي به واقعه عاشورا در ايران ( از صفويه تا مشروطه )

[5] جواهر الکلام، ج 21: 295 -296

[6]  نشناختن، انکار کردن

[7] صحيفه،ج3: 225

[8] مکاسب محرمه،ج8: 11

[9] صحيفه،ج1: 178

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.