قتل همسر با ضربات چاقو

پس از آن مأموران به محل حادثه رفتند و بعد از ورود به خانه با جسد خونين زن ميانسال که در وسط اتاق افتاده بود، مواجه شدند. پس از بررسي‌هاي اوليه جسد به دستور مقام قضايي به پزشکي قانوني منتقل و متهم نيز در همان صحنه جرم بازداشت شد.

وي بعد از انتقال به پليس آگاهي و در همان ابتداي بازجويي به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشريح ماجرا گفت: 28 سال قبل من و مريم باهم ازدواج کرديم اما از همان ابتدا با هم اختلاف داشتيم و مدام درگير بوديم. مدتي بعد به توصيه خانواده‌ها و اينکه فکر کرديم اگر بچه‌دار شويم مشکلات‌مان حل مي‌شود. صاحب فرزند شديم، ولي حتي بعد از تولد دختر دوم‌مان هم مشکلات‌مان حل که نشد هيچ، بلکه درگيري ما بيشتر شد تا جايي که چند بار خواستيم جدا شويم اما باز به خاطر بچه‌ها منصرف شديم.

متهم ادامه داد: وقتي بچه‌ها بزرگ شدند و ازدواج کردند، خواستيم توافقي جدا شويم اما اين بار هم به خاطر حفظ آبرو جلوي دامادهاي‌مان کوتاه آمديم و تلاش کرديم به کلاس‌هاي مشاوره و زوج درماني برويم. اما در نهايت روز حادثه کارمان به درگيري کشيد و من با چندين ضربه چاقو مريم را کشتم.

پس از اعترافات صريح متهم دو دخترش به عنوان ولي دم از او شکايت کردند و با تکميل تحقيقات و صدور کيفرخواست مرد ميانسال به اتهام قتل عمد همسرش، پرونده براي رسيدگي به شعبه 10 دادگاه کيفري يک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتداي اين جلسه دو دختر جوان به عنوان اولياي دم به جايگاه رفتند و عنوان کردند: پدر و مادرمان از وقتي که به ياد داريم با هم اختلاف داشتند اما هيچ‌گاه فکر نمي‌کرديم اختلافات‌شان منجر به جنايت شود. ما خواستار حکم قصاص براي پدرمان هستيم.

پس از آن متهم به جايگاه رفت و ضمن ابراز ندامت گفت: اختلاف اصلي من و همسرم بر سر خانه بود. من مي‌خواستم خانه را بفروشم اما مريم مي‌گفت حق اين کار را ندارم و بايد خانه را به نام او سند بزنم. روز حادثه قرار بود به اتفاق مريم به کلاس‌هاي زوج درماني برويم. او با صداي بلند مرا از خواب بيدار کرد که عصباني شدم. به او اعتراض کردم اما به طرفم حمله کرد و من را مورد ضرب و شتم قرار داد.

وي افزود: ديگر نتوانستم خودم را کنترل کنم به آشپزخانه دويدم و چاقويي برداشتم و به سمتش رفتم و چند ضربه‌اي به او زدم که خونين روي زمين افتاد. در يک لحظه به خودم آمدم و ديدم کاري از دستم برنمي‌آيد، همان موقع با پليس تماس گرفتم و موضوع را گفتم. من قصد نداشتم همسرم را بکشم.

پس از پايان جلسه، قضات براي صدور رأي وارد شور شدند و بر اساس مستندات و مدرک‌هاي موجود در پرونده، گزارش پزشکي قانوني و همين‌طور اعتراف صريح متهم و درخواست اولياي‌ دم، وي را به قصاص محکوم کردند.

در حالي که حکم مرد ميانسال مهر تأييد خورده و او در انتظار اجراي حکم قصاص بود، دو دخترش با حضور در دادگاه گذشت بدون قيد و شرط خود را اعلام کردند و گفتند: حالا که مادرمان از دست رفته ديگر نمي‌خواهيم با دست خودمان پدرمان را هم از دست بدهيم. به همين خاطر رضايت مي‌دهيم و از قصاص او مي‌گذريم.