قتل برادر ناتني در دعوا بر سر زمين مادر

به گزارش  اعتمادآنلاين، متهم که مردي ميانسال است، دي‌ماه دو سال قبل برادرش را در دفتر کارش به قتل رساند و سپس با چاقو خودزني کرد.

دي‌ماه دو سال قبل، زني جوان با پليس تماس گرفت و گفت در دفتر محل کارش چاقوکشي اتفاق افتاده است. وقتي ماموران به محل رسيدند جسد مردي خونين روي زمين افتاده بود. ضارب که او نيز خون‌آلود بود، مقاومت مي‌کرد و اجازه ورود ماموران را نمي‌داد. در نهايت، پليس با پاشيدن اسپري فلفل به صورت متهم موفق شد او را دستگير کند.

پس از انجام کارهاي اوليه و صدور کيفرخواست براي متهم به نام سياوش، پرونده براي رسيدگي به شعبه 5 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. درجلسه رسيدگي که امروز برگزار شد، ابتدا وکلاي اولياي دم که مادر و سه فرزند مقتول هستند، درخواست قصاص کردند. سپس يکي از وکلاي اولياي دم در جايگاه قرار گرفت و گفت: شروين مقتول پرونده برادر ناتني متهم بود. آنها به دليل اختلافي که بر سر زمين داشتند چند بار جروبحث کرده بودند. شروين که مهندس ساختمان بود روز حادثه در دفتر کارش با دو تن از همکارانش جلسه داشت که سياوش سر رسيد. شروين قبول کرد برادرش را ببيند و از همکارانش خواست بيرون بروند. سياوش و شروين مدتي در اتاق صبحت کردند و بحث بالا گرفت. بعد سياوش در را بست و سپس صداي درگيري بلند شد. منشي براي اين‌که کمک بياورد به طبقات ديگر رفت و يکي از دوستان شروين به نام امين را در راهرو ديد. امين براي کمک به دفتر رفت اما با در بسته روبه‌رو شد. او هرچه تلاش کرد، نتوانست در را باز کند. بعد با شکستن در وارد و با جسد خونين شروين روبه‌رو شد. سياوش چاقو به دست در محل ايستاده بود. او گفت حالا که من شروين را کشتم، پس قصاص مي‌شوم، چه بهتر که خودم را بکشم و ضرباتي را بر شکم و دست‌هايش زد. او حتي امين را تهديد کرد و اجازه نداد نزديک شود. اين مرد با قصد قبلي وارد اتاق شد و برادرش را کشت و خواسته اولياي دم نيز قصاص است.

وقتي نوبت به متهم رسيد، او گفت: من به عمد برادرم را نکشتم. ما از مادر يکي و از پدر جدا بوديم. من يک برادر دارم که زندگي نباتي دارد. از او مراقبت مي‌کردم. مادرم ديه برادرم را گرفت. شروين گفت پول را بده، ملک بخرم تا درآمد داشته باشي. من هم قبول کردم و آن مبلغ را دادم اما او پول را تبديل به ملک نکرد و وقتي پول را به من پس داد که ارزشش افتاده بود. بعد من با همان پول زميني به نام مادرم خريدم. برادرم گفت مدارک را بده، من زمين را بسازم. مدارک را از من گرفت و دوباره زمين را نساخت. من ديگر نمي‌توانستم حتي مدارک را بگيرم، ما سر اين موضوع جروبحث داشتيم.

متهم ادامه داد: روز حادثه من مشروب خورده بودم. دوستم هم شيشه کشيده بود و من بخوري شده بودم. حال درستي نداشتم. وقتي وارد دفتر برادرم شدم که دوباره بر سر پس گرفتن مدارک صحبت کنيم، درگيري بالا گرفت. او به پدر من فحش داد. پدر من فوت کرده است. شروين مي‌گفت پدر تو اموال مادر من را بالا کشيد. هميشه از اين حرف‌ها مي‌زد. من گفتم بايد زمين را بدهي و او نمي‌داد. به سمت اتاق پشتي دفترش رفت. فکر کردم مي‌رود آب بياورد که ديدم با چاقو آمد و چاقو کشيد. من هم چاقو را از او گرفتم و زدمش.

قاضي گفت: اما تو در اعترافاتت گفته بودي خودت کارد آشپزخانه برده و در لباست مخفي کرده بودي.

متهم قبول نکرد و گفت: من اين حرف‌ها را نزدم.

متهم گفت: من به دليل مشروبي که خورده بودم و همچنين بخوري‌شدنم حالت عادي نداشتم. به خاطر اتفاقي که افتاده به اولياي دم تسليت مي‌گويم.

در پايان، وکيل او در جايگاه قرار گرفت و دفاعيات خود را مطرح کرد. سپس قضات براي صدور رأي دادگاه وارد شور شدند.