اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

قاتلان امام سجاد(ع) را بهتر بشناسيد

يکي از خلفاي زمان امام سجاد(ع) عبدالملک بن مروان بود؛ همان کسي که وقتي خلافت به او رسيد، قرآن را بوسيد و کنار گذاشت و وليد بن عبدالملک آخرين خليفه زمان سيدالساجدين (ع) به گفته برخي امام را مسموم کرد، همان خليفه‌اي که با نوازندگان و خوانندگان همنشين بود.

قاتلان امام سجاد(ع) را بهتر بشناسيد

به گزارش ايرنا، امروز هفتم مرداد مصادف با 12 محرم به روايتي سالروز شهادت سيدالساجدين(ع) است؛ امامي که در حدود 40 سال در مصيبت هاي خاندان اهل بيت در کربلا گريه کرد و بيش از اين که به عبادت و مناجات مشغول باشد، دغدغه تغيير جامعه را داشت و با اميد، فضاي جامعه را تغيير داد.

 معمولا اهالي منبر و رسانه در چنين روزهايي به ذکر مصيبت هاي آن حضرت مي پردازند؛ از اين که بعد از فاجعه عاشورا، چه بر سر کاروان اسيران کربلا در کوفه و شام آمد و چگونه امام سجاد(ع) آن خطبه رسواکننده قاتلان سالار شهيدان را در برابر يزيد قرائت کرد.

 برخي براي بيان مقام و جايگاه امام سجاد(ع) در چنين روزهايي به دعاهاي صحيفه سجاديه مي پردازند و بعضي نيز رساله حقوق امام سجاد(ع) را بيان مي کنند. بعضي نيز پيشنهاد مي دهند که دعاهاي امام سجاد(ع) در کتاب هاي درسي دانش آموزان و دانشجويان اضافه شود.

 اگر همه اين موارد به عنوان تولي و دوست داشتن امام مطرح مي شود، بايد جايي را براي تبري و دوري از دشمنان آن حضرت نيز قائل شد که برخي از عبارت دشمن شناسي ياد مي کنند. اگر در زيارت امين الله که براي امامان معصوم وارد شده، از خدا مي خواهيم که ما را عاشق برگزيده دوستانش يعني ائمه قرار دهد، در ادامه از پروردگار مي خواهيم ما را از اخلاق دشمنانش دور بدارد يا در زيارت عاشورا خطاب به سيدالشهدا(ع) مي گوييم اني سلم لمن سالمکم، با کسي در صلح و آرامشم که با شما از در دوستي و سلامت درآيد و در ادامه مي گوييم و حرب لمن حاربکم؛ با هر کسي که با شما در جنگ است، من هم در جنگم؛ به ويژه کساني که کمر به قتل شما بسته اند.

در برخي روايات نيز به نقل از ائمه معصومين آمده که ما منا الا مقتول او مسموم، هر يک از ائمه به شهادت مي رسند و هيچکدام به مرگ طبيعي از دنيا نرفته اند. اگر در مظلوميت امام سجاد(ع) اشک مي ريزيم و در شهادت آن حضرت گريه مي کنيم، بايد بدانيم چه کساني آن حضرت را به شهادت رساندند و چه ويژگي هايي داشتند تا مفارقه لاخلاق اعدائک باشيم. مثلا قاتل امام سجاد(ع) بنا بر نظر برخي مورخان، وليد بن عبدالملک بوده که امام را مسموم کرده و بعضي نيز معتقدند آن حضرت به دست هشام بن عبدالملک، برادر خليفه به شهادت رسيده ولي به هر حال او نيز نمي توانسته بدون اجازه وليد، مرتکب قتل امام شود.

 

کبوتر مسجدي که قرآن را کنار گذاشت

 

امام چهارم در دوران امامت خود با 6 خليفه، معاصر بود؛ يزيد عليه اللعنه، عبدالله بن زبير، معاويه فرزند يزيد، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و وليد بن عبد الملک. در واقع دوران امامت امام سجاد(ع)، مصادف با يکي از سياه ترين حکومت ها در تاريخ اسلام بود. گر چه پيش از آن حضرت نيز حکومت اسلامي دستخوش انحراف شد و به يک حکومت استبدادي و خود کامه تبديل شده بود، اما زمان امام چهارم، اين تفاوت را با دوره هاي قبل داشت که سر دمداران حکومت در اين زمان، به صورت آشکار و بدون هيچ گونه پرده پوشي، به مقدسات اسلامي دهن کجي مي‏ کردند و آشکارا اصول اسلامي را زير پا مي‏ گذاشتند و هيچ کس هم جرأت کوچکترين اعتراضي نداشت.

بيشترين دوران امامت امام سجاد (ع) مصادف با دوران خلافت عبدالملک بن مروان بود که 21 سال طول کشيد. مورخان از عبدالملک به عنوان فردي زيرک، با احتياط و دور انديش، اديب، باهوش و دانشمند ياد کرده اند. او پيش از رسيدن به قدرت، يکي از فقهاي مدينه به شمار مي‏ رفت و به زهد و عبادت و دينداري شهرت داشت و اوقات خود را در مسجد با عبادت سپري مي‏ کرد به طوري که به او کبوتر مسجد مي‏ گفتند. در کتاب هاي تاريخي نقل شده عبدالملک پس از مرگ پدرش، هنگامي که خلافت به او رسيد، سرگرم خواندن قرآن بود اما با شنيدن اين خبر، قرآن را بست و گفت اينک بين من و تو جدايي افتاد! و ديگر با تو کاري ندارم!

 

نخستين کسي که خيانت ورزيد

 

او از قرآن جدا شد و در اثر غرور قدت، چنان دستخوش مسخ شخصيت شد که مورخان از کارنامه سياه حکومت او به تلخي ياد مي‏ کنند. مثلا سيوطي و ابن اثير مي‏ نويسند در طي تاريخ اسلام عبدالملک نخستين کسي بود که غدر و خيانت ورزيد. چون عمرو بن سعيد بن العاص را پس از امان دادن، کشت و نخستين کسي بود که مردم را از سخن گفتن در حضور خليفه منع کرد و نخستين کسي بود که از امر به معروف جلوگيري کرد.

او دو سال پس از شکست دادن عبدلله بن زبير در مکه در سال 75 هجري، در جريان سفر حج وارد مدينه شد و ضمن سخناني خطاب به مردم گفت: من نه همچون خليفه خوار شده (عثمان)، نه همچون خليفه آسانگير (معاويه) و نه مانند خليفه سست خرد (يزيد) هستم، من اين مردم را جز با شمشير درمان نمي‏ کنم، شما از ما کارهاي مهاجران را مي‏ خواهيد اما مانند آنان رفتار نمي‏ کنيد (ما را به پرهيزگاري مي‏ خوانيد و خود به آن عمل نمي‏کنيد)به خداسوگند از اين پس هر کس مرا به تقوا امر کند، گردن او را خواهم زد!

عبدالملک بن مروان چنين جمله اي را به اين دليل گفت که خطيبان و ائمه جمعه، هنگام خواندن خطبه، گفتار خود را با جمله «اتق الله» (پرهيزگار باش) آغاز مي‏ کردند و پيدا است وقتي کسي که خود را خليفه پيامبر قلمداد مي‏ کرد، در شهر پيامبر و کنار مدفن او چنين سخناني بگويد و بر سنت او اينگونه حمله کند، رفتار و گفتار مأموران او در ايالت هاي دور افتاده چگونه خواهد بود.

 

خليفه اي که غير از شراب، خون مردم را هم مي نوشيد

 

وضعيت عبدالملک در مدت حکومت طولاني خود از نظر اخلاقي به جايي رسيد که مي گفت چنان شده‏ ام که اگر کار نيکي انجام دهم، خوشحال نمي‏ شوم و اگر کار بدي از من سر زند، ناراحت نمي‏ گردم!

او معمولا با زني بنام ام الدردأ گفت و گو مي‏ کرد. روزي ام الدردأ به عبدالملک گفت شنيده‏ ام پس از عبادت و تهجد، شراب نوشيده‏ اي و او پاسخ داد نه تنها شراب که خون مردم را نيز نوشيده ‏ام. او که روزي از لشکرکشي يزيد به مکه براي سرکوبي عبدالله بن زبير به خدا پناه مي‏ بُرد و ابراز نفرت مي‏ کرد، پس از رسيدن به حکومت، نه تنها اين عمليات را ادامه داد، بلکه شخص سفاکي چون حجاج بن يوسف ثقفي را مأمور اين کار کرد و او مسجد الحرام و کعبه را که پسر زبير در آنجا متحصن شده بود با منجنيق سنگباران کرد!

عبدالملک هنگام مرگ به فرزندش وليد اينگونه وصيت کرد که تو به سوي مردم برو در حالي که پوست پلنگ بر تن کردهاي، بر منبر بنشين و مردم را به بيعت خود فرا خوان. هر کس از بيعت با تو خودداري کرد، او را با شمشير بترسان.

 

خليفه اي که کارگزارش 130 هزار نفر را کشت

 

وليد بن عبدالملک آخرين خليفه زمان امام سجاد (ع) بود و اگرچه برخي از مورخان مانند طبري نوشته اند که وليد به سبب رفتارش، نزد مردم شام از بهترين خلفاي بنياميه بود ولي حَجّاج بن يوسف ثقفي يکي از گماشتگان اين خليفه و خليفه قبل از او يعني عبدالملک بود که به قتل و خونريزي علاقه داشت و مي گفت بيشترين لذت وي، در ريختن خون و ارتکاب اموري است که کسي تابهحال انجام نداده بود. حجاج هزاران نفر از اسيران دير جماجم و زاويه را به قتل رسانيد و بنابر نقل مورخان تعداد کساني که توسط حجاج کشته شدند، بالغ بر 130هزار نفر بوده که بسياري از آنان از اشراف و بزرگان بودند و همچنين نقل شده 50 هزار مرد و 30 هزار زن در زندان هاي او مردند.

 حجاج در کشتن مخالفان چنان زيادهروي کرد که حتي عبدالملک بن مروان نيز اين ميزان خونريزي را نپسنديد و به حجاج نامه نوشت که به اين صورت ادامه ندهد. حضرت علي(ع) در سخناني به دوره سياه فرمانروايي حجاج و ظلم وستم او اشاره کرده و چنين گفته است: آگاه باشيد سوگند بهخدا (بر اثر سستي و سهل انگاري در امر جهاد و جلوگيري نکردن از ستمگران کارتان بجايي مي رسد که) پسري از قبيله بني ثقيف (حجّاج ابن يوسف) بر شما (مردم کوفه) مسلّط خواهد شد که از روي تکبّر و تبختر جامه به روي زمين کشد و از حقّ رو گردانيده جور و ستم بسيار نمايد، سبزه شما را ميخورد (مالتان را تصرّف مينمايد) و پيه شما را آب ميکند (شما را همواره به ظلم و ستم گرفتار و رنجور سازد.

امام حسين(ع) نيز در روز عاشورا دوره حاکميت حجاج را پيشگويي کرده و دشمنان را اينگونه نفرين کرده : خداوندا! باران را از آنان دريغ دار، و سال هاي قحطي، بسان خشکسالي زمان يوسف، بر آنان پديد آور، و فرزند ثقيف [حجّاج بن يوسف ثقفي] را بر آنها مسلّط ساز تا جام زهرِ ذلّت و حقارت را بر کامشان فرو ريزد و کسي را در ميانشان سالم وامگذارد تا آنجا که در برابر هر قتلي که انجام داده اند به قتلي و در برابر هر ضربه اي که زده اند، به ضربه اي گرفتار شوند و انتقام خون من و دوستان و اهل بيتم را از اينها بگيرد.

 

خليفه اي ستمگر و تندخو و مشتاق سازندگي و آباداني

 

وليد را فردي ستمگر و تندخو خواندهاند. او در سخنانش قواعد زبان عربي را رعايت نميکرد. همچنين درباره او گفتهاند لهو و لعب و شکار را دوست داشت و با نوازندگان و خوانندگان همنشيني ميکرد. رهبر معظم انقلاب در اين زمينه نوشتند: در يکي از تاريخها خواندم زماني که وليدبنعبدالملک خليفه شده بود، چون خيلي اهل جمعکردن ثروت و جواهرات و اشياء قيمتي بود، مردم کوچه و بازار وقتي به همديگر ميرسيدند، مکالماتشان از اين قبيل بود؛ آقا! فلان لباس را آوردند، شما خريديد؟ آقا! فلان نگين را فلان کس آورده، شما خريديد؟ يعني مردم همهاش راجع به خريد و فروش وسايل و اشياء زينتي و امثال اينها حرف مي زدند.

 در برخي منابع آمده است وليد بسيار ازدواج ميکرد و طلاق ميداد و نقل شده که او با 63 زن ازدواج کرد. البته در عصر وليد سرزمينهاي بسياري فتح شد و قلمرو اسلامي از شرق تا هند و ترکستان گسترش يافت و تا نزديک چين رسيد. وليد در فشار بر امپراطوري روم از سياست پدرش پيروي کرد و با هدف فتح قسطنطنيه، قلعههاي متعددي را تصرف کرد ولي به هدفش نرسيد. در شمال آفريقا نيز فتوحات به اوج خود رسيد و مسلمانان بر مغرب ميانه تسلط يافتند و از مهمترين فتوحات اين دوره، فتح اندلس بود که طي سالهاي 92- 93 هجري قمري انجام گرفت.

 وليد را فردي مشتاق سازندگي و آباداني دانستهاند. به دستور او به جادهها رسيدگي شد و چاههايي حفر گرديد. او را نخستين کسي دانستهاند که در دوره اسلامي بيمارستان ساخت. به دستور او مسجد جامع اموي در دمشق در فاصله سالهاي 88 تا 96 ساخته شد. همچنين گفتهاند او خراج هفت سال حکومتش را صرف ساخت اين مسجد کرد و صنعتگراني از هند، ايران، قسطنطنيه، مصر و مغرب گرد آورد و براي ساخت آن 12 هزار کارگر به خدمت گرفت.

 او که علاقه زيادي به ساختمان هاي زيبا داشت، دستور داد تا براي توسعه مسجد النبي، خانههاي همسران پيامبر تخريب و به مسجد افزوده شود و خانههايي که در طرف آخر مسجد بود نيز خريداري شود. پس از توسعه مسجد، مساحت آن به 6 هزار و 400 متر مربع رسيد.

 در برخي منابع آمده است وليد بن عبدالملک در سال 94 يا 95 امام سجاد(ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.