اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

عمليات مرصاد به روايت سردار حاج علي فضلي

حاج علي فضلي از دلاوران هشت سال دفاع مقدس و از فرماندهان محبوب سپاه پاسداران است که نقشي مهم در پيروزي سپاه اسلام در بسياري از عمليات‌ها داشت؛ فرمانده‌اي که شهيد حاج قاسم سليماني درباره او گفت:

عمليات مرصاد به روايت سردار حاج علي فضلي

«علي فضلي شهيد زنده است.» و سردار سلامي در مراسم تجليل از حاج علي فضلي، متواضعانه و در مقابل دوربين ها، خم شد و بر دستان او بوسه زد و گفت: «علي فضلي «عَلَم فضيلتها» و «بيرق کرامتها»ي ماست. علي، نه «بيرقدار» که خود، «بيرق» است.»

سردار محسن رضايي فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس نيز درباره حاج علي فضلي روايتي شنيدني داشت و تاکيد کرده است: «به جرات مي توانم بگويم، هيچ عملياتي در دوران دفاع مقدس نيست که سردار فضلي، داوطلبِ حضور در آن نشده باشد و به همين دليل، تاکيد دارم که فضلي، مظهر فداکاري و عشق در آتش است.»

آري، علي فضلي، فرمانده اي غيور، صميمي، شجاع، متوکل، بي ريا و از خود گذشته است که از ابتداي دفاع مقدس تا به امروز، در عرصه هاي گوناگون خدمت، خوش درخشيده است.

از مصاديق درخشش سردارفضلي، حضور نقش آفرين او در عمليات «مرصاد» است که منافقين در 5 مرداد67، دست در دست صدام، به خيال خام خود، به ايران اسلامي حمله کردند و امروز، پس از32سال از آن حادثه، جريان نفاق به عنوان مزدوران آمريکا و رژيم صهيونيستي و مهره هاي سيا و موساد، همچنان به شرارت عليه ملت ايران مشغولند و اينک روايت سردار حاج علي فضلي از عمليات مرصاد؛

«رژيم بعث عراق از مفاد قطعنامه 598 خشمگين بود، ولي به روي خود نمي آورد، چون تصور مي کرد ايران با اهدافي بلند همچون «رفع فتنه از عالم»، «سقوط صدام» و... که براي جنگ تعيين کرده، به قطعنامه رضايت نخواهد داد.

خبر پذيرش قطعنامه توسط ايران، رژيم بعث را در کابوسي وحشتناک فرو برد، چون احساس مي کردند جنگي را که ناجوانمردانه با اتکا به مستکبرين شرق و غرب و با هوس کشورگشايي آغاز کرده اند، حالا مجبورند بدون هيچ گونه دستاوردي و با تحمل هزينه هاي سنگين بايد به پايان برسانند.

آنها به روشني دريافته بودند قطعنامه اي که صادر شده حاوي بندهايي است که حقيقت جنگ را براي افکار عمومي جهان افشا کرده و آشکارا به نفع ايران است: از جمله تعيين متجاوز، پرداخت خسارت، تعيين مرزهاي بين المللي و از اين رو صدام خشمگينانه زير بار پذيرش قطعنامه 598 نرفت و مصمم شد تا با حمله به خرمشهر و کرمانشاه، ايران و شوراي امنيت سازمان ملل را در عملي انجام شده قرار داده و مجبور به صدور قطعنامهاي جديد نمايد.

او براي اين کار و به جهت اينکه بتواند تا حدودي از بار مسئوليت حمله پس از قطعنامه شانه خالي کند و آن را به ديگران نسبت دهد، دست به دامان منافقيني شد که در ظاهر خود را ايراني مي دانستند، اما باطنا از ابتداي انقلاب در مقابل همه ايرانيان از هر رنگ و نژاد و مذهبي ايستاده و زنان و مردان و کودکان بي گناه بسياري را به خاک و خون کشيده بودند.

منافقين وطن فروش نيز که مورد طرد و نفرت آحاد ملت ايران قرار گرفته و مترصد فرصتي براي جنايتي مجدد بودند، خائنانه وارد اين معرکه شدند. غافل از اينکه وعده الهي «ان ربک لبالمرصاد» در انتظار آنهاست و عزم شيطاني بي فروغشان با مجاهدت فرزندان غيور ملت ايران شکست خواهد خورد و دودمانشان را به باد فنا خواهد داد.

برادر محسن به محض آنکه از رسيدن منافقين به سر پل ذهاب مطلع شد، آقاي هاشمي را در جريان قرار داد. برداشت آقاي هاشمي اين بود که اين خبر بيشتر يک عمليات رواني است، اما آقا محسن که مساله را جدي گرفته بود با هليکوپتر خود را به اسلام آباد غرب رساند و به دستور ايشان، فرماندهان يگان ها از جمله برادران کوثري، سليم آبادي و ... نيز به سرعت خود را به منطقه رساندند و برادران شمخاني، رشيد و وحيدي نيز در کرمانشاه مستقر شدند.

منافقين در محور غرب کشور، در منطقه قصرشيرين، سرپل ذهاب و سي کيلومتري کرمانشاه با نيروهاي ما مواجه شدند و در يک نبرد هفتاد و دو ساعته، به فضل الهي رزمندگان اسلام متشکل از سپاه و ارتش و بسيج که خود را سلحشورانه از اقصي نقاط کشور به منطقه رسانده بودند در عملياتي متحدانه با محاصره دشمن، منافقين را با تحميل تعداد زيادي کشته، زخمي و اسير شکست داده و تا مرز عقب راندند.

يکي از نکات جالب توجه در آن برهه و شرايط خاص، انتصاب برادر وحيدي از سوي آقا محسن به عنوان فرماندار نظامي کرمانشاه بود، چون هر لحظه ممکن بود منافقين وارد شهر شوند و همين تهديد بزرگ نيازمند تصميمي متناسب با شرايط بود.

از بازجويي اسراي منافقين مشخص شد که آنان در خيال خود قصد داشتند با تصرف پايگاه هليکوپتري ارتش، سوار بر هليکوپترها به تهران پرواز و با هجوم به زندان اوين، منافقين زنداني را آزاد کنند و پس از آن با حمله به جماران، امام را شهيد و کار جمهوري اسلامي را يکسره کنند که عنايت الهي شامل حال رزمندگان اسلام شد و با سرکوب منافقين، برگ زرين ديگري بر تاريخ افتخارات ملت ايران افزوده شد.»

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.