هنگامي از اميرالمؤمنين (عليه السلام) و شاعران و شعر سخن مي‌رود، شعر زيباي «علي اي هماي رحمت...» را همه به خاطر مي آوريم. شايد کمتر کسي در ايران يا فارسي زبانان و فارسي دانان در جهان باشد که اين شعر را نشنيده باشد و يا بيتي از اين شعر را به ياد نداشته باشد؛
کپی آدرس
اشتراک گذاری در فیس بوک
اشتراک گذاری در تویتر
پست الکترونیک
اشتراک گذاری در لینکداین
اشتراک گذاری در واتساپ
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
که به ماسوا فکندي همه ساية هما را
دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين
به علي شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علي گرفته باشد سر چشمة بقا را
مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو اي گداي مسکين در خانة علي زن
که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را
به‌جز از علي که گويد به پسر که قاتل من
چو اسير توست اکنون به اسير کن مدارا
به‌جز از علي که آرد پسري ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهداي کربلا را...
تبريز و آذربايجان از قرون نخست طلوع اسلام در آذربايجان، گرايش به اهل بيت (ع) و مکتب حقة تشيع داشته است و بي‌سبب نيست که شاعري مانند شهريار از اين خطه سريرآورده و شعر جهانگير «علي اي هماي رحمت...» به نام او رقم خورده است.
آذربايجان، پايتخت و پايگاه حکومت وحدت ملي شيعه در ايران بوده است و انتظار اين است که اين شهر و ولايت، پايگاه و پايتخت شعر شيعه، شعر اهل بيت (ع) و شعر اسلام و شعر مبارزه و جهاد در سراسر جهان باشد.
ميلاد اميرالمؤمنين (ع) بهانه‌اي است که شعبة بنياد بين‌المللي غدير در آذربايجان شرقي که مسئوليت آن را حجه‌الاسلام کاملي‌فر بر عهده دارد، محفلي را با نام محفل شعر علوي با همکاري سازمان بسيج هنرمندان و انجمن شاعران اهل بيت ع در بيت نماينده محترم ولي فقيه در استان برپا کند.
تقارن ميلاد حضرت اميرالمؤمنين (ع) با دهة فجر 1401 نيز بر شور و شعف اين روزها افزوده است.
محفل شعر علوي، شاهد حضور شاعران پيشکسوت و جواني است که به عشق مولاي مؤمنان در بيت نماينده محترم ولي فقيه در استان گرد هم آمده‌اند.
محفل شعر علوي با سخنراني حجه الاسلام کاملي فر آغاز مي‌شود. وي براي اينکه زمان در اختيار شاعران قرار گيرد تا سروده هاي خود را قرائت کنند، سخنراني خود را بسيار کوتاه انجام مي‌دهد و دقايقي دربارة اهميت شعر و جايگاه آن در فرهنگ سخن مي‌گويد.
آخرين سخنران محفل شعر علوي، نماينده ولي فقيه و امام جمعه محبوب تبريز حاج آقا آل‌هاشم است که ارتباط خوبي نيز با شاعران دارد و تاکنون جلسات متعدد شعر در حضور و بيت ايشان برپا شده‌است. روشن است که حاج آقا آل‌هاشم نيز به شعر و شاعران علاقمند است و شايد تنها امام جمعه‌اي است که اغلب در خطبه‌هاي نماز جمعه چند بيتي نيز شعر مي‌خواند.
امام جمعة تبريز پر سخنراني خود نکته‌اي را که مورد توجه قرار مي‌دهد اين است که شاعران آييني با زبان شعر خود کوشش کنند تا ابعادي از شخصيت و فضايل اهل بيت (ع) را بازگو کنند که براي عموم قابل درک و فهم باشد و بدينگونه پيغمبر مکرم اسلام و اهل بيت (ع) آن حضرت را به مثابة «اسوه» معرفي کنند و نه به عنوان اسطوره. شاعران نيز بايستي کوشش کنند که شناخت عميقي از اهل بيت (ع) داشته باشند و در واقع به معرفت و حکمت برسند و شخصيت و فضايل آن بزرگواران را در قالب شعر براي عموم تبيين کنند.
در محفل شعر علوي که علاوه بر شاعران، تني چند از مديران فرهنگي استان از جمله حجه الاسلام اميري معاون فرهنگي اداره کل تبليغات اسلامي، حامد شبخيز رئيس سازمان بسيج هنرمندان، امير عباسي مدير کل بنياد حفظ آثار دفاع مقدس، سيدبلاغي مدير کل ارشاد، حجه‌الاسلام اسکندري مسئول شوراي هماهنگي تبليغات و جمعي ديگر از فرهيختگان حضور داشتند، تني چند از شاعران جوان و پيشکسوت از جمله حسين حسني، علي شهودي، اميرحسين دوست زاده، خانم هژبري، جلال محمدي و...سروده هاي خود را قرائت کردند.
آقاي حسين حسني، عضو انجمن شاعران اهل بيت (ع) تبريز، مثنوي زيبايي در وصف اميرالمؤمنين (ع) خواند که مورد توجه حضار قرار گرفت. گفتني است که نشست هفتگي انجمن شاعران اهل بيت (ع) هر هفته عصر روزهاي يکشنبه در محل اداره کل تبلبغات اسلامي آذربايجان شرقي در تبريز برگزار مي شود. در اين جلسه شاعران آثار خود را عرضه کرده و به نقد و بررسي اشعار همديگر مي پردازند. آقاي حسني، عضو ثابت و فعال اين انجمن از ابتداي تأسيس آن است که در نقد و بررسي اشعار و راهنمايي شاعران جوان نقش ارزنده‌اي دارد.
مثنوي زيباي آقاي حسني چنين است:
علي آن محرم اسرار نخست
علي آن ناشر افکار درست
علي آن درد‌کش بزم عمل
به جهان موهبت حي ازل
عالم سر نهانخانه حق
اين حقيقت شده ازحق مشتق
نور او ظلمت عالم بشکست
تاکه بر نور خدايي پيوست
عالم از نور علي روشن گشت
نور او در همه عالم بگذشت
علي آن مرشد جبريل امين
علي آن هيکل ايمان و يقين
اين خطا هست خدايش خوانم
از خدا يا که جدايش دانم
علي آن صابر دوران حيات
صبر از او يافت چنين صبر و ثبات
صبر ايوب که ضرب‌المثل است
صبر حيدر به خدا بي‌بدل است
مولدش بيت خداوند ودود
راه آن خانه به مريم مسدود
خانه بر دور علي کرد طواف
زان سبب گشت همان خانه مطاف
بود عالم همه از بود علي ست
جود موجود خود از جود علي ست
به‌سخا‌و‌ت نبود همتايش
اسخيا سر بنهاده پايش
بود اضداد در او يکسره جمع
گاه پروانه شد و گاهي‌شمع
رحم او رحم رحيم رحمان
قهر او قهر‌خداي منان
علي آن يکه سوار هيجا
همچو راسخ جبلي پابرجا
علي آن فارس ميدان نبرد
لشگري بود به ظاهر گر فرد
فرد عاديست نه فرد عالي
چون‌خدا نيست ورا همتالي
به يتيمان پدر دلسوزي
نشد اسوده به دنيا روزي
کيستم من که کنم وصف علي
وصف اين بس‌که‌علي‌هست ولي
پايه فضل علي را بايست
اشکارا ز سلوني‌دانست
وصف او حضرت خاتم فرمود
انکه در خورد علي بود ستود
شاهد گفتة ما هست غدير
عقل در رشتة انديشه اسير
علم را شهر پيمبر باشد
بهر ان شهر، علي در باشد
سربلندي که به اوج قدرت
دست افتاده گرفت از همت
زده بر سينة دنيا يد رد
وصله‌اي کفش خودش خود ميکرد
مرتضاي دست کرم داد به داد
گر چه ناليد خود از قلت زاد
ناله ميکرد هم از دوري راه
اشک ميريخت به شبهاي سياه
اي خداوند کريم و ازلي
جرم اين بنده ببخشا به علي
حسني مادح حيدر گشته
غرق افکار خود و سرگشته
گر چه محتاج و فقير است بسي
دست حاجت نبرد پيش کسي
آقاي علي شهودي، ديگر شاعر توانايي بود که سرودة زيباي خود را در محفل شعر علوي قرائت کرد. شهودي از شاعران فعال انقلابي است که در زمينه‌هاي گوناگون آييني، انقلابي، اجتماعي، طنز و دفاع مقدس شعر مي‌گويد و در سروده‌هايش هميشه پيام و حرفي براي مخاطب دارد. او همچنين شعرهاي زيبايي دربارة وطنمان ايران سروده است که خواندني است. شهودي نيز عضو انجمن شاعران اهل بيت (ع) است و از ابتداي تاسيس اين انجمن، در پيشبرد فعاليت‌هاي آن کوشا بوده و نقش اساسي داشته است.
شعر زير يکي از سروده‌هاي علي شهودي دربارة ايران به زبان آذري است:
اي منيم مملکتيم مهد دليران ايران
خاک پاکوندي منه روضة رضوان ايران
چکرم گوزلريمه سرمه کيمي توپراقووي
اي اولان مدفن سلطان خراسان ايران
اولسا مين جانيم اگر قالب جسميمده منيم
ائدرم اونلاري بير بير سنه قربان ايران
هند و چين و مغولستان و نپال و آلمان
منه اولماز بولارين هئچ بيري بير آن ايران
شاه داغين واردي دماوند و سهند و سبلان
زيروه زيروه قورولوب تخت سليمان ايران
سن بوتون ائللره بير پيکره واحد سن
کي سنه باشدي بوگون آذربايجان ايران
هامي حيرتده قاليبدير ياشيل اورمانلارووا
جنته طعنه وورار خطه گيلان ايران
مني بير گون بوياسا قانه اگر دشمنلر
بند بنديم ديل آچيب سويلير ايران ايران
هر حوادثده اولان پيشقدم پيشاهنگ
قوجا تبريزدي سنه يار و نگهبان ايران
بير باخيشدا سنه تاريخي چکر تصويره
در و ديوار و بر و کوي سپاهان ايران
پايتخت هنر و معرفت و عرفاندي
بورويوب عالمي آوازه تهران ايران
خاک پاکوندا آتيب بوي نه بويوگ شاعرلر
حافظ و سعدي و فردوسي و قطران ايران
اولا آرزيم بودي هر لحظه سعادتله قرين
سنده کي امت دلداده قرآن ايران
گوز تيکيب همتووا ايندي بلاد اسلام
يمن و غزه و سوريه و لبنان ايران
بير وجب توپراقووي قويمادي آلسين دشمن
سگگيز ايل وئردي ارنلر سنه مين جان ايران
هاردا بير لاله کيمين ياندي شهيدين چراغي
اولدي اول صحن و سرا مثل گلستان ايران
کرد و ترک و عرب و فارس و لر آگهدير
ايندي بيرليگدي بيزه عز و شرف، شان ايران
قويمايين تفرقه سالسين آراميزدا اوزگه
اوزگه ايستر اولا باشدان ديبه ويران ايران
نئجه توصيف ائلييم من سني قاصردي ديليم
سنه تعريف يازيبلار نئچه ديوان ايران
اوجالاردا گوروم اسسين اوجا بوي بايراقيميز
گوروم اولادين اولا فاتح ميدان ايران
آقاي علي شهودي شعر زيبايي به زبان آذري در محفل شعر علوي مي‌خواند و حاضران در جلسه را تحت تاثير قرار مي‌دهد. غزلها و اشعاري که شهودي به زبان آذري سروده، همه به زبان آذري اصيل و ايراني است و از کلمات نامأنوس قفقازي و...که در زبان آذري‌هاي ايراني سابقه ندارد، استفاده نمي‌کند. اشعار آذري او بسيار روان و دلنشين است.
آقاي شهودي شعر زير را در مدح حيدر کرار خواند:
اي دوشن درگاهووه مهر و مه و اختر دخيل
الدخيل اي شاه مردان خواجة قنبر دخيل
من غلامم اول شهنشاه فلک درگاهه کي
آستانيندا دوشوبدور کهتر و مهتر دخيل
بارگاهيندا چکيبدير صف سلاطين جهان
خاک کوينده اولوب تاج سر و افسر دخيل
سلسبيل و زمزم و آب حيات آخديقجا باخ
جملگي سسلر ديير اي ساقي کوثر دخيل
ايستير هر پهلوان کي مکتبيندن فيض آلا
باغلايار اول درگهه چون مالک اشتر دخيل
جان عالم لر فدا اول رهبر والايه کي
عالم آرا نورينه اولموش پيمبرلر دخيل
موسي و عيسي و نوح و صالح و يعقوب و هود
يوسف و الياس و ابراهيم پيغمبر دخيل
موجلي درياده تاپدي بطن ماهي‌ده قرار
اولدي نام پاکينه چون يونس مضطر دخيل
ذوالفقارين اويناداندا صفحة هيجاده چون
موج وحشتدن دوشردي توپراغا لشکر دخيل
شاه گئتميش سجده يه، محرابي دولموش قانيلان
پارچالانميش فرقه، دوشموش مسجد و منبر دخيل
روز و شب سسلر شهودي حال زاريلن ديير
دوشموشم درگاهيوا يا حضرت حيدر دخيل
ادامه دارد
کپی آدرس
اشتراک گذاری در فیس بوک
اشتراک گذاری در تویتر
پست الکترونیک
اشتراک گذاری در لینکداین
اشتراک گذاری در واتساپ
بخش خبری آذربایجان
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.