«سيد علياصغر حسيني» کارشناس مسائل مذهبي به بهانه سالگرد شهادت امام سجاد (عليه السلام) ، يادداشتي را پيرامون علت غفلت تاريخي از صحيفه سجاديه منتشر کرد.
متن يادداشت وي به شرح زير است:
اگر چه دعاهاي صحيفه سجاديه، موضوعي ناشناخته و معارف بلند آن، هنوز از دسترس بسياري از مردمان خارج است و تنها دليل اين غفلت تاريخي را بايد در عدم درک درست از اين کتاب دانست، اما مقدمه روايتي شريف در صحيفه، حاوي نکاتي عميق و دقيق است که اشاره به برخي از اين نکات، هدف اين نوشتار است. بسياري از حديث شناسان، سند صحيفه را بدون خطا، قابل استناد و متواتر دانسته اند و استدلال فقهي برخي از مراجع معاصر مانند آيت الله العظمي خامنه اي، به برخي از جملات اين کتاب، نشانگر صحت سند و انتساب قطعي آن به امام سجاد (عليه السلام) است.
چرا صحيفه کامله؟
در ميان بسياري از منابع، نوشته هاي کوتاه و بلندي که در مورد علت وصف اين کتاب به کامله بيان شده است، گاه فرموده اند چون صحيفه اي با دعاهاي کمتر در ميان زيديه، وجود دارد، اين صحيفه شيعيان اثني عشريه، کامله ناميده شده است و زماني ديگر مي گويند کامله است، چون همه آنچه انسان براي تکامل خود به آن نياز دارد را به صورت کامل نشان داده است. اين عزيزان، که درود خدا بر آنان باد و زحمت آنان در ترويج صحيفه مشکور درگاه الهي باشد، از اين نکته غفلت داشته اند که اولين شخصي که صفت کامله را به صحيفه سجاديه داده است امام باقر (عليه السلام) ، فرزند سيدالساجدين بوده است.
امام صادق (عليه السلام) در مقدمه صحيفه سجاديه، به نقل از پدر خويش مي فرمايد انه من دعا ابيه علي بن الحسين عليه السلام من دعا الصحيفه الکامله. زماني که امام باقر (عليه السلام) اين مجموعه را کامله ناميده است، نيازي نيست که به دنبال دلايل تاريخي يا دلايل ديگر گشت. کاملترين سخن درباره علت نامگذاري اين کتاب به کامله اين است که امام صادق (عليه السلام) به نقل از پدرشان امام باقر (عليه السلام) اين کتاب را کامله ناميده است و همين دليل کافي است.
يک علم مفقود!
در مقدمه روايت صحيفه سجاديه مشهوره، نکته اي ناب در مورد اين کتاب وجود دارد و آن هذا العلم است. وصف اين کتاب به العلم نشانگر جايگاه آن در ميان شيعيان بوده است. براي درک هر علمي، بايد در محضر آن بود و تلاش براي دانستن آن کرد و هر کس چنين نکند، خود را محروم از آن علم و اثرات و ثمرات آن کرده است. صحيفه سجاديه نيز علمي است که بايد براي درک آن تلاش کرد، به گفت و گو و مباحثه نشست، نشست هاي علمي برگزار کرد و ده ها و صدها کاري که تاکنون انجام نشده، انجام داد تا اين علم را در ميان شيعيان رواج داد اما غفلت تاريخي از اين علم الهي، دلايل بسياري دارد که يکي از آنان در مقدمه صحيفه اينگونه آمده است: يحيي بن زيد، نوه علي بن الحسين ع، دراين باره مي گويد فخفت ان يقع مثل هذه العلم الي بني اميه فيکتموه و يدخروه في خزائنهم لانفسهم؛ ترس من از آن است که چنين دانشي به دست بني اميه بيفتد و آن را پنهان سازد و در گنجينه هاي خويش، براي خود اندوخته اش کنند. نکته دقيق آن است که امام صادق (عليه السلام) نيز در جاي ديگر، در همين مقدمه شريف، همين سخن جناب يحياي شهيد را تاييد مي فرمايد که خاف عليها امرا اخافه انا عليکما، يعني جناب زيد شهيد از چيزي مي ترسيد که من هم از آن نگرانم!
بايد توجه داشت که سخن از معدوم کردن و از بين بردن اين اثر و علم نيست، بلکه موضوع پنهان سازي اين علم از ديگران و قرار دادن اين مجموعه در ميان گنجينه هاي شخصي است. به عبارت ديگر هدف، محروم کردن ديگران و به نام خويش کردن اين علم است. البته در زمان معاصر، نه با بني اميه که با باورها و افکاري باقي مانده از دوران بني اميه و بني عباس مواجه هستيم. با هزاران تاسف روند پنهان سازي و به زبان امروزي سانسور فضائل اهل بيت (عليه السلام) حتي با گذشت هزار و 300 سال از شهادت امام سجاد (عليه السلام) نيز ادامه دارد و اگر تلاش هاي عالمان و فرزانگان و کوشش هاي جانکاه و جاودان اينان نبود، بدون شک همين مقدار از آثار اهل بيت (عليه السلام) نيز يا از بين مي رفت يا مخفي مي ماند.
علت غفلت تاريخي از صحيفه سجاديه چه بود؟
به عنوان نمونه در حالي که خطبه هاي فراواني از زين العابدين (عليه السلام) در کوفه، شام و مدينه نقل شده و حتي برخي از مولفين اهل سنت مانند ابومنصور ثعالبي، متوفاي 426 قمري، در حدود هزار سال پيش، مجموعه اي از خطبه هاي امام سجاد (عليه السلام) را در کتابي با عنوان الاقتباس من القران الکريم آورده است، برخي از محققين معاصر از اهل سنت، به شکل عجيبي به سانسور اين سخنان پرداخته اند. به عنوان نمونه نويسنده معاصر کتاب پنج جلدي جمهره الخطب الامويه که در آن خطبه هاي دوران بني اميه گردآوري شده است، در بخشي که به خطبه هاي خطيبان شيعي اختصاص يافته، خطبه هايي از مختار ثقفي و برخي از فرمانده هان ميداني در جنگ هاي غير مهم به صورت کامل آورده شده، اما به هيچ کدام از خطبه هاي امام سجاد (عليه السلام) ، مانند خطبه مشهور ايشان در مسجد شهر شام و کوفه اشاره اي نشده است؛ خطبه هايي که گاه تاثير آن به حدي بود که تاريخ حکومت در جهان اسلام را تغييري بنيادين داد و مسيري را که معاويه براي موروثي کردن حکومت تعيين کرده بود، با استعفاي معاويه دوم، فرزند يزيد، مسير ديگري يافت.
همچنين احمد زکي صفوت، در مجموعه سه جلدي جمهرة خطب العرب في عصور العربية الزاهرة، در بخشي که در جلد دوم به عنوان خطبه هاي برجسته شيعي اختصاص داده است، از ميان صدها کلام امام چهارم (عليه السلام) ، فقط به اين چند کلمه بسنده کرده است اي اهل کوفه، شما براي ما گريه مي کنيد؟ چه کسي ما را کشت؟ و هيچ کلام ديگري از ايشان در اين مجموعه نياورده است؛ درحالي که در اين کتاب، خطبه هايي از سليمان بن صرد، مختار ثقفي، ابن مطيع، معصب بن زبير، مروان بن حکم و حتي 12 خطبه از عمربن عبدالعزيز به عنوان نمونه هايي از خطبه هاي موثر تاريخ عرب آمده است!
اين نکته را در انتها بايد افزود که مجموع نسبتا کاملي از خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار امام سجاد (عليه السلام) در کتابي مشابه نهج البلاغه، به همت شيخ جعفر عباس حائري گردآوري و به همت مرکز جهاني اهل بيت (عليه السلام) در سال 1400 شمسي منتشر شده است.
به هر حال هر گونه تلاش براي ترويج معارف امام سجاد (عليه السلام) که شاخص ترين آنان را بايد کتاب شريف صحيفه سجاديه دانست، تلاشي مضاعف و کوششي دو چندان مي طلبد تا غفلت تاريخي و غربت هزار و 300 ساله از اين معارف، با سرعت جبران شود.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.