اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

ظالمان و زواياي ظلم از ديدگاه امام رضا(ع)

واژه ظلم از واژگاني است در هيچ زمان و در هيچ مکاني ناشناخته نبوده ! زمانه در تمام اعصار چنان ظلم را به رخ افق کشيده که همگان شناساي حقيقتش هستند.

ظالمان و زواياي ظلم از ديدگاه امام رضا(ع)

آنچه در اين بين به معلومات در رابطه با ظلم افزون ميکند ؛ زواياي نيمه مخفي ظلم است. امام رضا (ع) امام هشتمين شيعيان که خود مقهور ظلم پيدا و پنهان حکومت عباسيين و خصوصا مامون عباسي است ، از زاوياي مهمي از ظلم پرده برداشته که قابل دقت است .

 

ظالمان و زواياي ظلم

 

1) ارتباط با ظالم بشکل کمک

کساني که در هر مقام و هر زاويه اي به ظالم کمکي ميرسانند در «فقه الحديث» به اعوان ظلمه نام برده ميشود. امام رضا به خوبي چهره اعوان ظلمه و کمک کاران ظالم را معرفي فرموده. امام رضا (ع) فرمود : «کسي که کمکي به ظالمي کند خود او نيز ظالم است ، و کسي که در شکست و تضعيف عادلي قدم بردارد گناهکار است . / من اعان ظالما فهو ظالم و من خذل عادلا فهو عاص» . [عيون ، ج 2 /235]

فضل بن شاذان گويد ؛ امام رضا (ع) در نامه اي به مامون نوشت : « از شرائط ايمان اداي امانت و دوري از جميع گناهان و دوري از هرگونه کمک به ظالمان و تسليم در برابر آنان است . / الايمان اداء الامانه و اجتناب جميع الکبائر .. و معونة الظالمين و الرکون اليهم . [وسائل ج 17 ص 174]

نکته مهم فقهي در اينجا اين است آيا از اعوان ظلمه ميتوان در امور شخصي و اقتصادي کمک گرفت ؟ فقيهان بر اين فتوا هستند که از اعوان ظلمه و اطرافيان ظالمان حتي در غير مصاديق ظلم هم نبايد کمک کرد.

ريشه اين فتواي فقهي بيان امام صادق (ع) است که استفاده از اعوان ظلمه در امور شخصي مانند ؛ خياطي و بنايي و لايبروبي ممنون شمرده شده است . [وسائل ج 17 ص 179] البته برخي فقيهان مانند شهيد ثاني حمل بر کراهت نموده اند .

 

2) توجيه ظلم ظالم و عذرتراشي

از زشت ترين کارهايي که افراد کنار ظلمه و يا بيرون از دستگاه ظلم ميکنند ؛ توجيه ظلم ظالمان است. امام صادق (ع) ؛ هر کس براي ظلمِ ستمگري، عذر بتراشد و آن را توجيه کند ؛ خداوند کسي را بر او چيره ميسازد که بر او ستم کند؛ پس اگر خدا را براي دفع آن ظلم بخواند، او را اجابت نخواهد کرد و در عوضِ صبر بر آن ستم، به او پاداش نخواهد داد.[الكافي؛ ج‏ 2؛ ص 334]

 

3) رضايت نسبت به ظالم

عبد السّلام هروىّ گويد: به حضرت رضا عليهالسلام عرض كردم: نظرتان در باره اين حديث كه از امام صادق عليهالسلام روايت شده است، چيست، كه حضرت فرمودهاند: زمانى كه قائم عليهالسلام قيام كند، فرزندان قاتلان حسين عليهالسلام را به خاطر كردار پدرانشان خواهد كشت؟ حضرت فرمودند: همين طور است،

عرض كردم: پس معنى اين آيه چيست: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» (هيچ كس بار گناه ديگرى را به دوش نخواهد كشيد- انعام: 164). فرمودند: خداوند در تمام گفتارهايش درست گفته است، لكن فرزندان قاتلان حسين (ع) از كردار پدرانشان راضى هستند و به آن افتخار مىكنند و هر كس از كارى راضى باشد مثل كسى است كه آن را انجام داده، و اگر كسى در مشرق كشته شود و ديگرى در مغرب از اين قتل راضى باشد، نزد خدا با قاتل شريك خواهد بود، و قائم عليهالسلام در هنگام قيام خود، به خاطر رضايتشان از كردار پدران، ايشان را خواهد كشت، عرض كردم: وقتى قائم شما عليهالسلام قيام كند، از چه كارى شروع مىكند؟

فرمودند: در آغاز دستان بنى شيبه را قطع مىنمايد زيرا آنان دزدان خانه خدا هستند./صَدَقَ اللَّهُ فِي جَمِيعِ أَقْوَالِهِ لَكِنَّ ذَرَارِيَّ قَتَلَةِ الْحُسَيْنِ يَرْضَوْنَ أَفْعَالَ آبَائِهِمْ وَ يَفْتَخِرُونَ بِهَا وَ مَنْ رَضِيَ شَيْئاً كَانَ كَمَنْ أَتَاهُ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ فِي الْمَشْرِقِ فَرَضِيَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ فِي الْمَغْرِبِ لَكَانَ الرَّاضِي عِنْدَ اللَّهِ شَرِيكَ الْقَاتِلِ وَ إِنَّمَا يَقْتُلُهُمُ الْقَائِمُ إِذَا خَرَجَ لِرِضَاهُمْ بِفِعْلِ آبَائِهِمْ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ بِأَيِّ شَيْءٍ يَبْدَأُ الْقَائِمُ فِيهِمْ إِذَا قَامَ قَالَ يَبْدَأُ بِبَنِي شَيْبَةَ وَ يَقْطَعُ أَيْدِيَهُمْ لِأَنَّهُمْ سُرَّاقُ بَيْتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. [عيون 273/1]

 

4) سکوت در برابر ظلم

عبد السلام بن صالح هروى از آن حضرت روايت كرده است كه چون بآن حضرت عرض كردم يا ابن رسول اللّه بچه سبب خداوند على اعلا تمام اهل دنيا را در زمان نوح غرق كرد و حال اينكه در ميان ايشان اطفال و بيگناهان بودند بفرمود كه اطفال در ميان ايشان نبود زيرا كه حقتعالى چهل سال صلبهاى قوم نوح و رحمهاى زنان آنها را عقيم گردانيد و از اين جهت نسل آنها را منقطع كرد پس آنها غرق شدند و حال اينكه طفل در ميان آنها نبود و حق تعالى هلاك نكند بعذاب خود بيگناه را اما قوم نوح چون تكذيب آن جناب كردند غرق شدند.

و بقيه را به خاطر رضايت شان نسبت به دشمنان نوح غرق نمود . هر کسي در کار ظالمانه حضور نداشته باشد ولي به آن رضايت داشته باشد مانند کسي است در متن ظلم قرار دارد! / .. مَا كَانَ فِيهِمُ اَلْأَطْفَالُ لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْقَمَ أَصْلاَبَ قَوْمِ نُوحٍ وَ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ أَرْبَعِينَ عَاماً فَانْقَطَعَ نَسْلُهُمْ فَغَرِقُوا وَ لاَ طِفْلَ فِيهِمْ وَ مَا كَانَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِيَهْلِكَ بِعَذَابِهِ مَنْ لاَ ذَنْبَ لَهُ وَ أَمَّا اَلْبَاقُونَ مِنْ قَوْمِ نُوحٍ فَأُغْرِقُوا لِتَكْذِيبِهِمْ لِنَبِيِّ اَللَّهِ نُوحٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ سَائِرُهُمْ أُغْرِقُوا بِرِضَاهُمْ بِتَكْذِيبِ اَلْمُكَذِّبِينَ وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِيَ بِهِ كَانَ كَمَنْ شَهِدَهُ وَ أَتَاهُ . [عيون ج2/ص75]

 

مطلب دوم؛ ظلمهاي نهفته در مورد امام رضا

 

در مورد حضرت رضا (ع) ظلم در لباس عدل و خيرخواهي پنهان شد چرا که طرف امام رضا (ع) شخصي است در نهايت کياست و سياست هاي منافقانه . از اينجاست که بررسي زندگي حضرت رضا نياز به دقت دارد.

اصلِ ورود حضرت در دربار ظلم عباسي ؛ به اجبار است. خود امام رضا (ع) فرمود : « من ميان دو چيز مخيرشدم که يکي از آن دو را بايد قبول ميکردم ؛ يکي قـبول ولايت‏عهدي ، و ديگري تن دادن به قتل توسط مأمون !. و من ولايت‏عهدي را بـرکشته شـدن ترجيح دادم / ... فلمّا خيّرت بين القبول ذلک و بـين القـتل اخترت القبول علي القتل. (عيون 139/2)

تاريخ، اين فرمايش امام رضا را به نقل از مامون چنين آورده ؛ مامون وقتي ديد اما رضا زير بار ولايت عهدي نميرود عصباني و غضبناک شد و و قسم ياد کرد اگر نپذيرد او را خواهد کشت! / فغَضِبَ المأمونُ ثُمَّ قالَ : ··· فباللّه ِ اُقسِمُ لَئنْ قَبِلْتَ وِلايةَ العهدِ و إلاّ أجْبَرتُكَ على ذلكَ ، فإنْ فَعلتَ و إلاّ ضَرَبتُ عُنُقَكَ . [عيون 139/2]

برپا کردن مجلس علمي براي ضربه به آبروي امام هشتم و يا اوردن يک ساحر بر مجلس امام رضا و تمسخر او و ... نمونه هائي از ظلم مامون در طول دو سال است که امام رضا در مرو اقامت اجباري داشت.

 

واکنش هاي مهم امام رضا در برابر دستگاه ظلم

 

امام رضا (ع) وقتي بالاجبار وارد دستگاه ظلم مامون شد ، روش خاصي در پيش گرفت که به نوعي در عين رعايت تقيه نسبت به جان خود و جان شيعيانش ، مانع از تعدي و رشد دستگاه ظالم بود؛

 

به عنوان نمونه؛

از ابو سعيد خراساني گويد: دو نفر مرد در خراسان نزد حضرت رضا (ع) آمده و از شكسته خواندن نماز از آن حضرت پرسيدند، امام (ع) به يكي از آن دو نفر فرمود: بر تو واجب است نمازت را شكسته بخواني چون تو به منظور ديدن من آمده اي، و به آن مرد ديگر فرمود: تو بايد نمازت را تمام بخواني، چون هدف تو ديدار سلطان (يعني مأمون) بوده است!. فقال لأحدهما: وجب عليك التقصير لأنك قصدتني، و قال للآخر: وجب عليك التمام لأنك قصدت السلطان» [استبصار 235/1]

ميدانيد که انسان مسافر بايد نماز را شکسته بخواند ولي اگر مسافري سفر حرام انجام دهد نميتواند نماز را شکسته بخواند . در اينجا امام رضا (ع) حكومت مأمون را يک حكومت غاصب و ظالم مي داند كه حتي سفر كسي را كه براي ديدار مأمون به خراسان آمده و چه بسا ديدار او با مامون كمكي به حكومت وي مي كند ، در نتيجه سفر معصيت دانسته و دستور تمام خواندن نمازش را به او ميدهد.

 

نمونه ديگر ؛

اعتراضات پي در پي امام رضا به مامون و عدم سکوت است . اباصلت گويد برنامه امام رضا اين بود که در جايي که حق را مشاهده ميکرد و ميديد مامون بي اعتناي به حق است ، سکوت نميکرد و متذکر ميشد و از اينجا بود که کينه مامون نسبت امام به حدي رسيد که دستش را به خون پاک امام رضا آغشته کرد / كَانَ الرِّضَا ع لَا يُحَابِي الْمَأْمُونَ مِنْ حَقٍّ وَ كَانَ يُجِيبُهُ بِمَا يَكْرَهُ فِي أَكْثَرِ أَحْوَالِهِ فَيَغِيظُهُ ذَلِكَ وَ يَحْقِدُهُ عَلَيْهِ وَ لَا يُظْهِرُهُ لَهُ فَلَمَّا أَعْيَتْهُ الْحِيلَةُ فِي أَمْرِهِ اغْتَالَهُ فَقَتَلَهُ بِالسَّمِّ . [عيون 239/2]

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.