شعر از مهدي جهاندار
کپی آدرس
اشتراک گذاری در فیس بوک
اشتراک گذاری در تویتر
پست الکترونیک
اشتراک گذاری در لینکداین
اشتراک گذاری در واتساپ
صداي کرب‌وبلاي حسين مي‌آيد
به هوش باش، صداي حسين مي‌آيد..
يکي به پاي ترک خورده و پر از تاول
به شوق بوسه به پاي حسين مي‌آيد
يکي به منصب سقّايي است و مشک به دوش
به سوي واعطشاي حسين مي‌آيد
يکي به گردنش انداخته غل و زنجير
به نيّت اُسراي حسين مي‌آيد
يکي به هروله با دستة طُوَيرجيان
مگر به سعي و صفاي حسين مي‌آيد
توان آمدن کربلا نداشت يکي
به دست کارگشاي حسين، مي‌آيد
يکي خيال نمي‌کرد قسمتش باشد
مي‌آيد و به دعاي حسين مي‌آيد
مسيحي، اهل تسنّن، سياه و سرخ و سفيد
هرآن‌که هست، براي حسين مي‌آيد
خوشا زيارت آن‌کس که بعد برگشتن
به پرسشِ فقراي حسين مي‌آيد..
شهيد کوچة ما بين کاروان با ماست
به ديدن شهداي حسين مي‌آيد..
دم ورودي کرب‌وبلا چه غوغايي‌ست
نواي نوحه‌سراي حسين مي‌آيد
عمود آخر جاده‌ست و روضه‌خوان مي‌گفت
جواب أدرک أخاي حسين مي‌آيد
حسين داغ دلش تازه است و عبّاسش
به پيشواز، به جاي حسين مي‌آيد..
به گوش باش، عزيز حسين در راه است
به هوش باش، صداي حسين مي‌آيد
کپی آدرس
اشتراک گذاری در فیس بوک
اشتراک گذاری در تویتر
پست الکترونیک
اشتراک گذاری در لینکداین
اشتراک گذاری در واتساپ
بخش خبری آذربایجان
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.