شعر از رضا غلامپور (دلپاک)
به دست خويش برادر گرفتهاي جان را
ز دست تا ندهي نقطهاي ز ميدان را
شهاب را به دل آسمان فرستادي
ببين چگونه شکستي غرور شيطان را
دلاورانه زدي خصم را نشان دادي
چه خوش به اهل جهان همت دليران را
بزن بزن به رخ پايگاه کفر کشان
تمام محکميِّ پايگاه ايمان را
بگو به نوح خيالت از اين جهت راحت
گرفتهايم به دست اراده طوفان را
کجا خزيده ز ترسش، کجاست اهريمن
که بنگرد دل شب قدرت سليمان را
کجا به بي سر و سامانيان کند سر خم
کنار خويش نشانده سري که سامان را
زهي به همت مردانه ات که آوردي
به سينه هاي پر از درد و غصه درمان را
نجيب زاده ايران، بزن به قهر و غضب
نشان به خاک سيه نانجيب دوران را
به روي دشمن ايران ببار اي سجيل
بخوان سرود و برقصان به نغمه باران را
بلند شو به تمام شکوه از جايت
نشان به جاي خودش دشمنان ايران را
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.