سند بيگانه‌پرستي و تحقير ايران

اگر ژاپني بود به اين ننگ خود را مي‌کشت، اگر آمريکايي و اروپايي بود بدين جرم زنداني مي‌شد، ولي...

رفع حصر خانگي ميرحسين و «پايان دادن به سرکوب منتقدان صلح!»,تدوين دکترين توسعه و آباداني ايران به جاي منازعات ايدئولوژيک، نگاه سکولار به انتصاب مسئولان و حذف گزينش و خودي و غيرخودي (دلبستة ايران، و دلبستة آمريکا  و بيگانگان)، خروج نيروهاي نظامي از حوزة سياست و اقتصاد و فرهنگ، ابتکار هسته‌اي با خودداري شجاعانه از غني‌سازي! (ايران لياقت حضور در حوزة علم هسته‌اي را ندارد)، همکاري با عربستان و ارائة تصوير صلح‌جو از ملت ايران! تغيير در قوانين زنان و...از مواردي است که در بيانيه جبهه اصلاحات ذکر شده است!

1- بيانيه جبهة اصلاحات، به روشني هماهنگي و همسويي کامل اين جبهه با آمريکا و اسراييل را نشان مي‌دهد. اين دو همان چيزهايي را از ايران مي‌خواهند که در بيانية جبهة اصلاحات آمده است.

2-بيانية جبه‍ة اصلاحات در حالي صادر شده که نامزد جبهة اصلاحات، رئيس جمهور کشور است و 99 درصد مسئولان دولت و اداره کنندگان کشور اصلاح‌طلب‌اند.

آيا کسي مانع است که دولت اصلاحات «دکترين توسعه و آباداني براي کشور» تدوين و اجرا کند؟

آيا دولت پزشکيان، به اشخاص داراي سوابق همکاري در اغتشاشات عليه نظام، مسئوليت نداده است؟ در کدام کشور جهان به کساني که سابقة ضد امنيتي دارند، در دولت مسئوليت مي‌دهند؟ آيا اغتشاشگراني که مسئوليت يافته‌اند، خودي‌هاي اصلاحات نيستند؟ آيا همه جز اصلاح‌طلبان غيرخودي‌اند؟

3- جبهة اصلاحات همواره با دروغ‌هاي بزرگ با مردم روبرو شده است؟ همه‌شان گفتند؛ اگر کسي غير از پزشکيان رئيس جمهور شود، جنگ حتمي است!‌ اما يک نفر به خاطر اين دروغ بزرگ از ملت عذرخواهي نکرده است؟

4- نيروهاي نظامي در ساحت اقتصاد و سياست (وابستگي به احزاب و گروهها و..) هرگز فعال نبوده‌اند. نظاميان مسئول محافظت از سرزمين و استقلال و امنيت ملي‌اند و همة اينها پيوند تنگاتنگي با سياست دارد. نيروي نظامي ايران، نيروي يک کشور اسلامي و انقلابي و يک تمدن کهن، مانند نيروي نظامي آمريکا نيست که بدون فهم و درک و حرکت، در اطاعت دولتي جنايتکار باشد...

جبهه اصلاحات، ظاهرا خواستار آباداني و سازندگي ايران است و از ديگر سو، فعاليت قرارگاه سازندگي ايران را که راه و پل و تونل و راه آهن و ...براي ملت مي‌سازد، دخالت در اقتصاد معرفي مي‌کند؟ چرا دولت همين کارها را انجام نمي‌دهد که قرارگاه سازندگي بيکار بماند؟

عدم دخالت نظاميان در سياست، بدين معنا نيست که آنها فقط تماشا کنند که سياست‌بازان خائن، ميهني را که گام در گام آن آغشته به خون فرزندان ملت است، چگونه به آمريکا و انگليس مي‌فروشند!

عدم دخالت نظاميان در سياست، يعني عدم وابستگي به احزاب و گروه‌هاي سياسي و نه بي‌توجهي به سرنوشت کشور.

و اما فعاليت فرهنگي نظاميان؛ حتي در زمان شاه هم ارتش فعاليت فرهنگي داشت! کدام قانون، نظاميان را از کارفرهنگي منع کرده است؟

5- جبهة اصلاحات «ترک تخاصم در داخل و خارج کشور» را خواسته است!

از زمان تشکيل خط اصلاحات در دولت خاتمي، تخاصم در داخل براي حاکميت ارادة غرب مشهود است؛ فتنة تير78، فتنة 88، فتنة 1401 ...

آيا پرچم اين فتنه‌ها و تخاصم‌هاي داخلي جز در دست اصلاح‌طلبان بوده است؟

و اما ترک تخاصم در خارج! آيا جز اين است که «خارج!» هميشه «همة گزينه‌ها» از جملة گزينة نظامي را روي ميز داشت و در 23 خرداد به ايران حمله کرد؟

کساني که در نهايت بي‌شرفي کشور خود را که مورد تهاجم قرار گرفته، به تخاصم با «خارج» متهم مي‌کنند، مانند جريان متجدد و غربگراي قاجار و مشروطه، معتقد به واگذاري ايران به غرب و «از فرق سر تا نوک پا فرنگي شدن» هستند.

 آنها در بيانية خود هم فقط خواسته‌هاي غرب را منعکس کرده‌اند. مانند سيدحسن تقي‌زاده، آنها فقط «آلت فعل» قراردادهاي استعماري‌اند.

 6- مهم‌ترين محصول مشترک جبهة اصلاحات با غرب، برجام است که «جواد ظريف» اصلاح‌طلب شناخته شده، مسئول پروندة آن بود.

برجام، حاصل سال‌ها تلاش اصلاح‌طلبان براي آشتي با غرب و آمريکا و رفع تحريم‌هاي هسته‌اي بود. در برجام علاوه بر عدم لغو تحريم‌ها، مکانيزم ماشه (بازگشت خودکار تحريمهاي هسته‌اي صرفا با درخواست طرف مقابل) گنجانده شده است! ظريف، امضا کنندة برجام، مي‌گويد: فرصت مطالعة متن برجام را نداشتم و گويا فرانچسکو نامي مکانيزم ماشه را در برجام گنجانده و همکاران من هم توجه نکرده‌اند!

اينها اينطور سرنوشت کشور و ملتي را به بازي مي‌‌گيرند..

* جلال محمدي