هر بار که خبر مرگ بيماري بر اثر «عمل زيبايي» منتشر ميشود، جامعه شوکه ميشود و چند روزي موجي از خشم و تأسف در شبکههاي اجتماعي به راه ميافتد، اما پشت اين خشم زودگذر، چرخهاي معيوب پنهان است که سالهاست قرباني ميگيرد؛ چرخهاي از بينظارتي، بيمسئوليتي و بياعتنايي نهادهايي که بايد حافظ جان مردم باشند.
به گزارش روزنامه جوان؛ پرونده اخير زني ايراني که از انگلستان به ايران آمد تا «زيباتر» شود و جان خود را زير تيغ يک جراح قلابي از دست داد، فقط يک نمونه از دهها فاجعه مشابه است. مردي با مدرک ديپلم، دو سابقه کيفري از جمله داير کردن مرکز فساد و فحشا و حمل سلاح، با ظاهري آراسته و زباني فريبنده، در شمال تهران کلينيک لوکس تأسيس ميکند، جراحي زيبايي انجام ميدهد و با تبليغات اينستاگرامي ميليونها فالوور جذب ميکند؛ و عجيبتر از همه اينکه تا پيش از مرگ اين زن، هيچ نهادي مزاحم او نشدهبود!
پرسش تلخ اين است؛ وزارت بهداشت کجا بود؟ شهرداري که مجوز تابلو صادر ميکند، در چه خوابي بود؟ آيا واقعاً بررسي مجوزها و مدارک يک مرکز درماني اينقدر سخت است؟
نهادهاي ناظر از ماليات تا نظام پزشکي، چنان در کاغذبازي و صدور مجوزهاي صوري غرق شدهاند که تبهکاران به راحتي روپوش پزشکي ميپوشند و در پايتخت طبابت ميکنند.
اما فقط پاي نظارتهاي از کارافتاده در ميان نيست؛ پاي فرهنگ خطرناک اعتماد به فضاي مجازي هم وسط است. بسياري از قربانيان از ميان کساني هستند که با ديدن تبليغات براق و فيلترشده اينستاگرامي، جذب وعدههاي «تغيير چهره» و «زيبايي فوري» ميشوند. پزشک قلابي در قاب لايو، اعتماد جلب ميکند و عمل جان ميگيرد.
در اين ميان، متأسفانه بخشي از جامعه هم به اين توهم دامن ميزند که «هر کس در اينستاگرام فالوور دارد، لابد متخصص است!» اين فاجعه ترکيب مرگباري است از سهلانگاري نهادهاي قانوني و خودفريبي شهروندان.
پرونده اخير، چهرهاي از واقعيتي تلختر را نيز نشان ميدهد: جعل مدارک پزشکي با کمک هوش مصنوعي، جعل مهر نظام پزشکي، استفاده از شماره پروانه پزشکان واقعي و حتي جعل امضاهاي ديجيتال. مجرمان بهروز شدهاند، اما قانون هنوز در مرحله «دستور بررسي فوري» ماندهاست!
چطور ممکن است فردي با دو سابقه کيفري سنگين، بتواند در تهران مرکزي درماني راهاندازي کند و هيچکس در سامانههاي نظارتي او را شناسايي نکند؟ اين فقط يک «نقص» نيست؛ اين يک رسوايي سيستماتيک است.
در برابر چنين فجايعي، برخوردهاي بعد از وقوع، ديگر فايدهاي ندارد. جانهاي از دسترفته بازنميگردند. لازم است دستگاه قضايي و نظام پزشکي با همکاري پليس فتا، پايش لحظهاي صفحات تبليغاتي حوزه سلامت را در دستور کار قرار دهند. تبليغ جراحي در صفحات شخصي بدون مجوز بايد جرم تلقي شود، نه يک تخلف جزئي.
اما در کنار قانون، مردم هم بايد بيدار شوند. زيبايي اگر به قيمت جان تمام شود، ديگر زيبايي نيست. هيچ عمل جراحياي، هيچ بوتاکسي و هيچ فيلري ارزش اين را ندارد که به دست يک ديپلمه سابقهدار سپرده شود.
تا وقتي «شهرت مجازي» جاي «تخصص واقعي» را بگيرد، تيغ جراحان قلابي همچنان قرباني ميگيرد و ما هر بار فقط تيتر تازهاي براي نوشتن پيدا خواهيم کرد.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.