اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

سخت‌ترين مراحل حساب‌رسي در روز قيامت

سخت‌ترين مراحل حساب، رسيدگي به مظالم عباد و حقوق مردم نسبت به يک‌ديگر است. انسان‌ها با هم زندگي مي‌کنند و نسبت به همديگر حقوقي دارند. رعايت حقوق يک وظيفه الهي است که پيامبران و پيامبر اسلام در باره‌ي آن تأکيد داشته‌اند. و در قيامت مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.

سخت‌ترين مراحل حساب‌رسي در روز قيامت

حقوق الناس بسيار گسترده است. ذکر انواع و اصناف حق داران و تفصيل حقوق هر يک در کتب حديث آمده ولي تفصيل آن در اين اوراق محدود امکانپذير نيست.

به طور کوتاه به برخي از آنها اشاره ميکنم: هر يک از زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان، خويشان و نزديکان، همسايگان و شهروندان، جوانان و سالخوردگان، معلمان و دانشجويان، ثروتمندان و تهيدستان، کارگزاران و زيردستان، همکيشان و هموطنان و ... نسبت به يکديگر وظايف و حقوقي دارند. که رعايت آنها يک وظيفه وجداني، اجتماعي و شرعي است. و تضييع آنها يک گناه و جرم محسوب ميشود، که در قيامت مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.

خداي متعال امکان دارد در قيامت از حقوق تضيع شده خودش صرف نظر کند، ولي از حقوق تضيع شده بندگان نسبت به يکديگر صرف نظر نخواهد کرد؛ مگر اين که خودشان رضايت دهند و از دادخواهي صرف نظر کنند.

اميرالمؤمنين(ع) فرمود: ظلم سه گونه است: اول ظلمي که بخشيده نخواهد شد، دوم ظلمي که بدون دادستاني رها نميشود، سوم ظلمي که مورد بخشش قرار خواهد گرفت: ظلمي که بخشيده نخواهد شد عبارت است از شرک به خدا، قرآن ميفرمايد: «إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ» اما ظلمي که بخشيده ميشود ستم کوچکي است که هر انساني نسبت به خودش روا داشته است، اما ظلمي که بدون حساب رها نميشود عبارت است از ظلم بندگان نسبت به يکديگر، قصاص در آنجا بسيار دشوار خواهد بود، سختي آن در حد زخم کارد و زدن تازيانه نيست بلکه بسيار سختتر است.[1]

رسول خدا(ص) فرمود: «هر كس از قصاص مى‏ترسد از ستم به مردم خوددارى كند.»[2]

مشکل حسابرسي به حق الناس در قيامت اين است که در آنجا چيزي ندارد تا به طلبکاران بدهند؛ مثلاً کسي که اموال مردم را در دنيا غصب کرده يا نفقه زن و فرزندانش را نداده يا شخصي را کشته و ديهاش را نپرداخته يا ضربهاي به مظلومي زده و ديهاش را نداده يا زيان مالي به کسي زده و جبرانش نکرده يا از کسي غيبت کرده يا به او توهين و هتک حرمت کرده و راضياش نساخته است، در قيامت و به هنگام دادرسي چيزي ندارد تا به طلبکاران بپردازد.

حل اين مشکل به يکي از دو وجه امکان دارد: وجه اول اين که به مقدار طلب بستانکار از حسنات بدهکار برداشته ميشود و به طلبکار داده ميشود. وجه دوم اين که اگر حسناتي نداشت به همان مقدار از سيئات شاکي برداشته و در نامه عمل بدهکار ثبت ميشود.

شخصي از امام باقر يا صادق(ع) روايت کرده که فرمود: بدهکار را در قيامت حاضر ميکنند در حالي که شديداً وحشت زده و نگران است، اگر حسناتي دارد از او ميگيرند و به طلبکارش ميدهند و اگر حسناتي نداشت از گناهان طلبکار ميگيرند و به بدهکار ميدهند.[3]

 

رسول خدا(ص) فرمود:

«شخصي را در قيامت براي حساب در محضر خداي متعال حاضر ميسازند و نامه اعمالش را به دستش ميدهند، وقتي در آن نگاه ميکند حسناتش را در آن مشاهده نميکند، ميگويد: خدايا! اين نامه عمل من نيست، چون عملهاي صالح خود را در آن نمييابم. در جواب گفته ميشود: پروردگارت اشتباه و فراموشي ندارد. حسنات تو به واسطه غيبتي که از مردم کردهاي به آنان داده شده است. سپس شخص ديگري را براي حساب حاضر ميسازند و نامه عملش را به دستش ميدهند. هنگامي که در آن مينگرد عبادتهاي فراواني در آن مشاهده ميکند که آنها را انجام نداده است، ميگويد: خدايا! اين نامه عمل من نيست چون بعضي کارهايي که انجام ندادهام در آن ثبت شده است. در جواب گفته ميشود: چون فلان کس از تو غيبت کرده بود، در عوض حسنات او را به نامه عمل تو منتقل کرديم.»[4]

 

رسول خدا(ص) فرمود:

«روز قيامت گروهي ميآيند در حالي که حسناتي دارند همانند کوهها، پس خداي متعال حسنات آنها را همانند ذرات گرد و غبار پراکنده ميسازد. پس آنها را به دوزخ ميبرند. سلمان عرض کرد:

يا رسولالله اينها چه کساني هستند؟ فرمود: اينان اهل روزه و نماز و شب بيداري بودهاند ولي هنگامي که مال حرام بر آنها عرضه ميشد به آن حمله ميکردند.»[5]

 

پيامبر اکرم(ص) از اصحاب سئوال کرد:

آيا ميدانيد مفلس (ورشکسته) کيست؟ در جواب گفته شد: مفلس در ميان ما کسي است که نه پول دارد نه جنس، حضرت فرمود: «مفلس واقعي از امت من کسي است که در قيامت با نماز و روزه و زکات حضور مييابد، در حالي که به بعض افراد دشنام داده، به بعضي تهمت زنا زده، مال مردم را خورده، کسي را کشته، به مردم کتک زده است پس از حسنات او ميگيرند و به اين و آن ميدهند. اگر حسناتش تمام شد ولي هنوز طلبکار دارد از گناهان طلبکارها ميگيرند و به او ميدهند آنگاه در جهنم سقوط ميکند.»[6]

 

تفاوت در حساب

حساب همه بندگان در قيامت يکسان نيست، بلکه براي گروهي بسيار آسان و براي گروهي ديگر بسيار سخت خواهد بود. در قرآن کريم حساب سهگونه توصيف شده است: حساباً شديداً، سوء الحساب، حساباً يسيراً.

اين تفاوتها به جهت نوع اعمال آنهاست، کفار و ستمکاران و گناهکاران حسابشان بسيار سخت و دشوار است. بدکرداري و گناه زياد دارند و با کمال دقت به جزئيات اعمال آنها رسيدگي خواهد شد، مخصوصاً ستمکاران که بايد پاسخگوي ستمهاي خود و کسب رضايت ستمديدگان باشند، اما مؤمنان نيکوکار که نامه عملشان به دست راستشان داده شده حسابشان آسان است، چون اعمال بدي ندارند يا اندک است پس نياز به حساب ندارند، با سرعت به حسابشان رسيدگي ميشود و شادمان رهسپار بهشت برين و زندگي در کنار پيامبر و اولياي خدا ميشوند.

بهترين وسيله براي نجات از سختيهاي حساب، حسابرسي انسان به اعمال خويش در همين دنيا و قبل از فرارسيدن مرگ است.

 

پيامبر اکرم(ص) فرمود:

«پيش از اين كه به حساب شما رسيدگى شود خودتان به حسابتان برسيد، قبل از اين كه اعمال شما را با ميزان توزين كنند، خودتان آنها را بسنجيد، و بدين وسيله براى عرضه بزرگ اعمال آماده سازيد.»[7]

چه خوب است انسان در هر شبانه روز ساعتي را به بررسي حساب اعمال خود اختصاص دهد. خلوت کند و به طور دقيق و بدون مسامحه کليه اعمال روزانه خود را بررسي کند، اگر کاملاً به وظايفش عمل کرده خداي را بر اين توفيق سپاس گويد و تصميم بگيرد در آينده نيز چنين بلکه بهتر باشد. و اگر کار واجبي از او فوت شده. چنانچه قابل جبران است فوراً جبران کند، اگر گناهي را مرتکب شده توبه کند و تصميم بگيرد در آينده آن را تکرار نکند، اگر حق الناسي بر گردنش آمده فوراً آن را ادا کند و صاحب حق را راضي نمايد و اگر فوريت آن امکان ندارد تصميم بگيرد در اولين فرصت رضايت او را جلب کند. و از خداي متعال پوزش بطلبد. در تصفيه حساب خود به طوري جدي باشد که گويا آخرين ساعت عمر اوست و مرگش فرا خواهد رسيد. چنين افرادي در قيامت نياز به حساب ندارند و بدون حساب يا با حسابي سريع رهسپار بهشت برين خواهند شد.

 

سرعت در حساب

 

حساب همه بندگان با هم و با سرعت انجام ميگيرد. در آيات متعدد قرآن بدين مطلب تصريح شده است:

- «اينان از آنچه كسب كرده‏اند بهره مى‏برند و خدا با سرعت به حساب مى‏رسد.»[8]

- «هر كس به آيات خدا كفر بورزد خدا به حساب‏ها با سرعت رسيدگى مى‏كند.»[9]

- «اينان نزد پروردگارشان پاداش نيك دارند همانا كه خدا سريعالحساب است.»[10]

- «پرهيزكار باشيد همانا كه خدا سريعالحساب است.»[11]

- «خدا حكم مى‏كند و حكم او فسخ نمى‏شود و او با سرعت به حساب بندگان مى‏رسد.»[12]

- «تا خدا هر كس را بدان چه عمل كرده پاداش دهد، همانا خدا سريعالحساب است.»[13]

- «آن روز هر كس را به همان چيز كه كسب كرده جزا مى‏دهند و به كسى ستم نمى‏شود. همانا كه زود به حساب بندگان مى‏رسد.»[14]

- «سپس به سوى خدا، مولاى حقيقى خويش باز گردانيده شوند، بدانيد كه حكم از خداست و او سريع‏ترين حساب‏گران است.»[15]

از اين قبيل آيات استفاده ميشود که خداي متعال با سرعت به همه اعمال کوچک و بزرگ بندگان رسيدگي ميکند و تکليفشان روشن ميگردد.

علامه طباطبائي در ذيل همين آيات و در توجيه سرعت حسابرسي خداي متعال به چند نکته مهم اشاره کرده است:

1. خداي متعال به کليه اعمال بندگان، کوچک و بزرگ، ريز و درشت، متقدم و متأخر علم حضوري دارد؛

2. عين اعمال نيک و بد بندگان ثبت ميشود و باقي ميماند و به صورت ديگري تبديل ميگردد، و همينها پاداش و جزاي بندگان خواهند بود؛

3. در دنيا و بعد از هر عمل نيک يا بدي جزاي آن به بندگان داده ميشود و حسابش براي خداي متعال روشن است، ولي ظرف ظهور آن براي خود بندگان قيامت ميباشد.[16]

 

شخصي از اميرالمؤمنين(ع) سئوال کرد:

خداي متعال چگونه به حساب بندگان رسيدگي ميکند در حالي که بسيار زياد هستند؟ فرمود: «چنان که با همين کثرت به آنها روزي ميرساند. عرض کرد: چگونه به حساب آنها ميرسد در حالي که او را نميبينند؟ فرمود: چنان که به آنها روزي ميدهد در حالي که او را مشاهده نميکنند.»[17]

در توضيح حديث ميتوان چنين گفت: رزق عبارت است از چيزهايي که انسان در ادامه حيات و سلامت و رفاه خويش بدانها نياز دارد مانند انواع خوراکيها، آب، پوشاک، نور، انرژي، هوا، دارو و ... خدا به انسان رزق و روزي ميدهد؛ بدين معنا که در نظام آفرينش به نياز انسانها عنايت داشته همه علل و عوامل رزق انسان را پيشبيني کرده و آفريده و ابزار بهرهگيري از آنها را در وجود او نهاده است. فعل و ايجاد خدا دفعي است و تدريج ندارد، ولي روزي گرفتن انسانها تدريجي و زماني است. چنان نيست که در روزي رساندن به هر يک از انسانها نياز به عنايت و اراده جديد باشد.

خدا خالق زمان و مکان است؛ چنان که ذات مقدسش نياز به زمان و مکان ندارد، فعلش نيز تدريجي و زماني نيست:

 

«وَما أَمْرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمْحِ البَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ».

در مورد حساب بندگان نيز همين گونه است. خداي متعال به همه اعمال بندگان علم حضوري دارد، حساب و نتيجههاي اعمالشان بر او روشن است و نيازي به حساب تک تک آنها وجود ندارد، گرچه ثمرهي آن براي بندگان در قيامت آشکار ميگردد.

 

خودآزمايي

1- سختترين مراحل حساب، کدام است؟

2- دلايل سرعت حسابرسي خداي متعال را بيان کنيد.

پي نوشت ها:

[1]. همان، ج 7، ص 271: «عن عليّ بن أبي‏طالب(ع) قال: ألا و إنّ الظلم ثلاثة: فظلم لا يغفر، و ظلم لا يترك، و ظلم مغفور لا يطلب. فأمّا الظلم الذي لا يغفر، فالشرك بالله، قال الله سبحانه: «إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ». و أمّا الظلم الذي يغفر، فظلم العبد نفسه عند بعض الهنات، و أمّا الظلم الذي لا يترك، فظلم العباد بعضهم بعضاً، القصاص هناك شديد، ليس هو جرحاً بالمدا و لا ضرباً بالسياط و لكنّه ما يستصغر ذلك معه».

[2]. كافى، ج 2، ص 335: عن أبي‏عبدالله(ع) قال: «قال رسول‏الله(ص): من خاف القصاص كفّ عن ظلم الناس».

[3]. بحارالأنوار، ج 7، ص 274: «ابن أبى يزيد رفعه عن أحدهما(ع) قال: يؤتى يوم القيامة بصاحب الدين يشكو الوحشة، فإن كانت له حسنات أخذ منه لصاحب الدين، و قال: و إن لم تكن له حسنات ألقى عليه من سيّئات صاحب الدين».

[4]. جامع السعادات، ج 3، ص 306: قال رسول‏الله(ص): «يؤتى بأحدكم يوم القيامة فيوقف بين يدي الله تعالى و يدفع إليه كتابه فلا يرى فيه حسناته فيقول: إلهي! ليس هذا كتابي فإنّي لا أرى فيه طاعتي. فيقول له: إنّ ربّك لا يضلّ و لا ينسى، ذهب عملك باغتياب الناس، ثمّ يؤتى بآخر و يدفع إليه كتابه فيرى فيه طاعات كثيرة! فيقول: إلهى: ما هذا كتابي، فإنّي ما عملت هذه الطاعات فيقول له: إنّ فلاناً اغتابك فدفعت حسناته إليك».

[5]. مستدرك الوسائل، ج 13، ص 63: عن رسول‏الله(ص) قال: «إنّ قوماً يجيؤون يوم القيامة و لهم من الحسنات أمثال الجبال، فيجعلها الله هباء منثوراً ثمّ يُؤمَر بهم إلى النار» فقال سلمان: صفهم لنا يا رسول‏الله. فقال: «أما إنّهم قد كانوا يصومون و يصلّون و يأخذون أهبة من الليل و لكنّهم إذا عرض لهم بشي‏ء من الحرام و ثبوا عليه».

[6]. بحارالأنوار، ج 69، ص 6: قال رسول‏الله(ص): «أتدرون ما المفلس؟» فقيل: المفلس فينا من لا درهم له و لا متاع له فقال: «المفلس من أمّتي من يأتي يوم القيامة بصلاة و صيام و زكات، و يأتى قد شتم و قذف هذا، و أكل مال هذا، و سفك دم هذا، و ضرب هذا، فيعطى هذا من حسناته و هذا من حسناته فإن فنيت حسناته قبل أن يقضى ما عليه أخذ من خطاياهم فطرحت عليه ثمّ طرح في النار».

[7]. وسائل الشيعه، ج 16، ص 100: قال رسول‏الله(ص): «حاسبوا أنفسكم قبل أن تحاسبوا وزنوها قبل أن توزنوا و تجهّزوا للعرض الأكبر».

[8]. بقره (2) آيه 202: «أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمّا كَسَبُوا وَاللهُ سَرِيعُ الحِسابِ».

[9]. آل عمران (3) آيه 19: «وَمَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللهِ فَإِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».

[10]. همان، آيه 199: «أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».

[11]. مائده (5) آيه 4: «وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».

[12]. رعد (13) آيه 41: «وَاللهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الحِسابِ».

[13]. ابراهيم (14) آيه 51: «لِيَجْزِىَ اللهُ كُلَّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».

[14]. مؤمن (40) آيه 17: «الْيَوْمَ تُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا ظُلْمَ اليَوْمَ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسابِ».

[15]. انعام (6) آيه 62: «ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللهِ مَوْلاهُم الحَقِّ أَلا لَهُ الحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الحاسِبِينَ».

[16]. الميزان، ج 15، ص 132 و ج 12، ص 91.

[17]. بحارالأنوار، ج 7، ص 271: سئل عليّ(ع): كيف يحاسب الله الخلق على كثرتهم؟ فقال: «كما يرزقهم على كثرتهم». قيل: كيف يحاسبهم و لا يرونه؟ قال: «كما يرزقهم و لا يرونه».

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.