اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

سبک‌ تربيتي شما هويت فرزندانتان را مي‌سازد!

بسياري از والديني که فرزندشان به سن بلوغ و نوجواني مي‌رسد با نگراني به روانشناسان مراجعه مي‌کنند چراکه فرزندشان وارد سنيني شده که نوع ارتباط و نحوه تربيت آن‌ها با نوجوانشان با دوران کودکي به طور کلي متفاوت شده است و به دنبال راه حلي هستند تا فرزندشان به سلامت از اين دوران عبور کند و بتواند به هويت سالمي دست يابد.

سبک‌ تربيتي شما هويت فرزندانتان را مي‌سازد!

به اين منظور ابتدا يک سخن کوتاهي در ارتباط با نوجواني و بلوغ به ميان ميآوريم و بعد انواع سبکهاي تربيتي والدين و تاثيري که بر هويتيابي نوجوانان دارد را بيان ميکنيم. «مهساخرسندي» محقق دوره دکتري روانشناسي تربيتي در اينباره چنين برايمان ميگويد:=

نوجواني تقريباً از سن10 سالگي شروع ميشود و تا19 سالگي ادامه پيدا ميکند اين دوران همراه است با دوران بلوغ که غليان هورمونها در بدن نوجوان رخ ميدهد.

همچنين نوجوان به دنبال اين است که اطلاعاتي در مورد خودش، خانواده و محيط اطرافش که از قبل ميدانسته را تجديد نظر کند و با دانشي که خودش جمع ميکند به دنبال ساختن هويتش باشد. اين که چه کسي است؟ چه باورها و ارزشهايي دارد ؟و دنبال چه هدفي است؟

در اين ميان سبکهاي تربيتي والدين ميتواند در کنار محيط بيرون از منزل و دوستان تاثير بسزايي در شکل گيري هويتهاي مختلف فرزندان داشته باشد. بنابراين بايستي انواع سبکهاي تربيتي و نقش آنها بر شکل گيري شخصيت فرزندان را بيان کنيم.

 

نوع اول سبک تربيتي مستبدانه يا سخت گيرانه

اين نوع والدين در تلاشند تمام رفتارهاي فردي فرزندشان را با معيارهاي خودشان کنترل کرده و تطبيق دهند.

از نظر آنها فرزند خوب فرزند مطيع و سازگار با ارزشها و رفتارهاي پدر و مادر است روابط مثبت دو سويه والد و فرزندي در اين نوع خانوادهها ديده نميشود و فرزندان اين والدين از روي ترس و تقليد و نه آگاهي و بينش به خواستههاي والدينشان تن ميدهند و بالاخره ممکن است تاب آوري آنها به پايان رسيده و شروع به گستاخي و لجبازي کنند البته شايد در جوامع امروزي پدر سالاري و يا مادر سالاري (والد مستبد) به شکل گذشته نباشد اما همان سبک تربيتي به شيوههاي امروزي تغيير شکل داده است مثلا والدين فرزندان خود را ملزم ميکنند که در چه رشتهاي تحصيل کند.

اين نوع والدين قدرت تفکر و اراده را از فرزندانشان ميگيرند و او را زياد مورد تحقير و سرزنش قرار داده و به سختي از آنها راضي ميشوند فرزندان اين والدين غالباً يا همانند والدين خودشان شخصيتهاي مستبدگونه پيدا ميکنند و يا در جامعه به عنوان افراد خنثي، بياراده و صرفاً وارثان ارزشهاي خانواده شناخته ميشوند.

عقايد و افکار اين فرزندان عمق ندارد و ممکن است در شرايطي که ببينند امکانش وجود دارد بخواهند حس رها شدن را از آن افکار، ارزشها و عقايد خانوادگي تجربه کنند. نوجوانان اين سبک تربيتي غالباً به هويت سالم دست نمييابند چرا که قدرت تفکر و اراده در بستر سالم خانواده از آنها گرفته شده است همچنين اين فرزندان به سختي از عملکرد خودشان و يا ديگران در موقعيتهاي مختلف راضي ميشوند.

 

نوع دوم والدين سهل گير

نقطه مقابل والدين سخت گير والدين سهل گير هستند اين والدين براي اينکه نشان دهند والدين خوبي هستند رابطه مثبت را فداي ارزشها و فرآيند تربيت سالم ميکنند.

البته گاهي هم بخاطر مشغلههاي فراواني که دارند از زير بار تربيت شانه خالي کرده و گاهي هم صرفاً پول خرج کردن براي فرزندشان را جايگزين فضاي سالم تربيتي ميکنند اين والدين به خواستههاي مناسب و نامناسب فرزندانشان تن ميدهند از انواع لباسها، و مهمانيهاي غير عرف گرفته تا انواع ارتباطات با دوستان و استفاده بيحد و مرز از فضاي مجازي. البته برخي نوجوانان در اين بين گمان کنند که اين نوع والدين، والديني هستند که بسيار روشنفکر و به روز هستند که فرزندانشان را آزاد و رها ميگذارند تا هرگونه که بخواهد زندگي کند اما در واقع فرزندان اين والدين عموماً به هويت سالمي نميرسند چرا که چراغ راه اين فرزندان بجاي والدين، انواع دوستان و فضاهايي بوده که حتي بسياري از آنها تاييد شده هم نيست.

بسياري از اين نوجوانان دچار سردرگمي در هويت ميشوند و در موقعيتهاي مختلف تصميمهاي نسنجيده ميگيرند اهداف و ارزشهاي مشخصي ندارند و در طي مسير زندگي خودشان دائماً از اين شاخه به آن شاخه ميپرند همچنين در قبول مسئوليتها شانه خالي ميکنند، تن به قوانين نميدهند و انتظارات تمام نشدني هم نسبت به محيط اطراف خودشان دارند.

 

نوع سوم سبک تربيتي مقتدرانه

والدين مقتدر در کنار ارتباط مثبت بطور غيرمستقيم و يا حتي مستقيم بر اعمال فرزندشان کنترل دارند او را راهنمايي ميکنند در در مقابل افکار و عقايد فرزندانشان را ميشنوند، ميسنجند و تا حدودي که چهارچوبها و اصول خانواده زير پا گذاشته نشود به آنها آزادي در اعمال و عقايد ميدهند.

آنها فضاي گفت و گوي مثبت را فراهم ميکنند نقاط قوت فرزندانشان را تحسين و تقويت ميکنند و در جهت رفع نقاط منفي، رفتارها و ديدگاههاي نادرست با محبت و از روشهايي مثل مشاوره روانشناس يا گفت و گوهاي سالم و فضاهاي مهرورزانه مسير درست را به فرزندانشان نشان ميدهند رابطه مثبت در کنار اين سبک کنترل و فضاهاي گفت و گوي سالم درکنار قدرت اختيار و انتخاب و همچنين شناساندن باورها و ارزشهاي خانواده در بستري سرشار از محبت، بينش و آگاهي سبب ايجاد هويتي ميشود که در آن فرد ميتواند به درستي تصميم بگيرد وقتي اين هويت شکل گرفت در هر فضايي که قرار ميگيرد در تلاش است تا باورها و ارزشهاي خودش را حفظ ميکنند و در صورتي آنها را تغيير ميدهد که به منابع متقن و صحيحي برسد.

اين فرد در اعمال خودش معمولاً ثابت قدم است، اهداف مشخصي در زندگي دارد و با قدرت براي به ثمر رساندن اين اهداف در تلاش است چرا که به قدرت اراده خودش ايمان دارد و ميتواند مسوليت اعمال خودش را به عهده بگيرد همچنين اين افراد در ارتباط برقرار کردن با ديگران هم موفق هستند اينها نوجواناني هستند که در دوران نوجوانيشان به تعريف درستي از خودشان، اينکه چه کسي هستند و چه باورها و ارزشهايي دارند به درستي رسيدهاند.

*اگر علاقهمند هستيد مطالب بيشتري در حوزه مشاوره خانواده و تربيت فرزندان بدانيد از صفحه مشاوره گروه زندگي ديدن فرماييد.

منبع: فارس

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.