اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

زيارت غديريه از زبان مبارک امام هادي (ع)

- بخش اول

معتصم، خليفه عباسي، امام هادي عليه‌السلام را از مدينه به سامرا فراخواند. در روز عيد سعيد غدير، امام به نجف رسيدند و حرم مطهر مولا امام علي اميرالمؤمنين عليه‌السلام را زيارت کردند که متن آن به زيارت غديريه مشهور است.

زيارت غديريه از زبان مبارک امام هادي (ع)

متن کامل زيارت غديريه

در کتابهاي دعا و زيارت، زمان خواندن آن، روز عيد غدير ذکر شده است. شيخ عباس قمي با استناد به کلام عثمان بن سعيد، گفته است اين زيارت را هر روز از نزديک و دور ميتوان خواند.

اين زيارتنامه را ابن مشهدي از شاذان بن جبرئيل قمي از محمد بن علي طبري از ابوعلي طوسي از پدرش شيخ طوسي از شيخ مفيد از ابن قولويه از کليني از علي بن ابراهيم قمي از پدرش از حسين بن روح نوبختي و عثمان بن سعيد عمري از امام حسن عسکري عليهالسلام از امام هادي عليهالسلام روايت کردهاند. گفته شده در وثاقت هيچيک از راويان اين زيارتنامه ترديد نشده است. همچنين محدث قمي نوشته است که: «کمتر حديثي به قوت سند اين زيارتنامه ميرسد.»

محور اصلي زيارت غديريه، اصل تولي و تبري و محتواي اصلي آن بيان فضائل امام علي عليهالسلام است. مهمترين بخشهاي اين فضائل عبارتاند از:

فضائل قرآني: در اين زيارت بيش از 30 آيه آمده که بيان فضائل اميرالمؤمنين عليهالسلام است؛ نظير آيه ليله المبيت، آيه تبليغ و آيه ولايت.

فضائل حديثي: در زيارت غديريه به بيان فضائلي که پشتوانه روايي در منابع حديثي شيعه و اهل سنت دارد، اشاره شده است. مانند اميرالمؤمنين، سيد الوصيين، وارث علم النّبيين، ولي ربّ العالمين، امينالله في ارضه، سفيرالله في خلقه، الحجّه البالغه علي عباده، دينالله القويم، صراط مستقيم، نبأ عظيم، اوّل من آمن باللّه، سيد المسلمين، يعسوب المؤمنين، امام المتقين، قائد الغرّ المحجّلين، امام المّتقين، اوّل من صدّق بما انزل الله علي نبيه و ... .

فضائل تاريخي: اين زيارت، مطالبي از رشادتهاي تاريخي امام علي عليهالسلام و فداکاريهاي آن حضرت در راه دين اسلام را بيان کرده است. از جمله در جنگ بدر، احزاب، اُحد، جنگ حُنين، صفّين، جمل، نهروان و... .

در اين زيارت، همچنين به ماجراي فدک، بيزاري از دشمنان ولايت و برائت از قاتلان امام حسين و شهادت عمّار، شهادت حضرت علي عليهالسلام و شهادت حضرت امام حسين سيدالشّهدا عليهالسلام اشاره شده است.

 

سلام بر محمّد رسول خدا، خاتم پيامبران و سرور رسولان و برگزيده پروردگار جهانيان، امين خدا بر وحي و دستورات قطعي الهي و ختمکننده آنچه گذشته و گشاينده آنچه خواهد آمد و چيره بر همه اينها و رحمت و برکات و درودها و تحيات خدا بر او باد.

سلام بر پيامبران خدا و فرشتگان مقرّب و بندگان شايسته او. سلام بر تو اي امير مؤمنان و سرور جانشينان و وارث دانش پيامبران، ولي پروردگار جهانيان و مولاي من و مولاي مؤمنان و رحمت و برکات خدا بر او باد. سلام بر تواي مولاي مناي امير مؤمنان،اي امين خدا بر روي زمينش و سفير او در خلقش و حجّت رسايش بر بندگان. سلام بر تو اي دين معتدل خدا و راه راستش. سلام بر تو اي خبر بزرگي که آنها در آن اختلاف کردند و از آن بازخواست شوند.

سلام بر تو اي امير مؤمنان، به خدا ايمان آوردي، در حالي که همه شرک مي ورزيدند و حق را تصديق گفتي، وقتي که آنان را تکذيب ميکردند و جهاد کردي و آنان از جهاد عقب نشيني مي کردند، خدا را عبادت کردي، در حالي که خالص کردي براي او دين را، صبر کردي و به حساب خدا گذاشتي تا مرگ تو را در رسيد، آگاه باشيد لعنت خدا بر ستمکاران. سلام بر تو اي آقاي مسلمانان و رئيس دين و پيشواي اهل تقوا و مقتداي سپيدرويان و رحمت و برکات خدا بر تو باد شهادت مي دهم که تويي برادر رسول خدا، جانشين و وارث علمش و امين او بر قانونش و جانشين او در امّتش و اوّل کسي که به خدا ايمان آورد و آن چه را بر پيامبرش نازل شده بود، تصديق کرد و شهادت مي دهم که آن حضرت همه آن چه را خدا درباره تو نازل کرد به مردم رساند و امر خدا را درباره تو با صداي بلند اعلام کرد و بر امّتش حتمي بودن طاعت و ولايتت را واجب کرد و بيعت تو را بر عهده آنان نهاد و حضرتت را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان قرار داد، چنان که خدا خود او را اين چنين قرار داد، سپس پيامبر اسلام خدا را بر مردم شاهد گرفت و فرمود: آيا من آن نيستم که رساندم؟

همه گفتند: به خدا آري. پس فرمود: خدايا گواه باش و تو براي گواهي و حاکميت بين بندگان بسي. پس خدا لعنت کند منکر ولايتت را بعد از اقرار و شکننده پيمانت را پس از پيمان بستن و شهادت مي دهم که تو به عهد خداي تعالي وفا کردي و خداي تعالي وفا کننده به عهد خويش براي توست و هر کس به آن پيماني که با خدا بسته وفا کند، خدا پاداش بزرگي به او خواهد داد و شهادت مي دهم که تويي امير مؤمنان آن حقّي که قرآن به ولايتت گويا شد و رسول خدا در اين زمينه براي تو از امّتت پيمان گرفت و شهادت مي دهم که تو و عمو و برادرت کساني هستيد که با خدا با جانهاي خود معامله
کرديد.

پس خدا اين آيه را در حق شما نازل کرد: به درستي که خدا از مؤمنان جانها و اموالشان را خريد که در عوض، بهشت براي آنان باشد و در راه خدا پيکار مي کنند، پس مي کشند و کشته مي شوند، وعدهاي است بر او، محقق شده در تورات و انجيل و قرآن و کيست که به عهد خود وفادارتر از خدا باشد، پس شادي کنيد به معاملهاي که انجام داديد و اين است آن رستگاري بزرگ. آنانند توبه کنندگان، عبادت کنندگان، روزه گيران، رکوع کنندگان، سجودکنندگان، امرکنندگان به معروف، نهي کنندگان از منکر و نگهبانان حدود خدا و به مؤمنان بشارت ده، شهادت مي دهم اي امير مؤمنان که شک کننده درباره تو به رسول امين ايمان نياورده و اين که روي گرداننده از ولايت تو به ولايت غير، معاندانه رويگردان از دين است، دين ميانهاي که پروردگار جهانيان براي ما پسنديده و آن را روز غدير به ولايت تو کامل کرده است و گواهي مي دهم که در اين گفته خداي عزيز رحيم، مقصود تويي: به حقيقت اين است راه راست من، از آن پيروي کنيد و راههاي ديگر را پيروي نکنيد که شما را از راه او پراکنده کند، به خدا سوگند گمراه شد و گمراه کرد کسي که از غير تو پيروي کرد و کسي که تو را دشمن داشت. ستيزه ورزان، از حق روي گردانند.

خدايا امر تو را شنيديم و اطاعت کرديم و راه راست تو را پيروي کرديم. پروردگارا ما را هدايت کن و بعد از اين که ما را به طاعتت هدايت کردي، دلهاي ما را منحرف مساز و ما را از سپاسگزاران نعمتهايت قرار ده و شهادت مي دهم که تو پيوسته با هواي نفس مخالف و با پرهيزکاري همپيمان و به فرو خوردن خشم توانا و گذشت کننده از مردم و آمرزنده آنان بودي و زماني که خدا معصيت ميشود، خشمناک و هنگامي که اطاعت ميشود، خشنودي. به آن چه خدا با تو پيمان بسته بود، عامل بودي و آن چه نگهداري آن از تو خواسته شده بود، رعايت کردي و آن چه به تو سپرده شده بود، حفظ کردي و آن چه از حق بر عهده ات نهاده شده بود، رساندي و آن چه را به آن وعده داده شدي، به انتظار نشستي و شهادت مي دهم که از روي زبوني محافظه کاري نکردي و در اثر بيتابي و عجز از گرفتن حقت باز نايستادي و به خاطر ترس و وحشت، از پيکار با غاصبان ولايتت قدم به عقب نگذاشتي و به علّت سستي بر خلاف آنچه خدا را خشنود مي کند، اظهار خشنودي نکردي و براي آن چه در راه خدا به تو رسيده است، سست نشدي و به خاطر ترس و زبوني از خواستن حقّت ناتوان و درمانده نشدي. پناه به خدا از اين که چنين باشي، بلکه زماني که مورد ستم واقع شدي.

به حساب پروردگارت گذاشتي و کار خود را به او واگذار کردي و ستمکاران را پند دادي، اما نپذيرفتند و اندرز دادي، اما قبول نکردند و آنان را از خدا ترساندي، اما نترسيدند و شهادت مي دهم که تو اي امير مؤمنان در راه خدا به حق جهاد کردي تا اين که خدا تو را به جوار خود فرا خواند و به اختيارش تو را به جانب خود قبض روح کرد و حجّتت را بر دشمنانت ختم کرد، با شهادت تو، تا حجّت به سود تو و زيان باشد همراه با آن چه براي تو بود از حجّتهاي رسا بر همه خلق.

سلام بر تو اي امير مؤمنان، خدا را خالصانه عبادت کردي و صابرانه در راه خدا جهاد کردي و به حساب خدا جانبازي کردي و به کتاب او عمل کردي و روش پيامبر او را پيروي کردي و نماز را بهپا داشتي و زکات را پرداختي و به معروف امر کردي و تا توانستي از منکر نهي کردي، طالب بودي آن چه را نزد خداست، راغب بودي در آن چه خدا وعده داد، کاسه صبرت از پيشامدها لبريز نشد و هنگام سختيها سست نشدي، از مقابل هيچ جنگجويي بازنگشتي، آن که غير اين امور را به تو نسبت داد، تهمت زد و به باطل، دروغ بر تو بست و مرگ بر کسي که با اصرار بر مخالفت با تو از تو روي گرداند.

به راستي در راه خدا به حق جهاد کردي و بر آزار مردم به نيکي صبر کردي. صبري به حساب خدا، تويي اوّل کسي که به خدا ايمان آوردي و براي او نماز خواندي و جهاد کردي و خود را در خانه شرک براي حق آشکار کردي، در حالي که زمين انباشته به گمراهي بود و شيطان آشکارا عبادت مي شد و تويي گوينده اين سخن: کثرت مردم در پيرامونم عزّتي به من نيفزايد و پراکنده شدنشان ترسي به من اضافه نکند، اگر همه مردم از من دست بردارند، نالان نشوم، پناهنده به خدا شدي و عزّت يافتي، آخرت را بر دنيا برگزيدي و پارسا شدي، خدا تأييدت کرد و راهنمايي فرمود و در گردونه خلوص قرار داد و تو را برگزيد، کردارهايت ضد و نقيض نشد، گفتارهايت اختلاف نيافت، حالات تو زير و رو نگشت، ادعاي بيهوده نکردي و بر خدا دروغ نبستي و به متاع اندک دنيا طمع نورزيدي، گناهان تو را آلوده نساخت، همواره امور تو بر پايه برهاني از سوي پروردگارت بود، در کار خود بر يقين بودي، به سوي حق و راه مستقيم هدايت ميکردي، شهادت مي دهم، شهادت حق و سوگند مي خورم، سوگند صدق که محمّد و خاندان او (درود خدا بر آنان باد) سروران خلق هستند و اين که تو مولاي من و مولاي همه مؤمناني، تو بنده خدا، ولي او و برادر جانشين و وارث او هستي.

و او گوينده اين سخن به حضرت توست: سوگند به کسي که مرا به حق برانگيخت، به من ايمان نياورد آن که به تو کافر شد و به خدا اقرار نکرد آن که به انکار تو برخاست، گمراه شد کسي که مردم را از تو بازداشت و به سوي خدا و به جانب من راه نيافت و اين گفتار پروردگار عزّ و جلّ من است: من آمرزندهام، آن کس را که توبه کرد و ايمان آورد و عمل شايسته انجام داد، سپس به سوي ولايت تو راه يابد. مولاي من فضل تو مخفي نمي ماند و نور تو خاموش نشود و آن که تو را انکار کند، ستمکار و بدبخت است. مولاي من تو حجّت بر بندگاني و راهنماي به سوي راه راستي و ذخيره روز معادي، مولاي من خدا مقامت را در دنيا بلند کرد و درجهات را در آخرت، بالا برد و بينايت کرد به آن چه بر کسي که با تو مخالفت کرد، پوشيده ماند و بين تو و موهبتهاي خدا حجاب شد.

لعنت خدا بر حلال شمارندگان هتک حرمتت و دفع کنندگان حقّت و شهادت مي دهم که آنان از زيانکارترين مردمي هستند که آتش چهره آنان را مي سوزاند و در ميان دوزخ زشت و عبوس هستند و شهادت مي دهم که اقدام نکردي و قدم به عقب نگذاشتي و سخن نگفتي و باز نايستادي مگر به فرمان خدا و رسولش. خود فرمودي: سوگند به آن که جانم در دست اوست، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) به من نظر کرد، در حالي که پيشقدمانه شمشير مي زدم، ايشان به من فرمود: اي علي تو نسبت به من به منزله هاروني نسبت به موسي، جز اين که بعد از من پيغمبري نيست و من تو را خبر مي دهم که مرگ و زندگي تو با من و بر اساس راه و رسم من است، به خدا سوگند دروغ نگفتم و به من دروغ گفته نشد و گمراه نشدم و کسي به وسيله من گمراه نشده و آن چه را پروردگارم با من عهد کرده فراموش نکردم، من بر برهاني از سوي پروردگارم هستم که براي پيامبرش بيان کرده و پيامبر نيز براي من بيان داشته است و من به راستي بر راه روشن هستم که آن را صريح مي گويم با صراحت تمام، اي امير مؤمنان به خدا سوگند راست گفتي و حق گفتي.

پس خدا لعنت کند کسي که تو را با آن که با تو دشمني کرد برابر قرار داد، در حالي که خدا مي فرمايد: آيا کساني که مي دانند، با کساني که نمي دانند برابرند؟ پس خدا لعنت کند کسي را که مساوي تو قرار داد، آن کس را که خدا ولايتت را بر او واجب کرد و حال اين که تو، ولي خدايي و برادر رسول خدايي و دفاع کننده از دين خدايي و کسي هستي که قرآن به برتري او گوياست.

خداي تعالي فرمود: خدا جهادکنندگان را بر نشستگان برتري داد به اجري بزرگ، درجات و مغفرت و رحمت از جانب او براي جهادگنندگان است و خدا همواره آمرزنده و مهربان است و خداي تعالي فرمود: آيا آب دهي به حاجيان و آباد کردن در مسجد الحرام را قرار دادهايد، همانند آن کس که به خدا و روز جزا ايمان آورده و در راه خدا جهاد کرده است؟ هرگز پيش خدا برابر نيستند، خدا گروه ستمکاران را هدايت نمي کند. آنان که ايمان آوردهاند و هجرت کردند و در راه خدا با اموال و جانهايشان جهاد کردند، از جهت مقام به نزد خدا برترند و ايشان رستگارانند، نويدشان مي دهد پروردگارشان به رحمتي از جانب خود و خشنودي و بهشتهايي که در آنها نعمت پايدار براي آنان باشد.

در آن بهشتها جاودانند، به راستي که نزد خدا پاداشي بزرگ است. شهادت مي دهم که تو به ستايش خدا مخصوص شدهاي و مخلص در طاعت خدايي، براي هدايت جايگزيني نجستي و در بندگي پروردگارت احدي را شريک نساختي، خداي تعالي دعاي پيامبرش (درود خدا بر او و خاندانش) را در حق تو اجابت کرد، سپس اظهار آن چه تو را سزاوار حکومت بر ملّتش کرده بود به او فرمان داد، براي بالا بردن شأنت و علني ساختن برهانت و دفع باطلها و بريدن بهانه ها، پس زماني که از آشوب اهل فسق بيمناک شد و درباره تو در برابر منافقان محافظه کاري کرد، پروردگار جهانيان به او وحي کرد: اي رسول! آن چه از پروردگارت به تو نازل شده به مردم برسان، اگر انجام ندهي پيام خدا را نرسانده اي، خدا تو را از مردم حفظ مي کند، پس او بارهاي سنگين سفر را بر دوش جان نهاد و در حرارت شديد نيمه روز برخاست، سخنراني کرد و شنواند و فرياد زد، پس پيام حق را رساند، سپس از همه آنها پرسيد: آيا رساندم؟ گفتند: به خدا قسم آري. فرمود: خدايا شاهد باش. سپس به مردم خطاب کرد: آيا من آن نيستم که به مؤمنان از خود آنان سزاوارترم؟ گفتند: آري، پس دست تو را گرفت و فرمود: هر که را که من مولاي اويم، پس اين علي مولاي اوست، خدايا دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد و ياري کن کسي را که ياري اش کند و خوار کن هر که خوارش سازد. پس به آن چه خدا درباره تو بر پيامبرش نازل کرد، ايمان نياوردند جز عدهاي اندک و اکثرشان را نيافزود جز زيانکاري، پيش از آن نيز خدا در حق تو اين آيه را نازل کرد، در حالي که آنان دوست نداشتند: اي کساني که ايمان آورده ايد، هر که از شما از دينش برگردد، خدا به زودي قومي را بياورد که آنها را دوست دارد و آنها هم خدا را دوست دارند.

بر مؤمنان، نرم هستند و بر کافران، سخت. در راه خدا جهاد کنند، از سرزنش سرزنش کنندگان نمي ترسند، اين است فضل خدا، به هر که بخواهد عنايت مي کند، خدا گسترنده و دانا است. جز اين نيست که شما، ولي خدا و رسول او و همه آناني هستيد که ايمان آورند و آناني که نماز را بر پا مي دارند و زکات مي دهند، در حالي که رکوع کننده اند و هر که با خدا و رسولش و کساني که ايمان آوردند دوستي کند، پس حزب خدا حزب پيروز است. پروردگارا به آن چه نازل کردي، ايمان آورديم و از پيامبر پيروي کرديم، پس ما را با گواهان بنويس. پروردگارا دلهاي ما را پس از آن که هدايتمان کردي، منحرف مساز و به ما از نزد خود رحمتي ببخش که تو بسيار بخشنده اي. خدايا ما مي دانيم که اين گفتار از نزد تو حق است، پس لعنت کن کسي که با آن معارضه کرد و به آن کبر ورزيد و آن را تکذيب کرد و کافر شد.

و زود است بدانند کساني که ستم کردند، به چه بازگشتگاهي برگردند. سلام بر تو اي امير مؤمنان و سرور جانشينان و رأس عبادتکنندگان و پارساترين پارسايان و رحمت خدا و برکات و درودها و تحياتش بر تو باد، تويي خوراننده طعام در حال دوست داشتن آن، به درمانده و يتيم و اسير تنها به خاطر خشنودي خدا که از آنها پاداش و سپاسي نمي خواستي و خداي تعالي در حق تو چنين گفت: ديگران را بر خود ترجيح مي دهند، گرچه خود تهيدست باشند، هر که از بخل وجودش محفوظ ماند، پس آنانند از رستگاران، تويي فروبرنده خشم و گذشت کننده از مردم و خدا نيکوکاران را دوست دارد، تويي صبرکننده در تنگدستي و پريشان حالي و به هنگام جنگ، تويي بخش کننده به برابري و دادگر در ميان ملّت و آگاه به مقرّرات خدا، از ميان همه انسانها، خداي تعالي خبر داد از آن چه سزاوار کرده تو را از فضلش به گفته خود: آيا کسي که مؤمن است، همانند کسي است که فاسق است؟ هرگز برابر نيستند.

ادامه دارد

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.