اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

زندگي‌هاي صعب‌العلاج در زير خط فقر

بيماري‌هاي صعب‌العلاج، رنجي فراتر از درد جسماني هستند که علاوه بر آثار بيماري و دردهايي که دارد، سقوط اقتصادي خانواده‌ها را نيز منجر مي‌شود.

زندگي‌هاي صعب‌العلاج در زير خط فقر

به گزارش تابناک، بيماريهاي صعبالعلاج مانند سرطان، نهتنها جسم بيماران را درگير ميکنند، بلکه روح و روان خانوادهها را نيز زير فشار خردکنندهاي قرار ميدهند. اين بيماريها، فراتر از درد جسماني، با هزينههاي سرسامآور درماني، خانوادهها را به ورطه فقر و تنگدستي ميکشانند و گاه حتي يک زندگي متوسط را به نابودي ميکشند. در اين گزارش، به بررسي تأثيرات اقتصادي اين بيماريها بر خانوادههاي ايراني و راهکارهاي کشورهاي ديگر براي کاهش اين بار سنگين ميپردازيم.

 

از هزينههاي درمان تا فروپاشي معيشت

سرطان و بيماريهاي صعبالعلاج، به دليل ماهيت پيچيده و طولانيمدت درمان، هزينههاي هنگفتي به خانوادهها تحميل ميکنند. هزينههاي شيميدرماني، پرتودرماني، داروهاي تخصصي و بستريهاي مکرر، حتي در بيمارستانهاي دولتي، ميتوانند کمر اقتصاد يک خانواده را بشکنند. بر اساس گزارشها، هزينه ماهانه درمان برخي انواع سرطان در ايران ميتواند به چندين ميليون تومان برسد، در حالي که بسياري از خانوادهها با درآمدهاي اندک و زير خط فقر زندگي
مي
کنند.

براي خانوادههاي کمدرآمد، اين هزينهها به معناي فروش داراييها، گرفتن وامهاي سنگين يا حتي ترک درمان است. به عنوان مثال، عليرضا، بيماري که در گزارش همميهن نقل شده، از نبود داروهاي شيميدرماني باکيفيت در داروخانههاي دولتي ميگويد و مجبور به تهيه دارو از بازار سياه با هزينههاي گزاف حداقل 6 تا هفت ميليون تومان است. اين وضعيت، نهتنها بيمار را از درمان محروم ميکند، بلکه خانواده را در چرخهاي از بدهي و فقر گرفتار ميسازد.

علاوه بر هزينههاي مستقيم درمان، بيماريهاي صعبالعلاج اثرات غيرمستقيم اقتصادي نيز دارند. کاهش توانايي کار بيمار يا مراقب اصلي (که اغلب يکي از اعضاي خانواده است)، منجر به از دست رفتن درآمد خانوار ميشود. زنان سرپرست خانوار، که گاه خود بيمار هستند يا از بيمار مراقبت ميکنند، در اين ميان آسيبپذيرترند. گزارشها نشان ميدهد که در مناطق محروم، مانند محله گلزار شهداي دهدشت، فقر و بيماريهاي صعبالعلاج دست به دست هم داده و خانوادههاي بيسرپرست را به مرز فروپاشي رساندهاند.

 

فقر، نتيجهاي اجتنابناپذير؟

فقر ناشي از بيماريهاي صعبالعلاج تنها يک مشکل فردي نيست؛ اين يک چرخه معيوب است که کل جامعه را تحت تأثير قرار ميدهد. فقر اقتصادي به کاهش دسترسي به خدمات بهداشتي، سوءتغذيه و افزايش استرس منجر ميشود که خود اين عوامل بيماري را تشديد ميکنند. به گفته سازمان بهداشت جهاني، بيماريهاي مزمن مانند سرطان، بار اقتصادي سنگيني بر نظام سلامت و خانوادهها تحميل ميکنند، بهطوري که در بسياري از کشورها، اين بيماريها يکي از عوامل اصلي سقوط خانوادهها به زير خط فقر هستند.

در ايران، کمبود پوشش بيمهاي مناسب براي خدمات تسکيني و داروهاي گرانقيمت، اين معضل را تشديد کرده است. بسياري از بيماران به دليل هزينههاي بالا از درمان انصراف ميدهند، و اين امر نهتنها سلامت آنها را به خطر مياندازد، بلکه فشار رواني و اقتصادي مضاعفي بر خانواده وارد ميکند.

 

جهان چه کرده است؟

در کشورهاي پيشرفته، رويکردهاي چندجانبهاي براي کاهش بار اقتصادي بيماريهاي صعبالعلاج به کار گرفته شده است که ميتواند الگويي براي ايران باشد. در کشورهايي مانند کانادا و انگلستان، نظامهاي بيمهاي سلامت، هزينههاي درمان سرطان را به طور کامل يا تا حد زيادي پوشش ميدهند. براي مثال، در انگلستان، خدمات NHS (نظام سلامت ملي) بخش عمده هزينههاي درمان را تقبل ميکند و بيماران تنها هزينههاي جزئي را پرداخت ميکنند. اين امر مانع از فروپاشي اقتصادي خانوادهها ميشود.

 کشورهايي مانند استراليا و هلند، مراقبتهاي تسکيني مبتني بر منزل را توسعه دادهاند. اين مراقبتها، که شامل خدمات پزشکي، پرستاري و روانشناختي است، هزينههاي بستري را کاهش داده و کيفيت زندگي بيماران و خانوادههايشان را بهبود ميبخشد. در ايران، موسسه مکسا نمونهاي از اين تلاشهاست، اما هنوز اين خدمات به طور گسترده در دسترس نيست.

 در کشورهايي مانند سوئد و آلمان، برنامههاي حمايتي مانند يارانههاي نقدي مشروط، کمکهزينههاي مراقبت و معافيتهاي مالياتي براي خانوادههاي بيماران صعبالعلاج ارائه ميشود. اين سياستها به خانوادهها کمک ميکند تا فشار اقتصادي را تحمل کنند و از سقوط به فقر جلوگيري ميکند.

 ژاپن و کره جنوبي با سرمايهگذاري در برنامههاي غربالگري و تشخيص زودهنگام، هزينههاي درمان را کاهش دادهاند. تشخيص زودهنگام سرطان، نهتنها شانس بهبود را افزايش ميدهد، بلکه هزينههاي درماني را نيز به طور قابلتوجهي کاهش ميدهد.

 

قابل توجه مسئولان

بيماريهاي صعبالعلاج مانند سرطان، تنها يک چالش پزشکي نيستند؛ آنها زخمي عميق بر پيکر اقتصاد خانوادهها و جامعه ميزنند. در حالي که بيماران با درد جسماني ميجنگند، خانوادهها در نبردي خاموش با فقر و استيصال دستوپنجه نرم ميکنند. تجربههاي جهاني نشان ميدهد که با سياستگذاري هوشمندانه، پوشش بيمهاي مناسب و حمايتهاي اجتماعي هدفمند، ميتوان اين بار سنگين را سبکتر کرد. ايران نيز با بهرهگيري از اين الگوها و تقويت زيرساختهاي سلامت و رفاه اجتماعي، ميتواند اميد را به خانوادههاي درگير اين بيماريها بازگرداند. زمان آن رسيده که نظام سلامت و سياستگذاران، رنج مضاعف فقر را از دوش اين خانوادهها بردارند.

 

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.