اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

دلايل اقتصادي پشت پرده ترک تحصيل هزاران دانش آموز ايراني

هيچ چيز اينجا عادي نيست؛ البته که اين عادي نبودن نيز عجيب نيست. وقتي تحرکاتي آن سوي جهان دامن گير ايران و ايرانيان شود ديگر هيچ چيز عادي نيست و بيش از همه حالا و بعد از گذشت نيمي از مهرماه و آغاز سال تحصيلي، در وزارت آموزش و پرورش نيز فعلا هيچ چيز عادي نيست وقتي آمار‌ها حکايت از جمعيت چند صدهزار نفري بازماندگان از تحصيل دارد.

دلايل اقتصادي پشت پرده ترک تحصيل هزاران دانش آموز ايراني

جمعيتي بزرگ که هزينه بازماندن از تحصيل آنان در سالهاي آتي به ترسناکترين وجه ممکن خود را به رخ خواهد کشيد.

اين البته در حالي است که روز 18 شهريور سال جاري معاون آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش آخرين آمار از کودکان بازمانده از تحصيل را اعلام کرد و گفت: بنا بر آماري که من تحويل گرفتم، ما در دوره ابتدايي در سال تحصيلي 1403-1402 حدود 216 هزار و 243 کودک بازمانده از تحصيل داشتهايم که از اين تعداد 31 هزار و 518 نفر تاکنون به تحصيل بازگشتهاند.

 

جمعيت بازماندگان از تحصيل چقدر است؟

 

آمار بازماندگي از تحصيل در سالهاي اخير هر چند با گاه با کاهشهايي نيز همراه بوده، اما در يک روند کلي، اين آمار به شدت رو به افزايش است و در حالي که گزارش مرکز پژوهشهاي مجلس ميگويد در سال 95، تعداد 778 هزار کودک بازمانده از تحصيل در کشور وجود داشته، اعتماد آنلاين در گزارشي در فرودين سال جاري نوشت که: اين عدد در سال 1400 به 911 هزار نفر رسيده است.

همچنين بررسي دادههاي مرکز آمار ايران نشان ميدهد که در سال تحصيلي 1401-1402 در مقاطع تحصيلي مختلف، آمار بازماندگان از تحصيل به 929 هزار و 798 نفر رسيده است.کما اينکه باز به استناد همين گزارش مرکز آمار، سال گذشته، 15 تا 17 سالهها بيشترين جمعيت بازماندگان از تحصيل را داشتهاند.

اين آمار نشان ميدهد که در سال تحصيلي گذشته، جمعيت 15 تا 17 سالهها، سه ميليون و 552 هزار و 889 نفر بود. از اين ميان، 556 هزار و 994 نفر از آنها از تحصيل بازماندند.295 هزار و 101 نفر از بازماندگان از تحصيل در اين مقطع را پسران و مابقي را دختران تشکيل ميدهند.

جمعيت در سن مقطع متوسطه اول يعني 12 تا 14 سالهها در سال تحصيلي گذشته، سه ميليون و 980 هزار و 837 نفر بود. از اين ميان، 197 هزار و 690 نفر از آنها از تحصيل بازماندند. حدود 98 هزار نفر از بازماندگان از تحصيل در اين مقطع را پسران و حدود 99 هزار نفر را هم دختران تشکيل ميدهند.

همچنين جمعيت کودکان 6 تا 11 سال در سال تحصيلي گذشته، 9 ميليون و 86 هزار و 805 نفر بود. از اين ميان، 96 هزار و 202 نفر از پسران و 78 هزار و 912 نفر از دختران از تحصيل بازماندند، يعني در مجموع 175 هزار و 114 نفر از کودکان 6 تا 11 بيرون از مدرسه هستند.

پيش از اين، اما مرکز پژوهشهاي مجلس، آمار بازماندگي از تحصيلي در سال تحصيلي 1400-1401 را 911 هزار و 272 نفر اعلام کرد. بر اين اساس، آمار بازماندگي از تحصيل در سال تحصيلي گذشته نسبت به سال قبل از آن، حدود 2 درصد افزايش داشته است.

 

آمار ترسناکي که وزير آموزش و پرورش سابق ارائه کرد و سکوت وزير فعلي

 

در همين حال، اما رضا مرادصحرايي، وزير آموزش و پرورش وقت در 18 اسفند سال 1402 گفته بود: «سال گذشته حدود 900 هزار دانش آموز بازمانده از تحصيل شناسايي شدند و امسال بيش از 200 هزار دانش آموز شناسايي شدند که به تدريج کارهاي ادامه تحصيل آنها در حال انجام است.»

اين آمار و ارقام که وزير آموزش و پرورش سابق بيان ميکند تقريبا تکان دهنده هستند و البته که باز خوب بود که وزير آموزش و پرورش سابق دستکم درباره آمار کودکان جامانده از تحصيل سخن ميگفت چرا که وزير جديد اساسا به نظر ميرسد حتي دغدغه و نگراني نيز از اين بابت ندارد و در حالي که هزاران دانش آموز ايراني امسال از تحصيل بازمانده اند او تقريبا تاکنون هيچ اظهارنظري در اين باره نکرده است.

در واقع وزير آموزش و پرورش دولت پزشکيان هر چند درباره کلي از موضوعات منطقهاي و جهاني سخن گفته، اما به شکل عجيبي تاکنون درباره يکي از مهمترين مسائل و بحرانهاي کشور در حوزه آموزش و پرورش نظري ندارد!

گزارش تکان دهنده مديرکل وزارت آموزش و پرورش درباره جاماندگان از تحصيل

در همين حال، اما سال گذشته مديرکل ارزيابي عملکرد و پاسخگويي به شکايات وزارت آموزشوپرورش، اعلام کرد که 27 درصد کلاساوليها در مدارس ثبتنام نکردهاند. او اذعان داشت که در سال تحصيلي 1402-1401 تعداد کلاساوليها، 1 ميليون و 690 هزار و 788 نفر بودند که 1 ميليون و 306 هزار و 603 نفر از آنها در مدارس ثبتنام کردند. بهعبارتي حدود 23 درصد از کلاساوليها سال گذشته در مدرسه ثبتنام نکردند.

اما اين روند افزايشي آمار بازماندگان از تحصيل در ايران ادامه دارد. آخرين آماري که اعلام شده نشان ميدهد در سال تحصيلي 1401-1402، رقمي حدود 929 هزار و 798 نفر در مقاطع تحصيلي مختلف از تحصيل بازماندند. بررسي جزئيات آمارهاي بازماندگي از تحصيلي نشان ميدهد که بيشترين آمار بازماندگان از تحصيل مربوط به مقطع متوسطه دوم است.

 

عامل اقتصادي از اصليترين عوامل جاماندگي دانش آموزان در کشور

 

در همين حال، اما به نظر ميرسد که نرخ جذب بسيار ناچيز کودکان بازمانده از تحصيل در کنار تعداد بالاي ترک تحصيل سالانه (از 270 هزار تا 347 هزار نفر) موجب شده تا روند بازماندگي از تحصيل در نظام آموزش و پرورش رو به رشد باشد.

مرکز پژوهشهاي مجلس نيز در گزارش خود نقش عوامل اقتصادي در بازماندگي از تحصيل را بسيار جدي دانسته است. در اين گزارش آمده که سال 1399 حدود 70 درصد کودکان بازمانده از تحصيل در دهک يک تا پنج اقتصادي کشور قرار داشتند. هم چنين بنا بر گزارش اين مرکز، دهک دوم با 22 درصد بيشترين سهم بازماندگي از تحصيل را به خود اختصاص داده است. بررسي اين دادهها نشان ميدهد که استان سيستان و بلوچستان با بيش از 73 درصد بيشترين نرخ فقر کودکان بازمانده از تحصيل را در سال 1399 داشت.

کما اين که نقشه پراکندگي جمعيت، بازماندگي از تحصيل و ترک تحصيل با ميزان توسعهيافتگي و نقشه فقر کشور هماهنگي کاملي دارد.به اين ترتيب استانهايي که از نظر اقتصادي توسعه کمتري را تجربه کردهاند، در صدر استانهاي درگير بازماندگي و ترک تحصيل هستند. هم چنين گزارش مرکز پژوهشهاي مجلس ميگويد پنج استان سيستان و بلوچستان، خراسان رضوي، تهران، خوزستان و آذربايجان غربي داراي بيشترين فراواني مطلق بازماندگان از تحصيل هستند.

در ادامه نيز باز استانهاي سيستان و بلوچستان، خراسان رضوي، خوزستان، آذربايجان غربي و کرمان به ترتيب داراي بيشترين آمار ترک از تحصيل کودکان در سال 1401-1400 را دارا هستند.در عين حال بايد به اين وضعيت، مساله کمبود قابل ملاحظه معلمان که حتي منجر به بيمعلم ماندن کلاسهاي درس در تهران و شهرهاي بزرگ ختم شده را اضافه کرد.

همزمان رتبهبندي، ترميم حقوق و تلاش براي افزايش کيفيت تدريس، در شرايطي که به شدت با کمبود معلم در مدارس کشور مواجه هستيم به شدت بر نگرانيها در مورد وضعيت آموزش و پرورش و آينده کشور افزوده است.

در واقع به نوعي با عوامل چندگانهاي مواجه هستيم که در نهايت منجر به جاماندن رقمي حدود يک ميليون دانش آموز از مدارس کشور شده و البته که در هر دو بعد دانش آموزان جامانده از تحصيل و چه بحران کمبود معلم مساله اقتصادي به شدت محسوس است.

 

بحران اقتصادي حاصل از ترک تحصيل دانش آموزان براي کشور

 

اما در اين ميان مسالهاي که در سکوت وزير آموزش و پرورش و بسياري ديگر از مسئولان کشور وجود دارد و همچنان ناديده گرفته ميشود يکي همين است که چطور اين ترک تحصيل در طولاني مدت ميتواند خسارتهاي اجتماعي و اقتصادي جدي روي دست کشور بگذارد.

شايد کمتر متولد دهه 40 و 50 و 60 باشد که روزگار نهضت سوادآموزيها را در کشور از ياد برده باشد. پس از انقلاب اسلامي يکي از عملکردهاي ارزشمند حتي در دوران جنگ ايران و عراق، همين نهضت بزرگ سوادآموزي بود، نهضتي که فارغ از تلاش براي تحصيل هزاران دانش آموز شايد بسياري هنوز به ياد ميآورند که چطور حتي گيس و ريش سفيدان کشور را نيز پاي تخته سياه نشاند و منجر به سوادآموزي در کشور شد.

همين سوادآموزي در ادامه روند بسياري از خدمات ديگر از جمله گرفتن گواهينامه در کشور را نيز تسهيل کرد. حالا، اما 4 دهه پس از آن روزها به ناگاه با جمعيت بزرگي از دانش آموزان بازمانده از تحصيل مواجه هستيم که برخي حتي در کلاس اول دبستان نيز ثبت نام نکرده اند.

نتيجه چنين روندي خسارت جدي براي کشور در پي دارد که کمترين آن خروج هزاران نيروي کار تحصيل کرده از بازار و افزايش نيروي کار بدون تحصيلات لازم است، اين روند افزايش کودک همسري را نيز رقم ميزند.اين روند در طي شايد يک دهه آتي ميتواند منجر به بروز خسارتهاي جدي در کشور شود، خسارتهايي که هر کدام ميتواند باري تازه بر اقتصاد کشور و معيشت شهروندان باشد.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.