در حمله سپاه به اسرائيل، 240 جنگنده آمريکا و ناتو به اسرائيل کمک کردند

مشروح گفت‌وگوي روزنامه ايران با سرلشکر غلامعلي رشيد، فرمانده قرارگاه مرکزي خاتم‌الانبيا(ص) درباره ابعاد مختلف عمليات وعده صادق را در ادامه مي خوانيد.

عمليات 7 اکتبر حماس را چگونه ارزيابي و فکر مي‌کنيد مهم‌ترين دستاورد اين عمليات چه بود؟

مهم‌ترين دستاورد اين عمليات اين است که پوشالي بودن اسرائيل نمايان شد. پايه‌هاي ارتش اسرائيل به عنوان نيرويي که به اين شکل پرمدعا و اين ارتش دروغگو که طي اين هفتاد سال ادعا مي‌کرد من بي‌حريفم؛ من کسي بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوريه را شکست دادم، فروريخت؛ رژيمي جعلي‌ که در اين سال‌هاي اخير هم مأموريت دارد که عليه ما رجز خواني کند. اين نکته بسيار مهمي است.

شهيد حاج قاسم سليماني مي‌گفت هر دولتي در عالم يک ارتش دارد اما در اسرائيل برعکس است؛ يک ارتش وجود دارد که آن ارتش يک دولت جعلي ساخته است، يعني ما فقط با يک نيروي نظامي مواجهيم و نه چيزي بيشتر. اينها آمدند و چيزي را در اينجا کاشتند که به خيال خودشان از آن يک کشور به وجود بيايد؛ اسرائيل مفهومي شبيه ايمپلنت در دندانپزشکي است که انگليسي‌ها و کشورهاي غربي آن را کاشته‌اند و حيات اسرائيل هم به غرب وابسته است.

يعني اگر روزي غرب نباشد، اسرائيل يک شبه فرو مي‌پاشد و برعکس هم هست؛ يعني اگر اسرائيل فروبپاشد، غرب هم فرو مي پاشد. اسرائيل در ايران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانه‌هاي غربي به او کمک مي‌کنند. از اطلاعات و هر کمکي اعم از سياسي، نظامي، رسانه‌اي و... نياز داشته باشند، در اختيارشان قرار داده مي‌شود.

جمهوري اسلامي ايران بارها به وضوح بيان کرده است که اسرائيل غاصب و اشغالگر بايد از بين برود؛ اين آرمان در عرصه واقعيت تا چه اندازه دست يافتني است؟

اين نکته را اينجانب عرض کنم که متأسفانه برخي اساتيد دانشگاه و روشنفکران مغالطه کرده‌اند که جمهوري اسلامي ايران، گفته ما مي‌خواهيم اسرائيل غاصب را نابود کنيم؛ در حالي که رهبري و مقامات جمهوري اسلامي هميشه گفته‌اند که جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک نظام سياسي به کمک همه دولت‌ها و ملت‌هاي مسلمان بايد اسرائيل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمين و سرزمين ملت مسلمان فلسطين را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.

چيزي که براي فرماندهان ارتش اسرائيل آزار دهنده است و مايه کابوسشان است، همين شکننده بودنشان است. کابوس آزاردهنده براي فرماندهان اسرائيل اين است که اينها مي‌گويند فقط 1100 تن به ما حمله کردند و ما را به اين شکل به هم ريختند؛ حماس 30 هزار رزمنده دارد؛ اگر بار ديگر 10 هزار تن از اين رزمندگان، غافلگيرانه به ما حمله کردند، به همراه 10 هزار  رزمنده حزب‌الله لبنان و 2 يا 3 هزار تن از اين جوانان کرانه غربي، کار اسرائيل تمام مي‌شود. تازه اين رقم بخش کوچکي از قواي آنهاست.

اسرائيل سرزمين بسيار کوچکي دارد. يک بار در خردادماه سال گذشته در يکي از جلسات مستمري که با فرماندهان ارشد نيروهاي مسلح سپاه و ارتش داشتيم، با اشاره به عمليات بيت المقدس مقايسه‌اي بين شيوه اقدام ما در اين عمليات و وضعيت اسرائيل انجام دادم؛ وسعت عمليات بيت المقدس ما در جنگ در برابر عراق 6000 کيلومتر مربع بود؛ يعني ما وسعت جغرافيايي فلسطين اشغالي را در اين عمليات آزاد کرديم و نقشه اين منطقه را روي نقشه جغرافيايي فلسطين اشغالي گذاشتيم؛ از مرزهاي جنوب لبنان يعني نيمه شمالي خاک فلسطين اشغالي تا اطراف کرانه غربي و تا اشدود را پوشاند؛ يعني تا جنوب تل آويو.

يعني ما ديديم که مراکز حکومتي، مراکز نظامي، مراکز جمعيتي و مراکز اقتصادي همگي در اين منطقه قرار مي‌گيرند و مابقي مناطق جنوب اسرائيل عمدتاً بياباني است؛ مناطقي مثل صحراي نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگي بيابان هستند و جمعيت قابل توجهي در آنجا وجود ندارد.

عمده جمعيت يهودي و اعراب قديم 1948 در اين منطقه هستند؛ همه شهرهاي اسرائيل، همه مراکز حکومتي، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتي و... آن حرفي که فرمانده ارتش ما برادر عزيزم امير سرلشکر موسوي زد، حرف محاسبه شده‌اي بود؛ خبرنگاري قبلاً از امير موسوي پرسيده بود که اگر جنگي بين ايران و اسرائيل اتفاق بيفتد، ارتش، سپاه و نيروهاي مسلح ايران چگونه مي‌توانند اسرائيل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود: اگر شرايطي و امکاني به وجود بيايد که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائيل قرار بگيريم، فقط با يک عمليات و نه بيشتر در همان مقياس عملياتي مثل فتح المبين و بيت المقدس کار اسرائيل را تمام مي‌کنيم؛ يعني اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همين کرانه غربي و از خود غزه نيرويي در حد همين رزمندگان فتح المبين به اسرائيل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائيل نابود مي‌شود و واقعه 7 اکتبر هم نمونه‌اي از اين مسأله بود؛ اسرائيل نتوانست حتي در مقابل يک گروه چريکي و نه يک ارتش منظم به درستي عمل کند؛ آن هم حمله‌اي که فقط حدود 16 تا 20 ساعت به طول انجاميد پس اين ارتش پر مدعا تصويري که از خودش مي‌سازد دروغين است.

وضعيت کنوني اسرائيل را از حيث مؤلفه‌هاي جغرافيايي و جمعيتي چگونه مي‌بينيد؟ فکر مي‌کنيد بحران‌هاي مختلفي که رژيم اسرائيل با آنها روبه‌روست تا چه اندازه اين کشور را شکننده و ضعيف کرده است؟

ما نبايد فکر کنيم، اسرائيل همان چيزي است که خودش و رسانه‌هاي غربي به تصوير مي‌کشند. بعضي وقت‌ها اسرائيل مي‌آيد در ايران کاري انجام مي‌دهد و مثلاً دانشمند هسته‌اي ما را ترور مي‌کند يا اقدام انفجاري در يک نقطه محدود انجام مي‌دهد و بعد اين کار خودش را بسيار بزرگ‌تر از چيزي که بوده نشان مي‌دهد. کل امپراتوري رسانه‌اي غرب هم از او پشتيباني مي‌کند، چون اسرائيل با کمک‌هاي مستقيم امريکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رايگان در اختيارش قرار مي‌دهند؛ پول، تجهيزات، پيشرفته‌ترين سلاح‌ها و هر نوع کمکي که بخواهد.

در حال حاضر فرمانده سنتکام در تل‌آويو قرارگاه عملياتي برپا کرده و از نزديک در حال فرماندهي ميدان جنگ است. سربازان فرانسوي، انگليسي و امريکايي در کنار سربازان اسرائيلي مي‌جنگند؛ يعني اسرائيل چنين رژيم جعلي است.

کتابي هست به نام جغرافياي سياسي خاورميانه و شمال آفريقا که آلاسداير درايسدل و جرالد هنري بليک که دو جغرافيدان انگليسي هستند، آن را در دهه 80 ميلادي نوشته‌اند و توسط خانم درّه ميرحيدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پيشنهاد مي‌کنم. در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازي و سير تکامل نظام دولت‌ها» وارد بحث اسرائيل شده و نوشته است: اسرائيل يک پارادوکس است و ثمره يک ايدئولوژي افراطي به نام صهيونيسم است؛ مسائل بسيار حادي دارد و هرگز قادر به واحدسازي اين مردمي که از سراسر دنيا گرد آورده، نيست.

در اين کتاب آمده که جمعيت يهودي‌هاي اسرائيل از سراسر دنيا از 102 کشور مختلف آورده و در اينجا جمع شده‌اند و اين جمعيت گردآوري شده، چند زبانه است و حداقل به 15 زبان تکلم مي‌کنند (عبري - عربي - انگليسي - لهستاني - روسي - آلماني - ايراني - اسپانيايي - آفريقايي و...). دليل اين شکستي که متوجه اسرائيل شد و قادر به ترميم آن نخواهد بود، چيزي نيست جز اينکه اين ارتش و اين دولت جعلي اسرائيل و جامعه‌اي که در آن سرزمين اشغالي جمع شده‌اند، بي‌هويت‌اند و فاقد علت وجودي هستند که عامل مهم تشکيل‌دهنده يک دولت و ملت است ـ هويت ملي ندارند - پيوستگي فرهنگي ندارند و هيچ‌ يک از عناصر و مؤلفه‌هاي مهم را که يک دولت و ملت بايد داشته باشند، ندارند.

اينها هويتي ندارند؛ نه هويت فرهنگي دارند و نه هويت ملي و نه به هم پيوسته‌اند؛ يعني انسجام و پيوندي ميان آنها وجود ندارد. وضعيت اين جمعيت با وضعيت مردم ايران اصلاً قابل قياس نيست؛ مردم ايران پيوندهاي مستحکم و قوي با يکديگر دارند؛ عواملي مانند تجانس مذهبي، تجانس نژادي، تجانس زباني و تجانس قومي که در ايران هست در کمتر جايي از دنيا وجود دارد.

دشمنان و رسانه‌هاي معاند غرب سعي دارند القا کنند که تنوع قوميتي در ايران سبب شکاف ميان جامعه ما شده است، در حالي که در واقعيت اين‌گونه نيست؛ درست است که در ايران تنوع فرهنگي و قومي وجود دارد، اما مردم ايران از اين تفاوت‌ها در راستاي همدلي خود استفاده مي‌کنند و اتفاقاً اين تنوع و تفاوت، صميميت‌ها را بيشتر کرده است. همه اين قوميت‌ها و گروه‌هاي متنوع در جامعه ايران هر زمان که ذره‌اي احساس خطر مي‌کنند، يک دل و يک زبان کنار هم مي‌مانند و براي دفاع از ايران با هم متحد مي‌شوند.

عوامل موقعيت راهبردي و فضا، وحدت سرزميني، ريشه کهن تاريخي، تجانس زبان، مذهب و دين و نژاد و قوميت، ساختار فرهنگي، آرمان سياسي و حکومت قدرتمند مرکزي از عوامل درون‌زا و تهديدات خارجي (به تحريک استکبار جهاني) از عوامل برون‌زا هستند که در ايجاد و افزايش همبستگي و وحدت و پيوستگي ميان ساکنان سرزمين ايران مؤثرند و اما در اسرائيل چنين چيزي وجود ندارد؛ هيچ يک از اين پيوندها وجود ندارد؛ اسرائيل هيچ يک از مؤلفه‌هايي را که علت وجودي يک کشور است و بر اساس آنها يک کشور تشکيل مي‌شود، ندارد.

درباره عمليات وعده صادق توضيح دهيد و ابعاد داخلي و بين‌المللي آن را براي مخاطبان خارجي بيان کنيد.

دو عمليات «طوفان الاقصي» که توسط حماس انجام شد و عمليات «وعده صادق» که اقدام نظامي مستقيم ايران عليه رژيم بود، به‌ وضوح نشان داد که اسرائيل به شدت آسيب‌پذير است. ديگر هيچ چيز به قبل از طوفان الاقصي و اقدام مستقيم نظامي جمهوري اسلامي برنمي‌گردد. هر شکل از پاسخ رژيم براي رهايي از باتلاقي که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگي بيشتر خواهد شد. محورهاي مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آينده محور مقاومت ديدن دارد. تاريخ از نو بازخواني خواهد شد.

ملت‌هاي مظلوم منطقه بويژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطين و لبنان در برابر اشغالگر صهيونيستي راه مقاومت را آموخته‌اند و به فضل پروردگار بر رژيم اشغالگر صهيونيستي به کمک همه دولت‌ها و ملت‌هاي مسلمان از جمله جمهوري اسلامي ايران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.

مشخصه‌هاي امريکا و رژيم صهيونيستي را در منطقه همه ملت‌ها مي‌بينند؛ اشغال سرزمين ملتي مسلمان، آواره کردن ملت فلسطين، زورگويي، باج‌خواهي، جنايت و نسل‌کشي و کشتار طي 70 سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطين حاضر به تسليم در برابر امريکا و رژيم صهيونيستي نيستند.

مهم‌ترين برجستگي عمليات وعده صادق، ظهور اراده و تصميم رهبري ايران بود که همه دشمنان را غافلگير کرد؛ اسرائيل که تصور مي‌کرد يک دژ نظامي نفوذناپذير است، مورد تهاجم و نفوذ موشک‌ها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصميم ملت بزرگ ايران که در رهبري انقلاب متجلي شد، اهميت استراتژيک دارد. اينکه چه ميزان از شليک‌هاي ايران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهميت کمتري دارد. عمليات وعده صادق، عبور از بازدارندگي خودساخته و توهمي رژيم صهيونيستي بود که تصور مي‌کرد با تکيه بر قدرت‌هاي امريکا و ناتو، بازدارندگي‌اش تضمين شده است.

وقتي که ديدند رهبري ايران تصميم قاطع خود را براي تنبيه متجاوز اسرائيلي گرفته است، همه با ترس به کمک اسرائيل آمدند. امريکا با حمايت کامل و گلچيني از قدرت‌هاي ناتو بويژه انگليس و فرانسه و برخي کشورهاي منطقه، لايه‌هاي دفاعي متعددي در برابر قدرت تهاجمي موشکي و پهپادي ايران ايجاد کردند و در جغرافيايي به وسعت حداقل يک ميليون کيلومتر مربع بر فراز فضاهاي عراق، اردن، شمال عربستان، درياي سرخ، شرق مديترانه، قبرس و فلسطين اشغالي آرايش دفاعي گرفتند و عليرغم اين ديوارهاي دفاعي در حمايت از رژيم صهيونيستي، موشک‌هاي پر قدرت ايران از سپرهاي دفاع موشکي عبور کرد و دو مرکز نظامي نواتيم و شلاخيم را درهم کوبيد.

رژيم صهيونيستي جرأت نکرد تصاويري از اين دو پايگاه نظامي را به دنيا نشان بدهد؛ اگر امريکايي‌ها، انگليسي‌ها و فرانسوي‌ها و سنتکام به کمک رژيم صهيونيستي نمي‌آمدند، قطعاً 80 درصد از پرتابه‌هاي ايران، پايگاه‌هاي نظامي رژيم صهيونيستي را درهم مي‌کوبيدند.

با عمليات وعده صادق، آرايش استراتژيک يک بار ديگر به سود جمهوري اسلامي ايران تغيير کرد و اين تغيير در شرايطي اتفاق افتاد که امريکا اعلام کرد «ما کنار اسرائيل با اراده آهنين ايستاده‌ايم!» امريکا و رژيم صهيونيستي و ساير قدرت‌هاي غربي که به کمک اسرائيل آمدند، در عمليات، 10 ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحميل اراده ملت ايران و شکست بازدارندگي اسرائيل بودند. قدرت ايران را همگان تحسين کردند که بدون غافلگيري و با اعلام قبلي، رژيم صهيونيستي را تنبيه کرد و در حقيقت، سيلي‌ها و مشت‌هاي محکمي به لات گستاخ و جنايتکار منطقه زد و او را سر جايش نشاند.

اين عمليات تهاجمي را در پاسخ به جنايت رژيم صهيونيستي عليه فرماندهانش در کنسولگري و سفارت ايران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوريه در آنجا مستقر شده‌اند؛ عمليات تهاجمي وعده صادق را بخشي از نيروي هوا فضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي برعهده داشت که اين بخش کوچک، تنها 20 درصد توان تهاجمي خود را به کار گرفت و در مقابل، امريکا و ناتو و سنتکام و رژيم صهيونيستي با 240 فروند هواپيماي جنگنده و سامانه‌هاي متعدد ضد موشکي مستقر بر ناوهاي امريکا در مديترانه و درياي سرخ و سامانه‌هاي ضد موشکي رژيم صهيونيستي با ترس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نيروي هوا فضاي سپاه با 80 درصد توان تهاجمي خود آماده بود تا بنا به دستور موج‌هاي بعدي حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ايران تشخيص دادند که تنبيه رژيم صهيونيستي در همين حد کفايت مي‌کند و حمايت اين گونه از رژيم صهيونيستي از سوي امريکا، انگليس، فرانسه و دولت‌هاي اروپايي، انسان را ياد جنگ‌هاي صليبي مي‌اندازد.

امريکا و دولت‌هاي اروپايي شريک قطعي جنايات رژيم صهيونيستي در فلسطين اشغالي هستند و هرگز اين هزينه‌هاي راهبردي که امريکا و دولت‌هاي اروپايي براي حمايت از رژيم صهيونيستي مي‌پردازند، مورد قبول ملت‌هاي غربي نيست. آيا انسان‌هايي حکيم و عاقل در جامعه غرب پيدا خواهد شد تا به کمک ملت‌هايشان، مانع سياست‌هاي دولت‌هاي خود در حمايت از نسل‌کشي و ويرانگري اسرائيل غاصب عليه ملت مظلوم فلسطين بشوند؟

يعني واقعيت اسرائيل با آنچه در رسانه‌ها از خود به نمايش مي‌گذارد، يکي نيست؟

خير. تصويري که اسرائيل از خودش در رسانه‌ها مي‌سازد، هرگز با تصوير واقعي اسرائيل در داخل سرزمين فلسطين اشغالي انطباق ندارد. تصوير دروغين از خودش مي‌سازد؛ اينکه من بي‌حريفم و حريف ندارم.

در عمليات 7 اکتبر تمام هيمنه دروغينش شکسته شد؛ توسط 1100 يا 1200 تن از رزمندگان يک گروه چريکي که همه نظاميان مي‌دانند اين تعداد، استعداد رزمي و مانوري يک تيپ پياده است. 1100 تن به اين ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضي از رزمندگان حماس مي‌گويند که اسرائيلي‌ها خواب و شراب خورده بودند؛ همه در تانک‌ها و در قرارگاه‌ها، خواب بودند. اصلاً باورمان نمي‌شد که ارتش اسرائيل با يک عمليات چند ساعته ما تا اين اندازه فرو بپاشد. خود امريکايي‌ها هم مي‌گويند؛ بلينکن که وزير خارجه امريکاست و به کشورهاي عربي رفت و آمد مي‌کند، به منطقه که آمده بود، به نخست‌وزير عراق گفته بود که ارتش اسرائيل فروپاشيده و کارش تقريباً تمام بود؛ ما رفتيم و به آنها کمک و اين ارتش را از زمين بلند کرديم و نگهش داشتيم تا کامل از بين نرود و سعي کرديم آنها را مجاب کنيم تا ايستادگي کنند و با تکيه به ما کارشان را ادامه دهند.

بنابراين رژيم صهيونيستي از نظر اقتصادي و نظامي به کمک حمايت‌هاي مستقيم آمريکا و اروپا سر پا ايستاده است و به رايگان هر امکاني را که نياز داشته باشد، در اختيارش قرار مي‌دهند حتي سلاح کشتار جمعي يعني بمب اتم!