اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

دام آمريکا براي عراق

مينا العريبي، سردبير روزنامه انگليسي زبان در مقاله‌The National «عراق را ترک نکنيد؛ در چرايي تداوم حضور آمريکا در عراق» که در وب‌سايت فارن افرز منتشر شده است، سعي در توجيه تداوم حضور آمريکا در عراق داشته است. العريبي در اين مقاله سعي کرده آمريکا را ضامن حاکميت عراق توصيف کند؛ گزاره‌اي که بي‌پايه بودن آن در نگاهي سطحي به وضعيت عراق در طول ساليان اشغال روشن مي‌شود.

دام آمريکا براي عراق

نکته مهمتري که خوانش اين مقاله آن را روشن ميسازد، بيم آمريکا و حاميان آن از پيوند محکم جمهوري اسلامي ايران و عراق و ارتباطات قوي دو کشور است.

بهعلاوه، نويسنده بغض و کينه خود را از گروههاي بسيج مردمي عراق نيز نشان ميدهد؛ همان گروههايي که در زمان رها کردن بغداد از سوي واشنگتن در برابر حمله داعش، با فتواي مرجعيت و با کمکهاي نيروهاي مقاومت، در برابر تروريستهاي ساخته دست آمريکا ايستاده و تبديل به ضامنان اصلي استقلال و حاکميت اين کشور شدند.

اکثر نخستوزيران عراق در دو دهه گذشته در مقطعي از ارتش آمريکا خواستهاند کشورشان را ترک کنند. نخستوزير ابراهيم الجعفري اولين درخواست عمومي براي خروج ايالاتمتحده را در سال 2005 مطرح کرد و پس از او اين گزاره از سوي نوري المالکي در سال 2008، عادل عبدالمهدي در سال 2020 و محمد السوداني، نخستوزير کنوني در دسامبر 2023 تکرار شده است.

در بيشتر بازه زماني مذکور، مبدأ اين درخواستها گروههاي شبهنظامي اسلامگراي تحت حمايت ايران هستند که در عراق فعاليت کرده و رهبران سياسي بغداد را واداشتهاند تا خواستار خروج نيروهاي آمريکايي از عراق شوند.

مذاکرات دوجانبه طي 15 سال گذشته يا بيشتر سبب شده است حضور نظامي ايالاتمتحده در عراق از زمان اوج آن در سال 2007، يعني زماني که 170 هزار نيروي آمريکايي بهعنوان بخشي از «بسيج» مبارزه با القاعده و پشتيباني از نيروهاي مسلح اين کشور که پس از متلاشي شدن از سوي واشنگتن در سال 2003 هنوز در مرحله بازسازي خود بودند، بهشدت کاهش يابد.

باراک اوباما تمام نيروهاي ايالاتمتحده را تا اواخر سال 2011 از عراق خارج کرد و تنها 3 هزار نفر را سه سال بعد براي مبارزه با گروه [موسوم به] دولت اسلامي عراق و شام (داعش) به اين کشور بازگرداند. تعداد فعلي سربازان آمريکايي در عراق اکنون 2500 نفر است.

تهديد ايجاد شده از سوي القاعده و داعش در اين کشور هم به ميزان قابلتوجهي کاهش يافته و اعمال خشونتآميز چشمگير هم نادر شده، شرايطي که توجيهکننده حضور کمرنگ نيروهاي آمريکايي در عراق است.

اکنون سوداني به دنبال پايان دادن به ماموريت نظامي آمريکا در عراق است. نخستوزير با فشار شرکاي خود در دولت مواجه است؛ بلوکي موسوم به چهارچوب هماهنگي که از احزاب شيعه اسلامگرايي تشکيل شده است که نزديک به ايران هستند.

او همچنين به دنبال تقويت جايگاه خود است. اگرچه سوداني بهعنوان فرمانده کل قوا عملا بايد بر تمام نهادهاي مسلح عراقي تفوق داشته باشد، اما در عمل، گروههاي شبهنظامي يا بهصورت خودمختار يا از طريق نيروهاي بسيج مردمي -سازماني فراگير که از نظر قانوني بخشي از دستگاه امنيتي عراق بوده اما مستقيما با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران- هماهنگي دارد.

هنگامي که سوداني در 15 آوريل با جو بايدن، رئيسجمهور آمريکا در واشنگتن ديدار کند، از ايالاتمتحده درخواست خواهد کرد تمام نيروهاي آمريکايي را از عراق خارج کند، اما بعيد است که طرحي براي مقابله با شبهنظاميان پس از خروج اين نيروها ارائه کند.

انجام اين کار مستلزم تقويت نهادهاي عراق است، زيرا گروههاي شبهنظامي و سياستمداراني که از آنها حمايت کرده از ساختارهاي دولتي ضعيف سوءاستفاده ميکنند. با اين حال با توجه به اينکه برخي از اعضاي ائتلاف حاکم در بسيج مردمي عراق نيز سمت دارند، اراده سياسي چنداني براي چنين اصلاحاتي وجود ندارد.

خطر تشديد تنش از سوي گروههاي مسلح واقعي است. در ماههاي اخير، چندين گروه شبهنظامي ازجمله کتائب حزبالله که تحت تحريم ايالاتمتحده است فعالتر شدهاند و به پايگاههاي ارتش عراق، پرسنل آمريکايي و يک پايگاه آمريکايي در اردن حمله کردهاند.

حتي يک گروه هم ادعا کرده موشکي را پرتاب کرده که به شهر ايلات اسرائيل رسيده است؛ موشکي که بايد از حريم هوايي اردن يا سوريه عبور کرده باشد. ايران بهعنوان حامي اين گروههاي شبهنظامي از هياهويي که در سراسر خاورميانه گسترش يابد، سود ميبرد. بهعلاوه، خروج ايالاتمتحده از عراق به تهران فرصتهاي بيشتري براي افزايش نفوذ خود در بغداد ارائه ميدهد.

اگر حضور نظامي ايالاتمتحده در عراق به پايان برسد، احتمالا متعاقبا شاهد ايجاد اختلافات سياسي خواهيم بود. پيشرفتهاي حاصل شده براي نيروهاي مسلح عراق از سال 2014 يعني زماني که آنها نتوانستند مانع پيشروي داعش در يکسوم خاک خود شوند، در صورت برداشته شدن دست حمايت ايالاتمتحده ممکن است از بين برود.

نيروهاي آمريکايي به توسعه حرفهاي نيروهاي نظامي عراقي کمک کرده و دور ماندن آنها از سياست را تسهيل ميسازند. بغداد در تلاش براي حفظ روابط با ايران در عين مقاومت در برابر ديکتههاي تهران، موازنه ظريفي را ايجاد کرده است؛ اما بدون ايالاتمتحده بهعنوان وزنه تعادل، حفظ اين موازنه تقريبا غيرممکن خواهد بود.

واشنگتن اکنون بايد از اهرم نفوذ خود در بغداد براي حفظ حضور نظامي غيرجنگي، مشابه نيروهايي که در آلمان، ژاپن، فيليپين و کشورهاي ديگر دارد، استفاده کند.

يک توافق بلندمدت دوجانبه براي حضور نيروهاي آمريکايي در عراق نشاندهنده حمايت آشکار کاخ سفيد از نيروهاي مسلح عراق و همچنين سيگنالي است که نشان ميدهد عراق وابسته به ايران نيست؛ بلکه يک مشارکتکننده مستقل در ساختار امنيتي گستردهتر و وسيعتر به شمار ميرود. با حمايتهاي بينالمللي و ايالاتمتحده، عراق ميتواند در مسير تبديل شدن به سنگبناي ثبات در منطقه حرکت کند.

 

فضاي مذاکره

 

حضور ايالاتمتحده در عراق در برههاي ناپايدار براي خاورميانه در کانون توجه قرارگرفته است. جنگ در نوار غزه فرصتهايي را براي آن دسته از بازيگران خارجي ايجاد کرده است که به دنبال سود بردن از ويرانيها هستند، ازجمله ايران. نيروهاي نيابتي ايران اکنون بيش از هر زمان ديگري فعال هستند و تهران خواستار چيزي جز کاهش حضور ايالات متحده در منطقه و ترک کامل عراق نيست.

کشش ايران براي گروههاي شبهنظامي اکنون قويتر از قبل شده است؛ زيرا تهران در بحبوحه جنگ ويرانگر غزه که پس از حمله حماس در 7 اکتبر آغاز شده است، لفاظيهاي خود در مورد رويارويي با اسرائيل و حامي اصلي آن ايالات متحده را دوچندان کرده است. اگر نيروهاي آمريکايي مستقر در عراق به خانه فرستاده شوند؛ تهران در اين زمان حساس يک پيروزي سياسي را کسب خواهد کرد و به اين کشور آزادي عمل بيشتري در گام بعدي خود در عراق داده خواهد شد.

ايالاتمتحده امروز دوستان زيادي در رهبري عراق ندارد؛ وضعيتي که نتيجه عدم تعامل ديپلماتيک اين کشور در طول سالها به شمار ميرود. با اين حال، اين امر بدان معنا نيست که سياستمداران عراقي همگي خواهان خروج نيروهاي آمريکايي از اين کشور هستند.

بهطور خاص رهبران کرد از لحاظ تاريخي روابط نزديکي با ايالاتمتحده داشتهاند و ترجيح ميدهند نيروهاي آمريکايي در خاک عراق باقي بمانند. فواد حسين، وزير امور خارجه و سياستمدار کارکشته اهل اقليم کردستان، تمايل خود را براي ادامه روابط با واشنگتن براي مقابله با تهديد دائمي داعش ابراز کرده است.

گزارشي از پوليتيکو در ژانويه به نقل از «مستشاران ارشد» دولت عراق مدعي شد که در پشتصحنه، مقامات بغداد -ازجمله خود سوداني- ادامه حضور آمريکا در اين کشور را ترجيح ميدهند (البته سوداني سريعا اين گزارش را تکذيب کرد.) حتي در داخل نيروهاي بسيج مردمي نيز برخي از بازيگران سياسي که روابط نزديکي با ايران دارند نيز به دنبال اجتناب از تابعيت کامل از تهران هستند.

در اين ميان سياستهاي دولت عراق نيز تا حدودي متناقض است. تلاشهاي کنوني براي پايان دادن به حضور نظامي ايالاتمتحده بخشي از تلاش گستردهتر بغداد براي محدود کردن نفوذ بينالمللي در اين کشور است؛ دولت عراق همچنين استفاده از دينار عراق را براي معاملات مالي بهجاي دلار آمريکا دنبال ميکند و نهاد ماموريت کمکرساني سازمان ملل به عراق را نيز که به نظارت بر انتخابات و تشويق گفتوگو ميان احزاب سياسي رقيب کمک کرده، محدود کرده است.

اردوگاههايي هم که توسط سازمان بينالمللي مهاجرت و ساير نهادهاي خارجي براي عراقيهايي که بهدليل خشونت آواره شده احداث شدهاند، در تابستان امسال بسته ميشوند؛ حتي اگر همه ساکنان آنها براي خود خانههاي دائمي تامين نکرده باشند.

با اين حال، دولت عراق همچنان به دنبال برقراري پيوند نظامي با غرب است.

گروه مامور ناتو در عراق که به آموزش و مشاوره نيروهاي عراقي کمک ميکند، برخلاف آمريکا، زير بار انتقادها قرار ندارد. سوداني در اوايل سالجاري با ينس استولتنبرگ، دبيرکل ناتو ديدار کرد تا مجددا تاکيد کند مايل است اين ائتلاف همچنان در عراق باقي بماند. رهبران عراق بهوضوح ميخواهند تخصص و آموزش نظامي غربي را حفظ کنند؛ واشنگتن هم ميتواند از اين تمايل بهعنوان اهرمي براي اطمينان از برقراري يک نيروي حرفهاي و تحتحمايت ناتو استفاده کند.

برنامهريزي براي آينده عراق پسادرگيري خود يک نقطه قوت براي اين کشور بهشمار ميرود. بغداد سياستهاي اخير خود را بهعنوان خاتمه فصل جنگ و اشغال ترسيم کرده است؛ گامي روبهجلو که هيچ عراقياي با آن مخالفت نميکند اما مانور سياسي که باعث اين تغيير شده، شايد عراق را در درازمدت بيثبات کند، زيرا پيروزي ظاهري جناحهايي که خواستار کاهش نفوذ ايالاتمتحده هستند، به اين معني است که تلاش مشابهي براي کاهش نفوذ ايران وجود ندارد.

درخواستها براي خروج ايالاتمتحده از عراق از سوي همان شبهنظاميان متحد ايران صورت ميگيرد که رهبران آن آشکارا معترف گرفتن رهنمون از سپاه پاسداران هستند. درنهايت اين گروهها نسبت به نيروهاي خارجي که اهداف و وظايف آنها بهوضوح تعريف و محدود شده است، با هماهنگي دولت عراق تنظيم شده و از سوي مردم عراق قابلدرک است، حاکميت عراق را بيشتر بهچالش ميکشند.

 

دلايل بقا

 

دولتهاي پيشين ايالاتمتحده تلاشهاي مختلفي را براي پاسخگويي به خواستههاي عراق براي مذاکره مجدد درباره حضور نظامي ايالات متحده در عراق انجام دادهاند. خاطرات وعده رئيسجمهور اوباما براي خروج نيروهاي آمريکايي از عراق و بازگشت سهسال بعد آنها به اين کشور هنوز هم در خاطرات اهالي عراق زنده است.

در سال 2020، زماني که دولت عراق بار ديگر خواستار خروج نيروهاي آمريکايي شد، دولت ترامپ علنا اين درخواست را رد کرد. در مقابل، دولت بايدن تصميم به خروج از عراق گرفته، اگرچه مقامات آمريکايي اميدوارند توافقي دوجانبه بتواند به برخي نيروها اجازه دهد که در عراق بهعنوان بخشي از يک ماموريت مستشاري باقي بمانند.

اما سياستگذاران واشنگتن با پذيرش ايده اصلي خروج ايالاتمتحده، چالشهاي امنيتي کنوني در عراق را ناديده ميگيرند. براي بيش از دو دهه، عراق سنگ بناي سياست خاورميانهاي ايالاتمتحده بوده و فعاليتهاي نظامي ايالاتمتحده بيشتر بر تهديد تروريستي القاعده و بعدا داعش متمرکز بوده است. البته اگرچه اين گروهها هنوز هم تهديد بهشمار ميروند، دامنه دستدرازي آنان بهشدت کاهش يافته است، اما در اين ميان خطرات ديگري در قالب گروههاي شبهنظامي سرکش پديدار شده است که بيشتر آنها از سوي تهران تغذيه ميشوند.

با توجه به اينکه ايالاتمتحده علاوهبر عراق در سوريه، يمن و درياي سرخ هم درگير اقدام نظامي است، رهبران آمريکايي ممکن است وسوسه شوند که تعهدات خود را کاهش دهند اما آنها نميتوانند از مقابله با تهديد نيروهاي تحت حمايت ايران در عراق اجتناب کنند.

در ماه ژانويه، نيروهاي نيابتي مستقر در عراق حملهاي را به اردن انجام دادند که طي آن سه سرباز آمريکايي کشته شدند. در چند ماه گذشته، اين گروههاي شبهنظامي همچنين تهديد کردهاند که از اردن عبور ميکنند و براي نبرد عازم اسرائيل خواهند شد. اگرچه درحالحاضر بعيد بهنظر ميرسد که آنها به اين تهديدات عمل کنند، اما اگر ايالاتمتحده بهطور کامل از عراق (و از سوريه، جايي که 900 سرباز آمريکايي در آن مستقر هستند) عقبنشيني کند، ممکن است آنها فضاي بيشتري براي مانور پيدا کنند.

درمجموع نيروهاي شبهنظامي تحتحمايت ايران، چه در عراق و چه درجاهاي ديگر، خطر بزرگي براي امنيت منطقهاي در درازمدت دارند. حضور آنها انحصار دولت در استفاده از زور را تضعيف ميکند و قدرت تصميمگيري درباره جنگ و صلح را از دست دولتهاي بهرسميت شناختهشده خارج ميکند. آن دسته از مقامات آمريکايي که از تداوم حضور نظامي واشنگتن در عراق حمايت ميکنند، درباره نحوه تحقق اين مهم اطمينان ندارند.

رئيس دولت عراق علنا خواستار پايان ماموريت ايالاتمتحده شده است و سربازان آمريکايي نميتوانند برخلاف ميل عراقيها همچنان در اين کشور باقي بمانند. جهت يافتن راهحلي که براي هر دوطرف قابلاجرا باشد، واشنگتن بايد ارزش حضور پيشنهادي خود را در عراق به حداکثر برساند و بر هزينه هنگفت خروج خود تاکيد کند. ايالاتمتحده بايد امتيازاتي مانند افزايش آموزش نظامي و ارائه تجهيزات را پيشنهاد و به رهبران عراق تاکيد کند که خروج از اين کشور دسترسي بغداد به سامانههاي تسليحاتي پيشرفته و ساير مزايايي را محدود ميکند که شراکت امنيتي با ابرقدرت اصلي جهان براي آنها بههمراه آورده است.

البته ايالاتمتحده در اين ميان بدون اهرم فشار هم نيست. عراق همچنان بهشدت به حمايت سياسي و نظامي واشنگتن براي تقويت نيروهاي مسلح خود و همکاري با شرکاي منطقهاي متکي است.

سفر سوداني به واشنگتن چيزي بود که او و تيمش بيش از يکسال بهدنبال آن بودند؛ امري که نشاندهنده ارزشي است که رابطه با ايالاتمتحده هنوز در بغداد دارد- وضعيتي که درباره بسياري از پايتختهاي جهان هم صدق ميکند.

ارتش ايالاتمتحده نميتواند انتظار داشته باشد به همان اندازه که در آلمان و ژاپن در هشت دهه گذشته حضور نظامي داشته در عراق هم حاضر باشد اما دولت بايدن نيز نميتواند شاهد خروج آشفتهاي از عراق باشد که مقياس کوچکتري از خروج از و نشانه ديگري از کاهش نفوذ ايالاتمتحده باشد.

 

آزمون ارادهها

 

يک تناقض کليدي در بطن سياست عراق وجود دارد؛ درخواستهاي ارائهشده براي حاکميت بيشتر عراق که در عمل به خروج نيروهاي آمريکايي ترجمه ميشود، توسط گروههايي تحريک ميشود که خود با گرفتن دستورات از تهران، اقتدار دولت عراق را تضعيف ميکنند.

ايالاتمتحده ضربه اوليه را [به حاکميت عراق] با جنگ و اشغال سال 2003 وارد کرد و آسيب به حاکميت عراق به شبهنظاميان و ديگر بازيگران غيردولتي اجازه داد تا در سالهاي پس از آن تکثير شوند. اين گروهها با شبکههاي فاسدي مرتبط هستند که سامانههاي مالي، مراقبتهاي بهداشتي و آموزشي کشور را تضعيف و از تاکتيکهاي حمايتي و نظامي براي کسب نفوذ استفاده ميکنند.

شبهنظاميان مسلح خود را در ساختارهاي اقتصادي و سياسي عراق جا دادهاند؛ درحاليکه احزاب غيرنظامي و سياستمداران مستقل تلاش ميکنند تا نفوذ آنها را محدود کنند.

تنها راهحل درازمدت قابلدوام، بازسازي نهادهاي دولتي عراق، از بين بردن فساد و خويشاوندسالاري است که دولت عراق را تضعيف کرده و به گروههاي شبهنظامي انرژي ميبخشد که عمدتا وابسته به تهران هستند.

دستيابي به اين امر مستلزم احزاب سياسي و سياستمداراني است که به ارائه خدمات عمومي متعهد باشند و بتوانند در مقابل دولتهاي خارجي که در امور عراق دخالت ميکنند- بهويژه ايران- بايستند. تا زماني که نمايندگان ايران از طريق فساد و اخاذي جريانهاي پولي بدونوقفه دريافت ميکنند و تا وقتي کساني که بهدنبال کاهش نفوذ اين گروهها هستند با ارعاب در قالب کمپينهاي بدنامي، تهديد به مرگ و حتي ترور مواجه ميشوند، نيل به اين چشمانداز بعيد باقي ميماند.

وضعيتي که با کشته شدن هشام الهاشمي تحليلگر عراقي در جولاي 2020، پس از انتقاد علني از کتائب حزبالله برجسته شد. کاهش تعامل با آمريکا و جريانهاي بينالمللي با از بين بردن فرصتهاي واشنگتن براي تحتفشار قرار دادن دولت عراق براي مهار گروههاي شبهنظامي، تغييرات سياسي را دشوارتر ميکند، حتي حضور محدود ايالاتمتحده به رهبران عراق اهرمي براي مقاومت دربرابر فشار جناحهاي شبهنظامي و تصميمگيري مستقل ميدهد.

موضوع حضور نيروهاي آمريکايي در عراق به آزمون اراده بين بازيگران سياسي خواستار هماهنگي بغداد با تهران و کساني تبديل شده که ميخواهند استقلال عراق را از طريق ايجاد توازن در روابط با تهران و واشنگتن تضمين کنند. آنچه در اين بحث مطرح است بسيار بزرگتر از چند هزار سرباز غيرجنگي است.

بهنفع عراق و ايالاتمتحده است بر سر يک توافق بلندمدت مذاکره کنند که مساله سربازان را حل و در مرحله بعدي روابط ايالاتمتحده و عراق را تنظيم کنند.

مهمتر از همه، چنين توافقي به ايجاد ثبات بسيار موردنياز کمک خواهد کرد و ضرورت پيش روي رهبران سياسي عراق براي رسيدگي به چالشهاي داخلي اين کشور را در کانون توجه قرار ميدهد. درحاليکه واشنگتن براي انتخابات آمريکا در اواخر سال جاري آماده ميشود و با پيامدهاي جنگ غزه مقابله ميکند، ايران بهدنبال راههايي براي تضعيف ايالاتمتحده در منطقه خواهد بود.

خروج از عراق يک پيروزي سياسي براي تهران و يک ضرر راهبردي براي عراق خواهد بود، زيرا بغداد در معرض خطر کشيده شدن بيشتر به مدار ايران قرار خواهد گرفت.

مترجم:سجاد عطازاده

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.