اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

خيانت خاموش، به روزترين درد همسران

تا حالا به خيانت فکر کرده‌ايد؟ شما خيانت را در زندگي مشترک چه مي‌دانيد؟ آيا تصوير ذهني‌تان از خيانت، همان تصوير نوستالژي ارتباط فيزيکي و جسمي است؟

خيانت خاموش، به روزترين درد همسران

«هاجر يادگاري»، روانشناس و درمانگر حوزه خودشناسي و توسعه فردي در اين گفتوگوي مفصل، در ابتدا ما را با تاثيرات استفاده بيش از حد فضاي مجازي بر روابط زناشويي آشنا ميکند و بعد نوعي از خيانت را شرح ميدهد که در فاصله زماني کوتاه اما تدريجي و بيسروصدا، خانهخرابتان ميکند و شبيه همان خيانت هميشگي نيست! در پايان نيز، راهکارهايي ارائه ميدهد که به کمک آنها ميتوان اين چالش را حل کرد.

خيانتي که امروز ميخواهيم درباره آن صحبت کنيم با آن تصوير ذهني مرسومي که از خيانت زوجين داريم خيلي متفاوت است. خيانتي که از فضاي مجازي ريشه ميگيرد و آرام آرام مثل خوره به جان زندگيهايمان ميافتد و تا نابودش نکند ولکن نيست.

يادگاري: بله. امروز ميخواهيم درباره تاثير فضاي مجازي و شبکههاي مجازي بر روابط زناشويي صحبت کنيم. به عنوان مقدمه بايد بگويم که اين روزها شبکههاي اجتماعي مانند اينستاگرام، تلگرام، واتساپ و هر پلتفرمي تبديل به بخشهاي جدانشدني زندگي ما شدهاند؛ يعني به محض اينکه از خواب بيدار ميشويم، اولين کار خيلي از ما اين است که گوشي را برداريم و برويم سراغ بالا و پايين کردن پيامها و شبکههاي اجتماعي.

و نکته مهمتر اينکه خيلي از افراد بخش زيادي از ساعتهاي روزانهشان را در اين فضا ميگذرانند. از صبح که بيدار ميشوند تا شب که به خواب ميروند با فاصلههاي زماني کم مشغول بالا و پايين کردن صفحات فضاي مجازي هستند؛ و به تبع اين حضور در فضاهاي مختلفي ميروند که ذهنشان در آنجا شکل ميگيرد.

 

وقتي فضاي مجازي منبع خيانت ميشود

 

اما فضاي مجازي سودهاي قابل توجهي دارد؛ بايد به خاطر حفظ زندگي مشترک از آنها بگذريم؟ آن هم در شرايطي که بخشي از سبک زندگيمان شده.

يادگاري: اين تغيير بزرگ در سبک زندگي که همراه با فضاي مجازي است، قاعدتا روابط زناشويي را هم تحت تاثير قرار ميدهد. درست است که فضاي مجازي از يک طرف، سودهايي دارد و ميتواند يادگيري را زياد کند، ما را سرگرم کند و ارتباطات را افزايش دهد اما از طرف ديگر، همين فضاي مجازي، منبعي براي سوتفاهم، مقايسه، بياعتمادي و حتي خيانت عاطفي شده است.

من به عنوان مشاور، خيلي وقتها در جلسات مشاورهاي که با مراجعهکنندگانم دارم ديدم که يک سري از مهمترين اختلاف زوجها نه به خاطر مسائل مالي است و نه حتي به خاطر مسائل فرزندپروري و خيلي از موضوعات رايج؛ بلکه مشکلاتشان از همين دنياي فضاي مجازي و تلفنهاي همراه شروع شده است.

 

زن و مردي که با گوشي ازدواج ميکنند!

 

به عنوان مثال، مراجعه کنندهاي داشتم که همسرش بسيار گله داشت و ميگفت: «هر وقت به خانه ميآيد سرش مدام در گوشي است و وقتي با او حرف ميزنم نگاهم نميکند اما يک نفس در حال چت کردن است. حالش هم عالي است و در آن لحظه که مشغول چت کردن است ميخندد اما وقتي نزديکش ميشوم تا ببينم با چه کسي صحبت ميکند گوشياش را عقب ميکشد. از نزديک شدنم ناراحت ميشود. و ما اصلا رابطهاي با يکديگر نداريم. و همسرم فقط با گوشياش در ارتباط است!»

مراجعه کننده ديگري هم داشتم که ميگفت: «وقتي وارد اينستاگرام ميشوم، افراد ديگري را ميبينم که شبيه من هستند اما چقدر زندگي لوکس و پيشرفتهاي دارند و چقدر رشد کردهاند و زن و شوهري خوشبخت و عاشقاند. ولي من چه؟ حتي پول درست و حسابي ندارم. زندگيام پر از مشکل است. و اين حس بدي به من ميدهد که فقط دوست دارم خودم و اين زندگي کوفتي را تمام کنم!»

 

«مقايسه»، چالش دست و پاگير فضاي مجازي

 

يعني اين مقايسهها ميتواند زندگي مشترک را به چالش و خيانت بکشاند؟

يادگاري: با اين مثالهاي واقعي که برايتان زدم پس يکي از مهمترين چالشهاي شبکههاي اجتماعي، مقايسه است؛ مقايسه مداوم زندگي خودمان با ديگران. و اين واقعا اجتنابناپذير است؛ چرا؟ چون در اين فضا، افراد ديگر وارد اينستاگرام ميشوند و بهترين و جذابترين لحظههاي زندگيشان را به اشتراک ميگذراند اما آيا ما پشت صحنه اين تصاوير را ميدانيم؟ لحظات بد را ميفهميم؟

يعني چه بسا طرف کلي گريه کرده و دعوا داشتهاند اما الآن که ميخواهد عکس و فيلم چند ثانيه يا چند دقيقهاي بگيرد بهترين موقعيت و لبخند را به صورت ساختگي به نمايش ميگذارد و تمام، يا اينکه اصلا به صورت واقعي لحظه خوب زندگياش را ثبت ميکند و تمام؛ اما ما نميدانيم قبل و بعد از آن لحظه چه اتفاقي افتاده يا خواهد افتاد. در نتيجه ما تنها تماشاگر اين فرد در سفرها، جشنها، هديههاي خاص و عکسهاي خندانش هستيم که آنها را به اشتراک ميگذارد و از مشکلات و غمهاي پشت صحنهاش خبر نداريم.

 

غرغرهاي زني که هميشه ميگويد شانس ندارد

 

يک مراجعهکنندهاي داشتم که گلايهاش از همسرش را با اينستگرام شروع کرد و ميگفت: «خانمم وقتي هدايايي که دوستانش در صفحه اينستاگرامشان به اشتراک ميگذراند ميبيند و زيرشان را ميخواند که مثلا از طرف عشق يا همسر عزيزم، يکهو بهم ميريزد و ميگويد «من شانس ندارم. ببين چه زندگياي دارن. چه کادوها و سفراي گروني ميگيرن. اما تو چي؟» و اصلا هديههاي من در برابر زرق و برق آن هدايا که توي فضاي مجازي ميبيند به چشمش نميآيد.»

دوستان من، اين نوع مقايسهها درست است که ساده به نظر ميآيد و با خودمان ميگوييم مشکلي ايجاد نميکند و اصلا دست خودمان نيست، حرف است روي زبان ميآيد؛ اما اين مقايسهها آرام آرام، حس ناکافي بودن و سرخوردگي را در زندگي مشترک به زوجها ميدهد که شروع به صدا درآمدن زنگ خطر است.

گاهي اوقات، به روايت خيلي خطرناکتر و البته شايع، متاسفانه فضاي مجازي باعث ميشود که خيانت عاطفي هم شکل بگيرد و من مراجعه کنندههايي با اين مشکل را زياد داشتم.

 

شبکههاي اجتماعي راهي براي روابط پنهاني

 

برسيم به آن خيانتي که شبيه خيانت هميشگي نيست! شما معتقديد که استفاده بيرويه و نامناسب از فضاي مجازي ما را به سمت اين نوع از خيانت ميبرد؛ بيشتر برايمان توضيح ميدهيد؟

يادگاري: يکي از آسيبهاي خيلي جدي شبکههاي اجتماعي اين است که زمينه روابط پنهاني را به راحتي فراهم ميکند. اين را بايد بدانيم که خيانت فقط جسمي نيست، چون انواع و اقسام خيانت را داريم. اما يکي از مهمترين نوع خيانتها، که عميقترين و ريشهايترين هست، «خيانت عاطفي» ميباشد که قدرت متزلزل کردن زندگيها را دارد.

خيانت عاطفي خيلي آرام وارد زندگي زن و مرد ميشود، چگونه؟ براي مثال مرد ممکن است يک گفتوگوي خيلي کوتاه با همکار يا دوست قديمياش انجام دهد، کمکم يک شکلک گل بفرستد، بعد صحبت يک مقدار راحت شود و بگويد عزيزم، و ارتباط ذره ذره صميمي و طولاني ميشود تا جايي که صحبتهايي گفته ميشود که جاي آنها در فرد  داراي رابطه رسمي زناشويي نيست. يعني مرد، زن دارد بچه دارد اما يک سري موضوعاتي را به طرف مقابلش ميگويد که اگر همسرش متوجه شود قطعا ناراحت ميشود و دلخوري پيش خواهد آمد. که در علم روانشناسي به آن ميگوييم خيانت.

 

خيانت عاطفي، ارتباطي دردناکتر از خيانت جسمي

 

بين مراجعهکنندههاي شما کسي بود که با اين نوع از خيانت دست و پنجه نرم کند؟

يادگاري: يکي از مراجعه کنندههاي من با حالي رنجيده و بسيار دلشکسته براي مشاوره آمد و ميگفت: «همسر من هيچوقت رابطه فيزيکي با کسي نداشت اما وقتي که پيامهاي طولاني و محبتآميزش را با فرد ديگري ديدم و خواندم، احساس کردم که همه چيز بين ما تمام شده، هر چند که فقط رابطه کلامي داشته.»

اين تجربه نشان ميدهد که براي خيلي از افراد، خيانت عاطفي، به شدت دردناکتر از خيانت جسمي است؛ چون اعتماد و صميميت قلبي را از بين ميبرد؛ اين مراجعه کننده من در ادامه گلايههايش ميگفت: «اگر همسر من ميرفت و رابطه جنسي برقرار ميکرد اينقدر دلم نميشکست که الآن اين خيانت عاطفياش را ديدم. چون با خودم ميگفتم حتما يک نيازي داشته که من نتوانستم برآورده کنم پس رفته و با شخص ديگري ارتباط برقرار کرده اما قلبش مال من است ولي وقتي قلب از بين رفت شکستم.» و اينجاست که زندگي در معرض خطر و بحران جدي قرار ميگيرد.

به غير از خيانت عاطفي، استفاده نامناسب از شبکههاي مجازي چه تاثيري بر روابط زوجها ميگذارد؟

يادگاري: عامل منفي بعدي تاثير شبکههاي مجازي بر روابط زناشويي، کاهش اعتماد و افزايش سوظن است؛ وقتي يکي از زوجها استفادهاش از شبکههاي مجازي به شدت افزايش پيدا ميکند، و يا حتي به صورت پنهاني از آنها استفاده ميکند و تلفن همراهش را بيست و چهار ساعته در دست دارد و در حال چت کردن و همزمان خنديدن است، و يا حتي حسهاي خاصي را در چهره و زبان بدنش بازتاب ميدهد، باعث آسيب زدن به اعتماد ميشود؛ يعني حتي اگر طرف رابطه پنهاني ندارد و فقط معتاد فضاي مجازي شده، باز هم به اعتماد همسرش، ضربه و آسيب ميزند. چرا؟ چون اين مخفيکاري و استفاده بيش از حد فضاي مجازي سوظن ايجاد ميکند. جاي گلايه هم نيست، چون کاملا طبيعي است که شک ايجاد شود.

 

تلفن همراهي که به حمام ميبريم

 

يک مراجعه کننده مرد داشتم که ميگفت: «همسر من مرتب گوشياش را با خودش به حمام ميبرد و هيچوقت اجازه نميدهد به گوشياش دست بزنم يا نگاه کنم. حتي شايد کار اشتباهي نداشته باشد اما چون اجازه نميدهد به گوشياش نزديک شوم باعث شده که اعتمادم نسبت به او خيلي کم شود.»

خب شما ببينيد در اين شرايط وقتي فضاي رابطه پر از ترديد و نگراني است، همين تنش، به تنهايي براي ايجاد دوري عاطفي کفايت ميکند؛ پس اين موضوع که من فقط دارم در فضاي مجازي وقت ميگذرانم مضر است و بايد به مديريت آن توجه کرد.

 

«ما خيانت نميکنيم»، شوخي يا واقعيت؟

 

شايد خيليها بگويند ما همسرمان را دوست داريم و کار خطايي در حين استفاده از شبکههاي مجازي انجام نميدهيم و خيانت عاطفي غيرممکن است؛ اما استفادهشان از براي مثال اينستگرام خيلي زياد است، به نظرتان باز هم ممکن است رابطه زناشوييشان به چالش کشيده شود؟

يادگاري: حالا ما ميگوييم که همه موارد را رعايت کردهايم، و براي نمونه وقتي وارد شبکههاي مجازي و به ويژه اينستاگرام ميشويم اصلا نه مقايسه ميکنيم، نه خيانتي هست و بياعتمادي هم ايجاد نميکنيم؛ اما استفاده بيش از حد از فضاي مجازي يک سري اثرات پنهان دارد که بايد به آنها دقت شود؛ و آن اثرات پنهان چيزي نيست جز کم شدن صميميت زوجين و کاهش چشمگيرِ در کنار هم بودن زن و مرد.

تمام اين موارد ناشي از استفاده بيرويه از تلفن همراه و شبکههاي مجازي است؛ من نميگويم گوشيهايتان را بفروشيد، گوشي ساده دست بگيريد يا هيچ ارتباطي با دنياي مدرن نداشته باشيد که زندگي زناشوييتان سالم بماند؛ بلکه منظورم اين است که براي استفاده از اين برنامههاي ديجيتال مجازي، ساعت و زمان در نظر بگيريد و مشخص کنيد که روزانه اين حجم از استفاده را داريد؛ چرا؟

چون اگر اين استفاده بيش از اندازه شود، خواهيم يا نخواهيم صميميت از بين ميرود و حتي براي کنار هم نشستن هم نه زمان پيدا ميکنيم و نه حتي حوصله. گفتن، خنديدن، صحبت کردن و حتي لمس و ارتباط عاطفي محدود ميشود و سر زن و مرد مدام در گوشي است؛ براي اينکه تصوير ملموستر باشد شما تصور کنيد زن و مرد روي يک مبل نشستهاند، اما هر کدام در اينستگرام خودش غرق است، شايد از نظر ظاهري و تصويري که از بيرون ديده ميشوند در کنار هم باشند اما از درون فاصله عميقي بينشان ايجاد شده که خودشان هم از آن بيخبرند و تنها زماني متوجهش ميشوند که ميبينند بعد از مدتها زندگي مشترک، ديگرحرفي براي گفتن با يکديگر ندارند.

خيلي وقتها، مراجعه کنندگانم ميگويند: «سالهاست که با هم زندگي ميکنيم اما ديگر نه حرفي براي گفتن به هم داريم و نه حتي با هم ميخنديم!» خب اين چه معني ميدهد؟ يعني حضور واقعي جاي خود را به اعتياد مجازي داده است.

 

راهکارهاي حل چالش خيانت عاطفي

 

آيا راهکارهايي هم وجود دارد که استفاده از فضاي مجازي، زندگي مشترک ما را به سمت بياعتمادي و خيانت عاطفي و در نهايت فروپاشي نکشاند؟

يادگاري: چند راهکار ميخواهم ارائه دهم براي مديريت فضاي مجازي. ما هيچوقت نميگوييم که کلا سراغ فضاي مجازي نرويد چون امکان ندارد و فقط باعث ميشود که شما احساس ناکامي کنيد، و بالعکس حتي بيشتر وارد دنياي مجازي شويد و کنترل مصرف را به طور کلي انکار کنيد. بنابراين مجموعهاي از راهکارها را ارائه ميدهم که ميتواند يک تعادل ايجاد کند بين زندگي مشترک، صميميت زوجين و استفاده از فضاي مجازي.

 

راهکار اول: مرزگذاري و مديريت قوانين

اول از همه بياييم و يک سري مرز مشخص کنيم؛ زوج بايد در مورد استفاده از فضاي مجازي با يکديگر صحبت کنند و مرزهايشان را مشخص کنند. براي نمونه شفافيت رمز عبور را داشته باشند و رمز گوشي و شبکههاي مجازي را از هم پنهان نکنند؛ و از همه مهمتر قوانيني بگذارند که تا حد امکان سوتفاهمها را کم کند. چطور؟ براي مثال بگوييم «تا وقتي که سرکار هستم و تو در خانهاي از فضاي مجازي استفاده کن اما وقتي به خانه آمديم و کنار هم بوديم، گوشيها را کنار بگذاريم.» يا «در خانه گوشيها را ميگذاريم در يک اتاق ديگر و فقط از صحبت و در کنار هم بودن لذت ميبريم.»

ممکن است يکي از زوجين بگويد که «عصر بايد به اين سوالها جواب بدهم.» يا «به اين برنامه براي کلاس آنلاين در ساعت 7 عصر نياز دارم.» قانون براي اين موقعيت چه ميشود؟ هر دو زوج در کنار هم اين کارهاي مجازي را انجام بدهند. و هر يک از زوجها به چشم اين کار را ببيند. حتي اگر در آن لحظه کنار هم ننشسته بوديد اما همين که به يکديگر اطلاع ميدهيد مشغول چه کار واجبي با تلفن همراهتان هستيد اعتماد را افزايش ميدهد.

 

راهکار دوم: تعيين زمان براي مديريت استفاده

دومين راهکار اين است که زمان را براي خودتان مشخص کنيد؛ براي نمونه بگوييد من ربع ساعت وارد اينستگرام ميشوم و بعد از آن به زندگي عادي خودم برميگردم. و تمرين کنيد هر دو زوجها به اين قانون پايبند باشند.

شايد در روزهاي اول، آن هم براي کسي که بيست و چهار ساعته درگير فضاي مجازي بوده اين رويه سخت باشد اما به تدريج عادي ميشود و به آن عادت ميکنند. بعضي برنامهها هم هست که مصرف را کنترل و مديريت ميکنند و اگر براي مثال ربع ساعت استفاده را تعيين کردهايم بعد از اين زمان، گوشي يا آن برنامه از دسترس خارج ميشود. در شروع تمرين ميتوانيم از اين برنامهها هم کمک بگيريم.

 

راهکار سوم: گفتوگوي صادقانه

راهکار سوم، گفتوگوي صادقانه است. خيلي مهم است که زن و شوهر احساساتشان را نسبت به استفاده از فضاي مجازي به همديگر بيان کنند؛ البته نه با سرزنش و دعوا که «چرا تو اينقدر از اينستاگرام استفاده ميکني؟» «چرا حواست به زندگي نيست؟» و يا حتي دعواهاي لفظي تندتر بلکه با چند جمله ساده، درخواست و منظورمان را برسانيم؛ مثل اين جمله: «عزيزم، وقتي سرت زياد در گوشي است احساس ميکنم که برايت مهم نيستم و دوست نداري با من صحبت کني.» همين گفتوگوي کوتاه اما صادقانه، به جاي ايجاد تنش، تفاهم را افزايش ميدهد و طرف مقابل با خودش ميگويد: «پس من وقتي هميشه سرم در گوشي است، حس خوبي در همسرم ايجاد نکردهام.»

 

راهکار چهارم: صميميت عاطفي را تقويت کنيد

 

چهارمين راهکار تقويت صميميت عاطفي است. وقتي نيازهاي عاطفي در خانه تامين شود، احتمال گرايش به روابط مجازي، صد در صد کمتر ميشود. پس اگر مثلا من بيايم ببينم آنقدر جذابيت در خانه هست و با هم حرف ميزنيم، فيلم ميبينيم، و کلي حسهاي جالب هست قطعا سراغ تلفن همراهم نميروم. پس بهتر است که زوج براي تقويت اين صميميت عاطفي شروع کنند. براي نمونه براي يک پيادهروي دو نفره زمان بگذارند. يک فيلم مشترک ببينند. يک شام بدون گوشي با همديگر درست کنند و بخورند.

يا حتي يک بازي با همديگر انجام دهند. مهم اين است که حس گرمي را تجربه کنند و به جاي گوشي به همديگر پناه ببرند.

 

 

مهمترين قدم جلوگيري از خيانت عاطفي

 

توصيه نهايي شما باري جلوگيري از سردي و در نهايت خيانت عاطفي ناشي از استفاده بيرويه از فضاي مجازي به زوجين چيست؟

يادگاري: راهکار آخر، تقويت سواد رسانهاي است. بايد بدانيم چيزي که در شبکههاي مجازي ميبينيم هميشه واقعيت کامل نيست؛
خيلي از مواقع، محتواها نمايشي هستند و فقط براي ديده و دست به دست شدن اجرا مي
شوند.
اگر شما اين آگاهي را داشته باشيد، آن مقايسه و نارضايتي که از تماشاي پست ديگران در شبکه
هاي مجازي داشتيم خودبهخود کم ميشود.

درست است که شبکههاي اجتماعي ميتوانند فرصتآفرين باشند اما هر چيزي که اين قابليت سودآفريني داشته باشد در کنار آن سود مجموعهاي از تهديدها را هم دارد. در اين ميان، فقط و فقط مهم است که ما نسبت به تهديدها آگاه باشيم، مديريت کنيم و با آگاهي و مديريت از شبکههاي مجازي استفاده
کنيم نه هر کدام يک گوشي دستش باشد و محتواهاي زرد را دنبال کند. محتواهايي که جز سردي عاطفي، از بين
رفتن اعتماد و در نتيجه خيانت عاطفي سودي براي زوجين نخواهد داشت.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.