اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

خورشيد تابان

شعر از صائب تبريزي

خورشيد تابان

تا نگرديده است خورشيد قيامت آشکار

مشت آبي زن به روي خود ز چشم اشکبار

 

در بيابان عدم، بي توشه رفتن مشکل است

در زمين چهرهي خود، دانهي اشکي بکار

 

مزرع امّيد را زين بيشتر نپسند خشک

بر رگ جان نشتري زن، قطره چندي ببار

 

 از صراط مستقيم شرع، پا بيرون منه

تا تواني کرد فردا از صراط آسان گذر

 

دست زن در دامن شرع رسول هاشمي

ز آنکه بي اين بادبان کشتي نيايد برکنار

 

باعث ايجاد عالم، احمد مرسل، که هست

آفرينش را به ذات بي مثالش افتخار

 

تا نيامد رايض شرع تو در ميدان خاک

سرکشي نگذاشت از سر ابلق ليل و نهار

 

بوسهها بر دست خود زد خامهي نقاش صنع

 تا شد از نقش تو لوح آفرينش کامکار

 

محو گرديدند از نور تو يکسر انبيا

ريزد انجم چون شود خورشيد تابان آشکار

 

از جهان قانع به نان خشک گشتي وز کرم

نعمت روي زمين بر امتان کردي نثار

 

ماه را کردي به انگشت هلال آسا دو نيم

ملک معجز را مسخر ساختي ز اين ذوالفقار

 

 يا شفيع المذنبين، صائب ز مداحان توست

از سر لطف و کرم تقصير او را درگذار

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.