اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

خواب شوم ترکيه و افغانستان براي ايران

سرنوشت استان‌هاي غربي و شرقي ايران چه مي شود؟

عضو انجمن آبخيزداري گفت: امروز ترکيه سدسازي را قوي‌تر ادامه مي‌دهد و سرمايه‌گذاري و سرپوش علمي از سدسازي افغانستان را ترکيه مديريت مي‌کند. سد بالاي زابل در افغانستان سال 1962 طراحي شده است.

خواب شوم ترکيه و افغانستان براي ايران

به گزارش مهر، فرسايش خاک، کانونهاي بحراني، ريزگردها، آلودگي هوا و.... بخشي از معضلاتي است که به دليل عدم مراقبت از محيط زيست به وجود آمدهاند. کاهش بارش، استفاده از آب سفرههاي زيرزميني و حفر چاههاي غير مجاز موضوعي است که تبديل به بحران براي حيات طبيعت و جامعه کشور شده است.

يکي از راهکارهاي رفع و حداقل کردن اين چالشها آبخيزداري و کاشت درخت به طور مهندسي شده است. در کشور مطالعاتي درباره حفاظت از خاک از ديد آبخيزداري انجام شده است؛ مجموعه پروژههايي که در حوزه منابع طبيعي و آبخيزداري بوده و در راستاي پايش و اثربخشي اقدامات در موضوع فرسايش خاک است.

عباس گلي، عضو انجمن آبخيزداري کشور و پژوهشگر آب و خاک در پاسخ به اين پرسش که ذخيره آب به وسيله جنگلها و آبخيزداري چقدر ميتواند به بحث تغيير اقليم کمک کند به خبرنگار مهر، گفت: با يک مصداق شروع کنم، بحراني که امروز در منطقه سيستان با آن مواجه هستيم که از آن به عنوان بحران فرسايش خاک ياد ميشود، در زمينه گرد و غبار، تأمين آب شرب و تخريب سرزمين مطرح است؛ اينکه زمينهاي کشاورزي ديگر از حيز انتفاع خارج شدند.

وي افزود: تيم مطالعاتي ما در بحث گرد و غبار در سالهاي حدود 1387 و 1388 به شکل دادهمحور، نه مشکلمحور تحقيقاتي را در اين منطقه شروع کرد.

وي ادامه داد: در دولت نهم، رئيس وقت سازمان ملي حفاظت از محيط زيست فرض بر اين گذاشت که ريزگردها که سمت غرب ايران را تحت تأثير خودش قرار ميدهد مربوط به عراق است. تيم مطالعاتي ما با تصاوير ماهوارهاي ثابت کرد که ريزگردها که از سمت غرب در حال ورود به ايران است و منشأ مختلفي دارد که يکي از آنها عراق است.

وي تصريح کرد: همچنين در همان زمان در ادبيات رسانه و دولت وقتي صحبت از ريزگرد ميشد، منظور ريزگردهايي بود که وارد تهران شده بود و منشأ اين ريزگردها سوريه بود نه عراق. در واقع مشکل به تصميماتي برميگردد که دولت ترکيه براي رودخانههاي خود گرفته است.

 

سدسازي ترکيه بلاي جان طبيعت کشورهاي همسايه

 

اين محقق در حوزه آبخيزداري و آبخوان داري با اشاره به دستگاه ديپلماسي، عنوان کرد: اگر ميدانستيم منشأ ريزگردهاي سوريه و شمال عراق تحت تأثير اقدامات سدسازي ترکيه است در اين سمپوزيوم چانهزنيهاي سياسي انجام ميشد که حداقل آب مورد نياز باز و وارد سرزمينها شود.

گلي اظهار کرد: وقتي در اين مسئله مهم مفروضات به سمت عراق ميرود حتي فراموش ميکنيم که منشأ اين گرد و غبار تحت تأثير چه سياست گذاري در کشور ديگر است.

وي با بيان اينکه دقت در منشأ مشکل ميتوانست به دستگاه ديپلماسي ما کمک کند تا موضوع، درست پيگيري شود، تصريح کرد: پس 10 تا 15 سال به دليل عدم تشخيص منشأ اصلي در واقع به دولت ترکيه کمک شد که به قول معروف از آن فضا در آيد. اگر در دستگاه ديپلماسي سياسي، بدانيم چه امتيازي را ميخواهيم از چه کشوري بگيريم، در تصميمات ما بسيار کمک کننده است.

عضو انجمن آبخيزداري کشور ادامه داد: متأسفانه اطلاعات ما به موقع دست سياستمداران نميرسد يا اشتباه ميرسد، بنابراين اگر ريزگردها که از عراق ميآيد بررسي شود تيم مطالعاتي ما دادههاي بسياري در اختيار دارد.

 

وي گفت: اما موضوع ريزگردها که در سيستان وجود دارد، مشکل ديگر است.

 

نقشه سدسازي همسايه شرق و سرنوشت استانهاي ايران

 

اين پژوهشگر آب و خاک در پاسخ به اين پرسش که آيا موضوع ريزگردهاي عراق حل شد، گفت: خير. مشکل عراق حل شود مسئله را از طريق همسايگان آن يعني ترکيه و سوريه هم بايد پيگيري کرد.

گلي يادآور شد: امروز ترکيه بحث سدسازي خود را قويتر در حال ادامه دادن است يا در معادلات غرب آسيا، سرمايه گذاري و سرپوش علمي و حمايت علمي از افغانستان را ترکيه در حال انجام است. ما نقشههايي از سايت USGS درآورديم که يک سدي هم بالاي افغانستان در حال احداث بوده که بالاي زابل به نام بخش آباد است. اين نقشهها به سال 1962 ميلادي برميگردد که يکي از دانشگاههاي هلند طراحي کرده است.

عضو انجمن آبخيزداري کشور اظهار کرد: تمام اتفاقاتي که در حال رخ دادن در هيرمند و هامون است يک ستارهگذاري بسيار کلان و بزرگي است که ما اصلاً تصوير درستي از آن نداريم. 10 سال پيش 600 ميليون دلار از ذخاير صندوق کشور براي شبکه آبياري زابل رفت با اين اميد که آبي از هيرمند ميآيد که داخل لولهها ميرود.

وي تصريح کرد: به محض اينکه لولهها کاشته شد هنگام افتتاح اين پروژه بزرگ آب رساني کشور، افغانستان همزمان سد کمال خود را بست. به اين ترتيب اين همه لوله زيرزمين مدفون است اما آب نيست که داخل لولهها شود.

اين پژوهشگر آب و خاک در ادامه سخنان خود عنوان کرد: در دو دهه گذشته تمام دانشگاهها، مراکز تحقيقاتي، وزارت نيرو، سازمان محيط زيست، منابع طبيعي پروژه تعريف کردند که بحران زابل را در قالب علاجبخشي سيستان و روئين تنسازي سيستان حل کنند؛ اما همه نگاهها اين بوده که با افغانستان وارد گفتگو شويم تا آب مورد نياز تأمين شود.

 

منطقه خشکي که آب مازاد هم دارد

 

عضو انجمن آبخيزداري کشور با تشريح مطالعه گسترده در حوزه بيآبي استانهاي شرقي کشور، بيان کرد: در يک سال گذشته تيم تحقيقاتي ما گفت، در قلب هامون در کوههايي که مشترک بين زاهدان و خراسان جنوبي است، آنقدر آب وجود دارد که هم آب شرب مردم زابل را تأمين ميکند و هم ميتوان کشت هيدروپونيک انجام داد؛ هم آنقدر آب است که ريزگردها تثبيت شوند.

وي با اشاره به ضرورت تعريف پروژههاي آبخيزداري، گفت: طرح سيستان جز معدود پروژههاي آبخيزداري است که تمام خدمات آبخيزداري که در اين حوزه در حال اتفاق است، خدماتي که اکوسيستم ميدهد يعني آبي که استحصال ميشود قرار نيست که در آن حوزه خرج شود، بلکه پيش بيني شده در جايي هزينه شود که بحران بيشتري دارد مثل زابل.

عضو انجمن آبخيزداري کشور با اشاره شيوهاي خلاقانه در اين پروژه، تصريح کرد: اين نوآوري و خلاقيت و نگاه يکپارچه سرزميني است، يعني اگر به مديريت پايداري سرزمين نگاه شود يعني مطالعه 3 ميليون هکتار زمين با هم ديده شده و جزيرهاي کار نشد.

وي گفت: پيشتر پروژههاي آبخيزداري با مطالعه 30 تا 40 هزار هکتار تعريف ميشد و عملکرد جزيرهاي بود. اگر بخواهيم چنين بحرانهايي مانند آنچه در سيستان است را مديريت کنيم ناچار هستيم عرصه بسيار گستردهاي را مطالعه کنيم.

اين پژوهشگر آب و خاک در پاسخ به اين موضوع که آيا مسئله بحران خشکسالي و کمبود منابع آبي کشور منطقهاي نبوده و کل کشور را تهديد ميکند، گفت: مسئله منطقه زابل حداقل، محلي است. در برنامه ششم توسعه قرار بود در 5 سال براي آبخيزداري 10 ميليون هکتار از کل اراضي کشور مطالعه شود؛ اما فقط 6 ميليون آن محقق شد.

وي افزود: در برنامه هفتم توسعه اين عدد دو برابر شده و به 20 ميليون هکتار رسيده است. در برنامه قبل به دليل شايد کمبود منابع مالي حدود 50 درصد برنامههاي پيش بيني شده محقق شد و حال پرسش اين است، چه چيزي تغيير کرده که اين مطالعه دو برابر شده است؟

گلي در پاسخ به اين پرسش که آيا تأمين نبودن پول مورد نياز منجر به عدم تحقق اين برنامهها شده است، گفت: عواملي که باعث شد تا اين برنامه عملياتي نشود متعدد است که يکي از آنها منابع مالي محسوب ميشود.

وي ادامه داد: تيم مطالعاتي ما اگر توانست در يک سال و اندي 3 ميليون هکتار زمين را مطالعه کند به دليل تغيير روش کار بود تا عرصه را وسيعتر ببيند. به اين ترتيب 70 درصد در زمان و ريال صرفهجويي شد. اگر همين ميزان عرصه مطالعه در مناقصه گذاشته ميشد، دولت براي تحقق آن بايد 100 ميليارد تومان هزينه ميکرد و شايد با 7 سال زمان محقق ميشد.

اين پژوهشگر حوزه آب و خاک با اشاره به راهکار حل معضل بزرگ استانهاي شرقي کشور، عنوان کرد: در ادامه اين مطالعه يک طرحي ارائه شد که يک بحران بزرگ محيط زيستي و انساني حل ميشود. امروز 400 هزار نفر در منطقه سيستان نه آب شرب مناسب دارند نه معيشت درست. از اين رو، موقعيت فعلي طرح آبخيزداري اين منطقه را از ساير مناطق کشور متفاوتتر کرده است.

 

راهحل تثبيت ريزگردها

 

کارکرد آبخيزداري در بحث مشکلاتي که کشور با آن درگير است مثل فرسايش خاک، تغيير اقليم، ريزگردها چيست؟

عضو انجمن آبخيزداري کشور در اين خصوص گفت: در استحصال آب کاري که آبخيزداري انجام ميدهد بسيار ساده است. سيلابي که در منطقه وارد ميشود به جاي اينکه سيلاب مثلاً به پايين دست برود و در رودخانه و دريا رها شود سازههاي کوچکي احداث ميشود که زمان ورود آب به رودخانه را به تأخير مياندازد. اين تأخير کمک ميکند تا آب فرصت پيدا کند و در زمين و سفرههاي زيرزميني نفوذ کند. درست مثل اينکه سر راه يک دونده پله ساخته شود، سرعت فرد پايين ميآيد. در آبخيزداري هم با ساخت سازههاي پلهاي، اجازه داده نميشود آب آنقدر سرعت بگيرد که توان کندن زمين و فرسايش خاک داشته باشد. يکي از کارکردهاي آبخيزداري اين موضوع است.

وي ادامه داد: همچنين وقتي که سازههاي کوچک احداث ميشود که ساده و محدود هستند به شعاع 100 تا 200 متر، اين رطوبت يک ميکروکليما (يا خُرد اقليم) ايجاد ميکند که کمک ميکند پوشش گياهي تقويت شوند. در ادامه اين تقويت پوشش گياهي و ريشهها مانع فرسايش خاک در دشتها ميشود. اما در مناطقي که با بحرانهايي مثل ريزگرد رو به رو هستند مثل سيستان، نخست اينکه، هيرمند آب نميدهد. دوم، بارندگي در زابل آنقدر نيست که روان آب داشته باشيد. سوم، در طول يک سال ميزان تبخير در منطقه دشت سيستان 4 متر است؛ يعني هر آبي به ارتفاع 4 متر باشد تبخير ميشود. در نتيجه تنها راهحلي که ميتوان ريزگردها را مهار کرد، ايجاد پوشش گياهي يا اينکه روي خاک خشک دشت مالچ نفتي ريخته شود که دومي روشي در تضاد با محيط زيست است. راهکار ديگر اين است که زمين را مرطوب کنيم، اما تمام اين راهحلها به آب نياز دارد.

گلي اظهار کرد: ما بايد حداقل در طول يک سال 5 بار يک گياه را آبياري کنيم و اين کار 5 سال ادامه داشته باشد تا گياه به اندازهاي رشد کند که بتواند خودش را نگه دارد. اين امر نياز به يک ذخيره آبي بسيار دارد. همه پروژهها در اين تأمين آب گير افتادهاند.

عضو انجمن آبخيزداري کشور گفت: اين ميزان آب بايد از کجا تأمين شود؟ در اين راستا همه به آب هيرمند فکر کرده بودند.

اين پژوهشگر تيم مطالعاتي منطقه شرق کشور، عنوان کرد: پيشنهاد داديم آب را در دشت سيستان در جايي ذخيره کنيم که تبخيرش کمتر و آب پايدار است تا کمکم خرج اين طبيعت شود. زماني که گياه نياز دارد به آن آب داده شود. اين پروژه در حوزه آبخيزداري بر اساس مطالعه به اين رسيده که در اين منطقه آنقدر آب وجود دارد که علاوهبر اينکه آب را نفوذ ميدهيم و سفرههاي زيرزميني و پوشش گياهي را تقويت ميکنيم، آب مازاد هم خواهيم داشت که ببريم جايي که طبيعت آن خشک و خشن است، مرطوبش کنيم که تثبيت ريزگرد انجام شود. براي آنکه اين امر محقق شود ناچار بوديم در مطالعات خود 3 ميليون هکتار را با هم ببينيم.

وي تصريح کرد: بيشتر پروژههاي کشور جزيرهاي کار ميشود. وقتي به لحاظ منابع مالي، پول نيست تا پروژه مطالعاتي در سطح وسيع باشد بلکه بخشي کار ميشود و نهاد ديگر با مشاورهاي جداگانه بخش ديگري را پيگيري ميکند، اين ميشود که همگرا نخواهند بود. براي يک نگاه واحد بايد طرح جامع و گسترده ديده شود. اين طور نباشد که بخشي کار شود و اثر منفي آن به حوزه کناري برخورد کند. اين ويژگي کار در حوزه آبخيزداري است که مطالعات به شکل جامع و گسترده ديده شود.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.