در منظومه فکري رهبر معظم انقلاب اسلامي، خانواده نه يک نهاد صرفاً زيستي يا اخلاقي، بلکه سلول بنيادي تمدن اسلامي است. در بيانات ايشان، اين نهاد کوچک، نقش مؤثري در ساخت جامعه بزرگ دارد، از اين رو، کنار توصيههاي اخلاقي، پيوسته شاهد تحليلهايي راهبردي در باب جايگاه خانواده در ساخت قدرت، نظم اجتماعي، پايداري مديريتي و حتي تحقق تمدن نوين اسلامي هستيم.
به گزارش خبرگزاري تسنيم، از جمله مهمترين و بهروزترين اشارات ايشان به اين موضوع، بيانات در ديدار با مسئولان ارشد کشور در تاريخ 26 فروردين 1404 است؛ اين بيانات بار ديگر نشان داد که خانواده، نه صرفاً بهعنوان نهادي اجتماعي، بلکه بهمثابه يک پايه تمدني و عامل پايداري در ساحت مديريتي کشور از منظر ايشان، جايگاهي محوري دارد. در اين ديدار، توصيهاي صريح و از نظر بار معنايي بسيار غني مطرح شد: «توازن بين مسئوليت و خانواده را فراموش نکنيد».
اين هشدار، فراتر از يک توصيه اخلاقي يا مديريتي معمول، نشان از جايگاه خانواده در هندسه کلان جمهوري اسلامي است؛ جايگاهي که بايد با رجوع به مباني عميقتر در انديشة اسلام ناب تبيين شود.
خانواده در هندسه اسلام ناب؛ از خلوت فردي تا نظام اجتماعي
رهبر انقلاب اسلامي در يک بيان بنيادين، در مراسم سالگرد امام خميني(ره) در خرداد 1395، اسلام ناب را چنين توصيف ميکنند: «اسلام ناب اسلامي است که همهجانبه است؛ از زندگي فردي و خلوت فردي تا تشکيل نظام اسلامي، همه را شامل ميشود. اسلام ناب آن اسلامي است که هم تکليف من و شما را در خانواده با خود و در خلوت شخصيمان معيّن ميکند، هم تکليف ما را در جامعه معيّن ميکند، هم تکليف ما را در قبال نظام اسلامي و ايجاد نظام اسلامي معيّن ميکند؛ اين اسلام ناب است.»
اين گزاره، آشکارا حکايت از آن دارد که نهاد خانواده، جزئي منفک از کلّيت نظام اسلامي نيست، بلکه يکي از اضلاع تعيينکننده آن بهشمار ميرود. رهبر انقلاب، بهخلاف بسياري از مدلهاي متجدد که نهاد خانواده را به حريم خصوصي و غيرسياسي تقليل ميدهند، از زاويهاي تمدني به خانواده مينگرد. در اين نگاه، خانواده، نهتنها مسئول تربيت فرد و خلق آرامش در زيست انساني است، بلکه زيرساخت اجتماعيسازي، فرهنگسازي، توازن رواني و در نهايت تحقق نظم اسلامي بهشمار ميرود.
کانون پرورش نيروي تمدنساز
يکي از اضلاع مغفول در تحليل جايگاه خانواده از منظر رهبر انقلاب اسلامي، نقش آن در تربيت نسل تمدنساز است. بهخلاف نگاههاي تقليلگرا که خانواده را صرفاً نهاد تأمين آسايش يا تربيت اخلاقي فرد ميدانند، در انديشه راهبردي ايشان، خانواده کانون اصلي شکلگيري انسان تراز انقلاب اسلامي و نقطه عزيمت براي تحقق تمدن نوين اسلامي تلقي ميشود. رهبر انقلاب، در بيانات متعددي، بر اين نکته تأکيد دارند که شکلگيري جامعهاي مقاوم، شجاع، متدين، غيرتمند و خلاق، در گروي تربيت کودکاني است که در چنين فضاي فرهنگي و تربيتي رشد يافته باشند. ايشان ميفرمايند: «اين را بايد از بچّگي ياد بگيريم، اين از نوجواني بايد در ما نهادينه بشود...، با اينها آنوقت آن نسل سازندهي تمدّن به وجود ميآيد؛ نسلي که ميتواند ملّت را عزّتمند کند، کشور را عزّتمند کند، بهوجود ميآيد.» (بيانات در ديدار معلمان، 1401/02/21)
اين سخن دلالت مستقيم دارد بر آنکه پايهگذاري تمدن اسلامي نه با ساختارهاي سياسي و نهادهاي فناورانه، بلکه با تربيت نيروي انساني مؤمن و باهويت آغاز ميشود. خانواده، نخستين و مهمترين ظرف تربيت چنين نسلي است؛ نسلي که بايد «باايمان، باسواد، شجاع، غيور و خودباور» باشد، و بتواند پرچم پيشرفت و استقلال را در برابر زيادهخواهي جهاني بهدوش بکشد (بيانات در ديدار نخبگان علمي جوان، 1395/07/28)
در اين چارچوب، خانواده نهفقط نقش فرهنگي و تربيتي، بلکه نقش تمدني و راهبردي مييابد؛ چرا که محصول نهايي آن، منابع انساني براي تمدن نوين اسلامي است. اگر بهتعبير رهبر انقلاب، تمدنسازي نيازمند آمادگيهاي نرمافزاري از جنس باور، انگيزه، هويت و مقاومت است، آنگاه خانواده بهمثابه نخستين کارگاه اين آمادگيها، نقش محوري و بيبديل در پيشران تمدني نظام اسلامي خواهد داشت.
بستر تربيت براي تمدنسازي و شکوفايي نرمافزارهاي قدرت
در هندسه کلان انديشه رهبر انقلاب اسلامي، خانواده صرفاً يک نهاد زيستي يا اخلاقي نيست، بلکه بهمثابه خاستگاه اصلي تربيت نيروهاي تمدنساز و زمينهساز شکوفايي نرمافزارهاي قدرت، جايگاهي کليدي دارد. از نظر ايشان، براي تحقق «تمدن نوين اسلامي» يا بهتعبير ديگر «تمدن شکوفايي اسلامي»، بايد نسلي تربيت شود که از هويت عميق ايراني ت اسلامي برخوردار، خودساخته، متدين، با عزتنفس، مقاوم، خوشفکر، و آشنا با سبک زندگي اسلامي باشد. (بيانات در ديدار معلمان، 1401/02/21)
اين نسل، نه در مدرسه و دانشگاه صرف، بلکه پيش از همه در متن زندگي خانوادگي شکل ميگيرد؛ جايي که نخستين تلقيها از مسئوليت، همدلي، هويت، ايمان، و مقاومت در برابر فشارها نهادينه ميشود. رهبر انقلاب در همين چارچوب، بارها تأکيد کردهاند که يکي از اجزاي مهم قوي شدن کشور، تجهيز نسل جوان به «سلاحهاي نرم» است؛ سلاحهايي همچون قدرت روحي، فکري، و معنوي. (بيانات در ديدار مداحان اهلبيت(ع)، 1398/11/26)
اين تسليحات نرم که زيربناي قدرت نرم جمهوري اسلامي را شکل ميدهند، در دل سبک زندگي اسلامي پرورش مييابند. اگر خانواده، کانوني براي انتقال معارف اهلبيت و فاطمي(ع)، و محل تربيت نسل متفکر، مقاوم، شجاع و خودباور باشد، آنگاه ميتوان به ظهور نسلي اميد بست که پرچم تمدن نوين اسلامي را بر دوش
ميکشد.
از اين منظر، توجه به خانواده، تنها بهمعناي حفظ سلامت روان نيست، بلکه بهمنزله حفاظت از مهمترين مرکز کادرسازي براي آينده جمهوري اسلامي است، کادرسازياي که تنها از رهگذر مدارس رسمي ممکن نيست، بلکه نياز به نهاد اجتماعي مکملي دارد که روح و سبک زندگي را شکل دهد؛ و آن نهاد چيزي جز خانواده نيست.
رهبر انقلاب همچنين در ديدار با دانشگاهيان، بر همين پيوست فرهنگي و نرمافزاري تأکيد داشتهاند؛ از اشتغال و ازدواج جوانان گرفته تا توجه به جنبههاي نرمافزاري در دانشگاهها و کشف استعدادها. اين سخنان نهفقط از يک دغدغه فردي يا اجتماعي پرده برميدارند، بلکه حلقههاي يک منظومه تمدني را به هم پيوند ميزنند. (بيانات در ديدار دانشگاهيان استان همدان، 1383/04/17)
خانواده، اگر بهدرستي در بستر سبک زندگي اسلامي تقويت شود، نهتنها نقطه عزيمت تربيت فرد، بلکه موتور محرکه توليد نرمافزار تمدني است؛ همان نرمافزاري که بدون آن، تحقق سختافزارهاي تمدن، از سياست و اقتصاد تا علم و فناوري، ممکن نيست.
جامعيت در ساحات زندگي
يکي از تفاوتهاي بنيادين اسلام ناب با قرائتهاي سکولار از دين در همين جامعيت آن نهفته است. اگر در رويکردهاي سکولار، خانواده به موضوعاتي صرفاً اخلاقي يا عاطفي تقليل مييابد، در اسلام ناب، اين نهاد در پيوست با اقتصاد، سياست، فرهنگ و مديريت قرار دارد، بههمينسبب، هرگونه بيتوجهي به نهاد خانواده، بهمعناي اختلال در توازن کلي نظم اسلامي خواهد بود.
بيتوجهي به خانواده؛ اخلال در پايداري مديريت
بر مبناي اين نگاه جامع، رهبر انقلاب در ديدار اخير خود با مسئولان، ضمن تشکر از همسران و خانوادههاي ايشان، نکتهاي بسيار مهم را مطرح ميفرمايند: «اگر همسران همراه باشند، همفکر باشند، همدل باشند در کارهايي که شما مسئولين انجام ميدهيد، چه وزرا، چه نمايندگان مجلس، معاونين، مجاورين، رؤساي بخشهاي مختلف، در اين کارها با شما همدل اگر باشند، کارها بهتر پيش ميرود.» (بيانات در ديدار مسئولان ارشد نظام، 1404/01/26)
در اينجا، خانواده نه صرفاً بهعنوان يک حامي احساسي، بلکه بهعنوان سرمايه اجتماعي نامرئي در فرآيند حکمراني و اجراي مأموريتهاي کلان نظام تلقي ميشود، از اين زاويه، کيفيت حکمراني و توان اجرايي مديران، رابطهاي مستقيم با وضعيت خانوادگي و سطح آرامش و همدلي آن دارد، در حقيقت، مشارکت نامرئي خانوادهها در پشت صحنه مأموريتهاي کلان مسئولان، از نگاه ايشان يک واقعيت انکارناپذير و درخور قدرداني است،
بر اين اساس، سلامت نهاد خانواده در سطح مسئولان، بهمثابه يکي از مؤلفههاي اصلي سلامت ساختار مديريتي کشور تلقي ميشود. رهبر انقلاب با تأکيد بر اهميت «برخورد و رفتار مسئولان با خانواده» و تشکر از همراهي همسران آنان، اين مسئله را هم بهعنوان يک ارزش قابل اعتنا و هم بهعنوان عنصري حياتي در پايداري و موفقيت عملکردي ميدانند.
گسست از خانواده؛ آغاز انحطاط در مسئوليت
رهبر انقلاب در بخش ديگري از بياناتشان، از يک خطر جدي پرده برميدارند: «بعضي از مسئولين وقتي که وارد ميدان مسئوليت و کار ميشوند، شوق کار و علاقه به کار آنچنان اينها را مشغول ميکند که يادشان ميرود که فرزنداني دارند و زني دارند و وظايفي دارند و خانهاي دارند و ناهار و شامي بايد با هم بخورند و بهکل فراموش ميکنند. فراموش نکنيد». (بيانات در ديدار مسئولان ارشد نظام، 1404/01/26)
اينجا، مسئله ديگر فقط توازن نيست؛ هشدار نسبت به يک گسست است. اين گسست، از منظر ايشان، نهتنها به فروپاشي زيست شخصي و خانوادگي مديران ميانجامد، بلکه آثار تخريبي آن بر سلامت اخلاقي، رواني و حتي تصميمسازي مسئولان و در نهايت جامعه نيز سايه ميافکند.
تعبير پرمفهوم «ناهار و شامي بايد با هم بخورند»، دعوت به بازگشت به خويشتن و حفظ پيوندهاي اصيل انساني در ميانه طوفان مسئوليتها است. اگر اين پيوند شکسته شود، مدير، از مهمترين منبع آرامش، تعادل و عقلانيت عاطفي خويش محروم خواهد شد.
توازن مسئوليت و خانواده، نه يک توصيه فردي، بلکه يک راهبرد حکمراني اسلامي
با جمعبندي بيانات رهبر انقلاب ميتوان بهروشني نتيجه گرفت که مسئله خانواده، در نگاه ايشان در قلب منظومه اسلام ناب و نظم اجتماعي ـ سياسي برخاسته از آن جاي دارد. غفلت از خانواده، تنها يک بينظمي شخصي يا اختلال رواني نيست، بلکه تضعيف يک رکن تمدني
است.
خانواده، هم نقطه عزيمت در تربيت فرد مؤمن و کارآمد است، هم حلقه واسطي است که دولت و جامعه را به يکديگر پيوند ميدهد، مدير و مسئولي که در اين حوزه توازن ندارد، حضورش در ساير عرصهها نيز به بيثباتي خواهد انجاميد.
گزارش از فاطمه قديري
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.