اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

60 حديث زيبا و تکان دهنده از اميرالمومنين عليه السلام

احاديث امام علي (عليه السلام) مي‌توانند رهنمود‌هاي بسيار زيبايي براي زندگي ما در موقعيت‌هاي مختلف باشند. بسياري از اين حديث‌ها را مي‌توان روي برگه‌اي نوشت و قاب گرفت يا جايي جلوي چشم گذاشت تا همواره در خاطر انسان بمانند. اميدواريم که شما هم از روشنگري اين جملات بهره‌مند شويد.

60 حديث زيبا و تکان دهنده از اميرالمومنين عليه السلام

مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّهِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَي الرَّزايا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.

از گنجهاي بهشت نيکي کردن و پنهان نمودن کار [نيک]و صبر بر مصيبتها و نهان کردن گرفتاريها (يعني عدم شکايت از آنها) است.

 

يا اَسْرَى الرَّغْبَةِ، اَقْصِرُوا، فَاِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْيا لايَرُوعُهُ مِنْها اِلاّ صَريفُ اَنْيابِ الْحِدْثانِ. اَيُّهَا النّاسُ، تَوَلَّوْا مِنْ اَنْفُسِکُمْ تَأْديبَها، وَ اعْدِلُوا عَنْ ضَراوَةِ عاداتِها

اى اسيران هوا و هوس، آرزوها را کوتاه کنيد، زيرا مردم دلبسته به دنيا را، جز صداى دندانهاى حوادث، از اين دنيا نمىترساند، اى مردم، خودتان عهدهدار ادب کردن خود شويد و نفس را از جرأت بر عادات هلاککننده بازگردانيد.

 

اَلزّاهِدُ فِي الدُّنْيا مَنْ لَمْ يَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ يَشْغَلِ الْحَلالُ شُکْرَهُ.

زاهد در دنيا کسي است که حرام بر صبرش غلبه نکند و حلال از شکرش باز ندارد.

 

وَ مَنْ نَظَرَ فى عُيُوبِ النّاسِ فَاَنْکَرَها ثُمَّ رَضِيَها لِنَفْسِهِ فَذاکَ الاَْحْمَقُ بِعَيْنِهِ

آن که عيوب مردم را بنگرد و آن را ناپسند داند سپس براى خود روا داند احمق واقعى است.

 

اَحْبِبْ حَبيبَکَ هَوْنًا ما عَسي اَنْ يَعْصِيَکَ يَوْمًا ما. وَ اَبْغِضْ بَغيضَکَ هَوْنًا ما عَسي اَنْ يَکُونَ حَبيبَکَ يَوْمًا ما.

با دوستت آرام بيا، چه بسا که روزي دشمنت شود و با دشمنت آرام بيا، چه بسا که روزي دوستت شود.

 

اِذا وَصَلَتْ اِلَيْکُمْ اَطْرافُ النِّعَمِ، فَلاتُنَفِّرُوا اَقْصاها بِقِلَّةِ الشُّکْرِ

زمانى که مقدمات نعمتها به شما رسيد، در نهايت آن را با کمشکري از خود مرانيد.

 

قيمَهُ کُلِّ امْرِء ما يُحْسِنُ.

ارزش هر کسي آن چيزي است که نيکو انجام دهد.

 

وَالْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ

فرصت به مانند ابر گذرا مىگذرد، پس فرصتهاى نيک را غنيمت دانيد.

 

اَلا اُخْبِرُکُمْ بِالْفَقيهِ حَقَّ الْفَقيهِ؟ مَنْ لَمْ يُرَخِّصِ النّاسَ في مَعاصِي اللّهِ وَ لَمْ يُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ وَ لَمْ يُوْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللّهِ وَ لَمْ يَدَعِ القُرآنَ رَغْبَهً عَنْهُ إِلي ما سِواهُ، وَ لا خَيْرَ في عِبادَه لَيْسَ فيها تَفَقُّهٌ. وَ لاخَيْرَ في عِلْم لَيْسَ فيهِ تَفَکُّرٌ. وَ لا خَيْرَ في قِراءَه لَيْسَ فيها تَدَبُّرٌ.

آيا شما را از فقيه کامل خبر ندهم؟ آن که به مردم اجازه نافرماني خدا را ندهد، و آنها را از رحمت خدا نوميد نسازد، و از مکر خدايشان آسوده نکند، و از قرآن رو به چيز ديگر نکند، و خيري در عبادت بدون تفقّه نيست، و خيري در علم بدون تفکّر نيست، و خيري در قرآن خواندن بدون تدبّر نيست.

 

لِسانُ الْعاقِلِ وَراءَ قَلْبِهِ، وَ قَلْبُ الأحْمَقِ وَراءَ لِسانِهِ

زبان عاقل در پسِ قلب او، و دل نادان پشت زبان اوست.

 

إِنَّما اَخْشي عَلَيْکُمْ إِثْنَيْنِ: طُولَ الاَْمَلِ وَ اتِّباعَ الْهَوي، اَمّا طُولُ الاَْمَلِ فَيُنْسِي الاْخِرَهَ وَ اَمّا إِتِّباعُ الْهَوي فَإِنَّهُ يَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ.

همانا بر شما از دو چيز ميترسم: درازي آرزو و پيروي هواي نفس. امّا درازي آرزو سبب فراموشي آخرت شود و، امّا پيروي از هواي نفس، آدمي را از حقّ باز دارد.

 

قَدْرُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ هِمَّتِهِ، وَ صِدْقُهُ عَلى قَدْرِ مُرُوَّتِهِ، وَ شَجاعَتُهُ عَلى قَدْرِ اَنَفَتِهِ، وَ عِفَّتُهُ عَلى قَدْرِ غيرَتِهِ

اندازه مرد به اندازه همت او و صداقتش به مقدار جوانمردى او، و دليرياش به اندازه عار داشتنش از کار زشت، و پاکدامنياش به ميزان غيرت اوست.

 

لاَ تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَديقِکَ صَديقًا فَتَعْدي صَديقَکَ.

با دشمنِ دوستت دوست مشو که [با اين کار]با دوستت دشمني ميکني.

 

لاغِنى کَالْعَقْلِ، وَ لافَقْرَ کَالْجَهْلِ، وَلاميراثَ کَالاَْدَبِ، وَلاظَهيرَ کَالْمُشاوَرَةِ

ثروتى، چون عقل، و فقرى، چون جهل، و ميراثى، چون ادب، و پشتيبانى همچون مشورت نيست.

 

اَلصَّبْرُ ثَلاثَهٌ: اَلصَّبْرُ عَلَي الْمُصيبَهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَيالطّاعَهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَي الْمَعْصِيَهِ.

صبر بر سه گونه است: صبر بر مصيبت، و صبر بر اطاعت، و صبر بر [ترک]معصيت.

 

الْقَناعَةُ مالٌ لايَنْفَدُ

قناعت گنجى است که تمام نمىشود.

 

مَنْ ضُيِّقَ عَلَيْهِ في ذاتِ يَدِهِ، فَلَمْ يَظُنَّ اَنَّ ذلِکَ حُسْنُ نَظَر مِنَ اللّهِ لَهُ فَقَدْ ضَيَّعَ مَاْمُولاً.

وَ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ في ذاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَظُنَّ اَنَّ ذلِکَ اسْتِدْراجٌ مِنَ اللّهِ فَقَدْ اَمِنَ مَخُوفًا.

هر که تنگدست شد و نپنداشت که اين از لطف خدا به اوست، يک آرزو را ضايع کرده و هر که وسعت در مال يافت و نپنداشت که اين يک غافلگيري از سوي خداست، در جاي ترسناکي آسوده مانده است.

 

اللِّسانُ سَبُعٌ، اِنْ خُلِّىَ عَنْهُ عَقَرَ

زبان درندهاى است، که اگر آزادش گذارند بگزد.

 

اَلْمَنِيَّهُ وَ لاَ الدَّنِيَّهُ وَ التَّجَلُّدُ وَ لاَ التَّبَلُّدُ وَ الدَّهْرُ يَوْمانِ: فَيَوْمٌ لَکَ وَ يَوْمٌ عَلَيْکَ فَإِذا کانَ لَکَ فَلا تَبْطَرْ، وَ إِذا کانَ عَلَيْکَ فَلا تَحْزَنْ فَبِکِلَيْهِما سَتُخْتَبَرُ.

مردن بهتر از خوار شدن! و بي باکي نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزي به نفع تو، و روزي به ضرر تو! چون به سودت شد شادي مکن، و، چون به زيانت گرديد غم مخور، که به هر دوي آن آزمايش شوي.

 

اَهْلُ الدُّنْيا کَرَکْب يُسارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيامٌ

اهل دنيا، چون کاروانى هستند که آنان را مىبرند در حالى که در خواب هستند.

 

ما حارَ مَنِ اسْتَخارَ، وَ لا نَدِمَ مَنِ اسْتَشارَ.

هر که خير جويد سرگردان نشود، و کسي که مشورت نمايد پشيمان نگردد.

 

لايَرْجُوَنَّ اَحَدٌ مِنْکُمْ اِلاّ رَبَّهُ، وَ لايَخافَنَّ اِلاّ ذَنْبَهُ، وَ لايَسْتَحِيَنَّ اَحَدٌ مِنْکُمْ اِذا سُئِل عَمّا لايَعْلَمُ اَنْ يَقُولَ لااَعْلَمُ، وَ لايَسْتَحِيَنَّ اَحَدٌ اِذا لَمْ يَعْلَمِ الشَّىْءَ اَنْ يَتَعَلَّمَهُ

احدى از شما جز به پروردگارش اميد نبندد، و جز از گناهش وحشت نکند، و از اعلامِ نمىدانم به وقت پرسش شدن از چيزى که نمىداند حيا نکند، و از آموختن علمى که دارا نيست شرم ننمايد.

 

عُمِّرَتِ الْبِلادُ بِحُبِّ الاَوْطانِ.

شهرها به حبّ و دوستي وطن آباد هستند.

 

عَلَيْکُمْ بِالصَّبْرِ، فَاِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاْيمانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَ لاخَيْرَ فى جَسَد لارَأْسَ مَعَهُ، وَ لا فى إيمانَ لاصَبْرَ مَعَهُ

بر شما باد به شکيبايى، چه اينکه شکيبايى نسبت به ايمان به منزله سر نسبت به بدن است؛ در بدنى که سر نيست، و در ايمانى که شکيبايى نباشد خيرى نيست.

 

مَنْ اَصْلَحَ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللّهِ، اَصْلَح اللّهُ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّاسِ وَ مَنْ اَصْلَحَ اَمْرَ آخِرَتِهِ، اَصْلَحَ اللّهُ لَهُ اَمْرَ دُنْياهُ

هر کس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح کند و هر کس کار آخرتش را به اصلاح آورد، خداوند کار دنيايش را اصلاح کند.

 

تَکَلَّمُوا فِي الْعِلْمِ تَبَيَّنَ اَقْدارُکُمْ.

عالمانه سخن گوييد تا قدر شما روشن گردد.

 

لايَقُولَنَّ اَحَدُکُمْ: اللَّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفِتْنَةِ لاَِنَّهُ لَيْسَ اَحَدٌ اِلاّ وَ هُو مُشْتَمِلٌ عَلى فِتْنَة وَلکِنْ مَنِ اسْتَعاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَن

کسى از شما نگويد: الهى، از امتحان به تو پناه مى برم چه اينکه کسى نيست مگر اينکه مشمول امتحان است، اما اگر کسى خواست از خدا پناه جويد بايد از فتنههاى گمراهکننده پناه جويد.

 

لا تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِفَقْر وَ لا طُولِ عُمْر.

فقر و تنگدستي و طول عمر را به خود تلقين نکن.

 

لايَتْرُکُ النّاسُ شَيْئاً مِنْ اَمْرِ دينِهِمْ لاِسْتِصْلاحِ دُنْياهُمْ، اِلاّ فَتَحَ اللّهُ عَلَيْهِمْ ما هُوَ اَضَرُّ مِنْهُ

مردم چيزى از برنامه دينشان را براى بهبود دنيايشان ترک نمىکنند، مگر آنکه خداوند زيانبارتر از آن را در کف دستشان مىنهد.

 

سِبابُ الْمُوْمِنِ فِسْقٌ وَ قِتالُهُ کُفْرٌ وَ حُرْمَهُ مالِهِ کَحُرْمَهِ دَمِهِ.

دشنام دادن به مومن فسق است، و جنگيدن با او کفر، و احترام مالش، چون احترام خونش است.

60 حديث زيبا و تکان دهنده از اميرالمومنين؛ امام علي عليه السلام

 

اِضاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ

تباه نمودن فرصت اندوه است.

 

اِنَّ لِلّهِ مَلَکاً يُنادى فى کُلِّ يَوْم: لِدُوا لِلْمَوْتِ، وَ اجْمَعُوا لِلْفَناءِ، وَ ابْنُوا لِلْخَرابِ

خدا را فرشتهاى است که هر روز فرياد ميزند: بزاييد براى مردن، و گردآوريد براى نابود شدن، و بنا کنيد براى خراب گشتن.

 

اَهْلَکَ النّاسَ إِثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ وَ طَلَبُ الْفَخْرِ.

دو چيز مردم را هلاک کرده: ترس از نداري و فخرطلبي.

 

الدُّنْيا دارُ مَمَرٍّ لا دارُ مَقَرٍّ

دنيا خانه گذر است نه جاى ماندن.

 

اَلْعامِلُ بِالظُّلْمِ وَ المُعينُ عَلَيْهِ وَ الرّاضِيُ بِهِ شُرَکاءُ ثَلاثَهٌ.

شخص ستمکار و کمک کننده بر ظلم و آن که راضي به ظلم است، هر سه با هم شريک هستند.

 

سُوسُوا ايمانَکُمْ بِالصَّدَقَةِ، وَ حَصِّنُوا اَمْوالَکُمْ بِالزَّکاةِ، وَ ادْفَعُوا اَمْواجَ الْبَلاءِ بِالدُّعاءِ

ايمان خود را با صدقه، اموالتان را با زکات حفظ کنيد، و امواج بلا را با دعا برانيد.

 

اَلصَّبْرُ صَبْرانِ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصيبَهِ حَسَنٌ جَميلٌ، وَ اَحْسَنُ مِنْ ذلِکَ الصَّبْرُ عِنْدَ ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَيْکَ.

صبر بر دو قسم است: صبر بر مصيبت که نيکو و زيباست، و بهتر از آن صبر بر چيزي است که خداوند آن را حرام گردانيده است.

 

هَلَکَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ

انسانى که اندازه خود را نشناخت هلاک شد.

 

مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَواضِعَ التُّهَمَةِ فَلايَلُومَنَّ مَنْ أَساءَ بِهِ الظَّنَّ

هر کس خود را در مواضع تهمت قرار دهد نبايد بدگمان به خويش را سرزنش نمايد.

 

قالَ علي (عليه السلام) لِکُمَيْلِ بْنِ زِياد:رُوَيْدَکَ لاتَشْهَرْ، وَ اَخْفِ شَخْصَکَ لا تُذْکَرْ، تَعَلَّمْ تَعْلَمْ وَ اصْمُتْ تَسْلَمْ، لا عَلَيْکَ إِذا عَرَّفَکَ دينَهُ، لا تَعْرِفُ النّاسَ وَ لا يَعْرِ
فُونَکَ.

آرام باش، خود را شهره مساز، خود را نهان دار که شناخته نشوي، ياد گير تا بداني، خموش باش تا سالم بماني.

بر تو هيچ باکي نيست، آن گاه که خدا دينش را به تو فهمانيد، که نه تو مردم را بشناسي و نه مردم تو را بشناسند. (يعني گمنام زندگي کني.)

 

الرَّحيلُ وَشيکٌ

کوچ کردن از دنيا به آخرت نزديک است.

 

إِنَّ اللّهَ يُعَذِّبُ سِتَّهً بِسِتَّه: اَلْعَرَبَ بِالْعَصَبيَّهِ وَ الدَّهاقينَ بِالْکِبْرِ وَ الاُْمَراءَ بِالْجَوْرِ وَ الْفُقَهاءَ بِالْحَسَدِ وَ التُّجّارَ بِالْخِيانَهِ وَ اَهْلَ الرُّسْتاقِ بِالْجَهْلِ.

خداوند شش کس را به شش خصلت عذاب کند: عرب را به تعصّب، و خانهاي ده را به تکبّر، و فرمانروايان را به جور، و فقيهان را به حسد، و تجّار را به خيانت، و روستايي را به جهالت.

 

مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْها خَسِرَ

کسى که خود را محاسبه کرد سود برد، و هر که از خود بىخبر ماند زيان ديد.

 

اَحْبِبْ حَبيبَکَ هَوْناًمّا، عَسى اَنْ يَکُونَ بَغيضَکَ يَوْماًمّا، وَ اَبْغِضْ بَغيضَکَ هَوْناً مّا، عَسى اَنْ يَکُونَ حَبيبَکَ يَوْماًمّا

دوستت را به اندازه دوست دار شايد روزى دشمنت شود، و دشمنت را به اندازه دشمن دار شايد روزى دوستت گردد.

 

قَليلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ اَرْجى مِنْ کَثير مَمْلُول مِنْهُ

اندک کارى که بر آن مداومت کنى اميدبخشتر است از کار زيادى که از آن خسته شوى.

 

کَفي بِالْمَرْءِ حِرْزًا، إِنَّهُ لَيْسَ اَحَدٌ مِنَ النّاسِ إِلاّ وَ مَعَهُ حَفَظَهٌ مِنَ اللّهِ يَحْفَظُونَهُ اَنْ لا يَتَرَدّي في بِئْر وَ لا يَقَعَ عَلَيْهِ حائِطٌ وَ لا يُصيبَهُ سَبُعٌ، فَإِذا جاءَ اَجَلُهُ خَلُّوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَجَلِهِ.

آدمي را همين دژ بس که کسي از مردم نيست، مگر آن که با او از طرف خدا نگهبانهاست که او را نگه ميدارند که به چاه نيفتد، و ديوار بر سرش نريزد، و درندهاي آسيبش نرساند، و، چون مرگ او رسد او را در برابر اجلش رها سازند.

 

اِذا اَضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالْفَرائِضِ فَارْفُضُوها

زمانى که مستحبّات به واجبات زيان بزند مستحبات را رها کنيد.

 

کُنْ فِي الْفِتْنَهِ کَابْنِ اللَّبُون لا ظَهْرٌ فَيُرْکَبَ، وَ لا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ.

هنگام فتنه، چون شتر دو ساله باش که نه پشتي دارد تا سوارش شوند و نه پستاني تا شيرش دوشند.

 

مَنْ تَذَکَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ

آن که دورى سفر (قيامت) را به ياد آرد، براى آن آماده شود.

 

إذا اَقْبَلَتِ الدُّنيا عَلي اَحَد اَعارَتْهُ مَحاسِنَ غَيْرِهِ، وَ إِذا اَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحاسِنَ نَفْسِهِ.

چون دنيا به کسي روي آرد، نيکوييهاي ديگران را بدو به عاريت سپارد، و، چون بدو پشت نمايد، خوبيهايش را بربايد.

 

فِى الْقُرْآنِ نَبَاُ ما قَبْلَکُمْ، وَ خَبَرُ ما بَعْدَکُمْ، وَ حُکْمُ ما بَيْنَکُمْ

خبر آنچه پيش از شما و بعد از شماست، و نيز دستور زندگى شما در قرآن است.

 

اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسابِ الاِْخْوانِ، وَ اَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.

ناتوانترين مردم کسي است که توانِ به دست آوردن دوستان را ندارد، و ناتوانتر از او کسي است که دوستي به دست آرد و او را از دست بدهد.

 

اِتَّقُوا مَعاصِىَ اللّهِ فِى الْخَلَواتِ، فَاِنَّ الشّاهِدَ هُوَ الْحاکِمُ

از نافرمانى خدا در خلوتها پروا کنيد، که بيننده همان حاکم است.

 

مِنْ کَفّاراتِ الذُّنُوبِ الْعِظامِ إِغاثَهُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفيسُ عَنِ الْمَکْرُوبِ.

از کفّاره گناهان بزرگ، فريادخواه را به فرياد رسيدن، و غمگين را آسايش بخشيدن است.

 

ماءُ وَجْهِکَ جامِدٌ يُقْطِرُهُ السُّؤالُ، فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُهُ

آبرويت جامد است، اظهار حاجت آن را آب ميکند و مى ريزد، توجه کن آن را نزد چه کسى مىريزى.

 

إِذا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلامُ.

چون خرد کمال گيرد، گفتار نقصان پذيرد.

 

اَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهانَ بِهِ صاحِبُهُ

سختترين گناهان گناهى است که گنهکار آن را ناچيز بشمارد.

 

مَنْ اَصْلَحَ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللّهِ اَصْلَحَ اللّهُ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّاسِ وَ مَنْ اَصْلَحَ اَمْرَ آخِرَتِهِ اَصْلَحَ اللّهُ لَهُ اَمْرَ دُنْياهُ. وَ مَنْ کانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ کانَ عَلَيْهِ مِنَ اللّهِ حافِظٌ.

آن که ميان خود و خدا را اصلاح کند، خدا ميان او و مردم را اصلاح ميکند و آن که کار آخرتِ خود را درست کند، خدا کار دنياي او را سامان دهد؛ و آن که او را از خود بر خويشتن واعظي است، خدا را بر او حافظي است.

 

مَنْ نَظَرَ فى عَيْبِ نَفْسِهِ اشْتَغَلَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ

آن که در عيب خود نظر کند از نظر در عيب ديگران بازماند.

 

هَلَکَ فِيَّ رَجُلانِ مُحِبٌّ غال وَ مُبْغِضٌ قال.

دو تن به خاطر من هلاک شدند: دوستي که اندازه نگاه نداشت و دشمني که بغض مرا در دل کاشت.

 

مَنْ کَثُرَ کَلامُهُ کَثُرَ خَطَأُهُ، وَ مَنْ کَثُرَ خَطَأُهُ قَلَّ حَياؤُهُ، وَ مَنْ قَلَّ حَياؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ، وَ مَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النّارَ

هرکه گفتارش فراوان شد خطايش فزونى گرفت، و هرکه خطايش بسيار گشت حيايش اندک شد، و هر که حيايش اندک شد پارسايياش کم شد، و هر که پارسايياش کم شد دلش مرد، و هرکه دلش بميرد وارد آتش شود.

 

إِعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعايَه لاعَقْلَ رِوايَه، فَإِنَّ رُواهَ الْعِلْمِ کَثيرٌ، وَ رُعاتُهُ قَليلٌ.

هر گاه حديثي را شنيديد آن را با دقّت عقلي فهم و رعايت کنيد، نه بشنويد و روايت کنيد! که راويان علم بسيارند و رعايتکنندگانِ آن اندک در شمار.

 

اَکْبَرُ الْعَيْبِ اَنْ تَعيبَ ما فيکَ مِثْلُهُ

بزرگترين عيب آن است که صفتى را عيب دانى که مانند آن در خودت باشد.

 

اُذْکُرُوا انقِطاعَ اللَّذّاتِ وَ بَقاءَ التَّبِعاتِ.

به ياد آريد که لذّتها تمامشدني است و پايان ناگوار آن بر جاي ماندني.

 

الْکَلامُ فى وَثاقِکَ مالَمْ تَتَکَلَّمْ بِهِ، فَاِذا تَکَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فى وَثاقِهِ، فَاخْزُنْ لِسانَکَ کَما تَخْزُنُ ذَهَبَکَ وَ وَرِقَکَ، فَرُبَّ کَلِمَة سَلَبَتْ نِعْمَةً، وَجَلَبَتْ نِقْمَةً

سخن را تا نگفتهاى در بند توست و، چون گفتى تو در بند آنى، پس زبانت را، چون طلا و نقرهات حفظ کن، چه بسا يک کلمه نعمتى را از بين برده و عذابى را پيش آورد.

 

في صِفَهِ الدُّنْيا: تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ.

در صفت دنيا فرموده است: ميفريبد و زيان ميرساند و ميگذرد.

 

مَنْ طَلَبَ شَيْئاً نالَهُ اَوْ بَعْضَهُ

هر که جوينده چيزى باشد، به تمام آن يا به قسمتى از آن مىرسد.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.