اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

تير خلاص به هويت ملي با کتاب‌هاي درسي؟

مدير بخش آموزش زبان فرهنگستان زبان و ادب فارسي مي‌گويد با بررسي 200 کتاب درسي به اين نتيجه رسيده‌اند که طرح خاصي براي تقويت هويت ملي در اين آثار ديده نمي‌شود.

تير خلاص به هويت ملي با کتاب‌هاي درسي؟

به گزارش تسنيم، در حالي که گسترش و تقويت هر زباني در دنياي امروز، يک پيشرفت براي صاحبان و گويشوران آن زبان محسوب ميشود، دايره تسلط بر زبان فارسي در ميان نسل جديد و جوان اين زبان رفتهرفته کم و کمتر ميشود.

آموزش زبان فارسي به کودکان در ايران همواره با کاستيها و اشکالاتي همراه بوده است. از يک سو معلمان انس گرفته با روشهاي سنتي در سيستم آموزشي حضور دارند و از سوي ديگر، خانوادههايي هستند که درک صحيحي از زبان رسمي و آموزش آن به کودکان خود ندارند. در حالي که در اکثر خانوادهها، به خصوص در شهرهاي بزرگ، رقابت بر سر يادگيري زبان دوم و سوم توسط کودکشان است، کمترين توجه به زبان فارسي ميشود؛ گويي اين روزها زبان فارسي هم در ميان بيگانگان غريب است و هم در ميان خويشان و آشنايانش.

بررسيهاي کارشناسان نشان ميدهد که دانشآموزان ايراني حتي در مقطع فارغالتحصيلي و در آستانه ورود به دانشگاه و پس از آن، به تمامي مهارتهاي زباني تسلط کافي ندارند. پژوهشها حکايت از آن دارد که دانشآموزان ايراني در مهارتهاي نوشتن، شنيدن و سخن گفتن موفق به دريافت کمترين امتياز شده و تنها از سطح ناتواني عبور کردهاند. از سوي ديگر، بيشترين ضعف در ميان دانشآموزان در مهارت «خواندن» ارزيابي شده است؛ مهارتي که بيشترين تمرکز کتابهاي درسي بر تقويت آن استوار است.

تحقيقات انجام شده در اين زمينه به چند سال پيش بازميگردد؛ زماني که «فارسي» همانند ديگر دروس عمومي، با وجود انتقادات جدي اساتيد زبان فارسي، از کنکور حذف شد. در اين مدت، هنوز پژوهشي صورت نگرفته تا ميزان تأثير اين تصميم بر دانش و مهارتهاي زباني دانشآموزان بررسي شود. به عقيده برخي از کارشناسان؛ با حذف فارسي از کنکور، بايد شاهد افت بيشتر مهارتهاي زباني دانشآموزان باشيم؛ چرا که تا پيش از اين تصميم دانشآموزان حداقل براي آماده شدن براي کنکور «فارسي» را جديتر ميگرفتند.

فارغ از همه اين بحثها، يک سؤال اساسي باقي است: چرا دانشآموزان ايراني که 12 سال به خواندن و نوشتن زبان فارسي ميپردازند، در کمترين سطح از کسب مهارتهاي زبان ملي خود قرار دارند؟

به باورکارشناسان، در مقابل اين پرسش ميتوان گزينههاي متعددي را مطرح کرد. مريم دانشگر، مدير بخش آموزش زبان فرهنگستان زبان و ادب فارسي و پژوهشگر، معتقد است بخشي از اين امر را بايد در ساختار کتابهاي درسي جستوجو کرد؛ منابعي که دانشآموزان بيشتر از ديگر کتابها مطالعه ميکنند. دانشگر که در فرهنگستان طرحي با عنوان «بررسي هويت ملي در کتابهاي درسي» را انجام داده است، در گفتوگو با تسنيم از نتايج اين طرح گفت.

به گفته او؛ از مؤلفههاي هويت ملي، «زبان»، «ادبيات» و «فرهنگ» است. اين سه مسئله تقريباً در هم تنيده هستند. ما در طرح حاضر، زبان، ادبيات و خط فارسي را در ميان مؤلفههاي هويت ملي در کتابهاي درسي مورد بررسي قرار داديم. کتابهاي درسي از نظر تعداد و گستردگي در ميان جميع زيادي رايج است و از سوي ديگر، اين منابع حتي در دورترين شهرستانها و روستاهاي کشور نيز مطالعه ميشود. کتابهاي درسي در دسترس همه کودکان و نوجوانان است؛ به همين دليل در طرح مورد بحث روي اين منابع متمرکز شديم.

دانشگر افزود: در اين طرح تمامي منابع درسي از پايه اول تا پايه دوازدهم را مورد بررسي قرار داديم. نه تنها کتابهاي فارسي، که همه کتابها از جغرافيا و تاريخ گرفته تا علوم، زيست، رياضي و ... در رشتههاي مختلف را مطالعه و بررسي کرديم. تمامي خردهمؤلفههايي که در ارتباط با هويت زباني هستند، در اين کتابها بررسي و استخراج شد.

مدير بخش آموزش زبان فرهنگستان زبان و ادب فارسي به نتايج اين طرح اشاره و اضافه کرد: طبق بررسيهاي انجام شده به اين نتيجه رسيديم که هيچ نقشه و برنامهاي براي پرداختن به موضوع هويت زباني و ملي در کتابهاي درسي وجود ندارد؛ به اين معني که همه چيز به ذوق مؤلفان کتابهاي درسي بستگي دارد. يعني اگر کتابي در اين زمينه موفق عمل کرده، حاصل ذوق و دانش مؤلف آن کتاب بوده است

او اين نوع تدوين کتب درسي را «فاجعهآميز» توصيف کرد و ادامه داد: کتابها بدون اينکه راهنمايي وجود داشته و اهدافي مشخص شده باشد، تدوين ميشود. اين در حالي است که بايد مشخص باشد که ما در هر پايهاي به دنبال چه هستيم و به چه موضوعاتي در حوزه هويت زباني بايد پرداخته شود. اهداف بايد مشخص باشد. بايد مشخص باشد که چه ميزان به شعر کلاسيک توجه کنيم و چه ميزان به شعر نو؟ نوع نگاه به ادبيات بايد به چه صورت باشد؟ مباحث مربوط به ويرايش زباني و محتوايي بايد تا چه اندازه باشد و به چه صورتي طرح شود؟ استفاده درست از واژههاي فارسي و معادلهاي مصوب و ... از ديگر نکاتي است که بايد نسبت به آن چشمانداز روشني وجود داشته باشد.

دانشگر با بيان اينکه بخشي از طرح به بررسي عناصر تصويري اختصاص داشت، افزود: در اين بخش بررسي شد که اين عناصر تصويري تا چه اندازه در جهت هويتبخشي ملي و زباني توانستهاند موفق عمل کنند. هرکدام از اين عناصر ميتوانند معاني هويتي را به ذهن کودک القا کنند که از اين نمونه ميتوان به استفاده از نقشه ايران اشاره کرد. با اين حال، متأسفانه متوجه شديم که گاه متأسفانه اين تصاوير در پايههاي دبستان فاقد هرگونه عنصر هويتي است. به عنوان نمونه، مؤلف ميتوانست از خياباني که در کتاب وجود دارد، به عنوان فرصتي براي اين امر استفاده کند و با قرار دادن پوستري حاوي اين موضوع يا انتخاب نام مدرسهاي با عنوان «ايران» در القاي اين محتوا به مخاطب خود کمک کند.

به گفته اين پژوهشگر؛ بخش ديگري از فرصتهاي استفاده نشده در کتابها، به عدم نامگذاري شخصيتها اختصاص داشت. مثلاً ما در کتاب با اين جملات مواجهيم: معلم وارد کلاس شد. از دانشآموز اول پرسيد ... در واقع، عناصر هويتي افراد که با آن شخصيتها شکل ميگيرند، وجود ندارد. در حالي که مؤلف ميتواند به جاي «دانشآموز اول» بنويسد مثلاً ناهيد، زهرا ... .تعداد نام دانشآموزاني که در بعضي کتابها آمده بسيار معدود است؛ در حالي که در برخي ديگر، اين عنصر هويتي رعايت شده و سبب ميشود دانشآموز با شخصيتي که در کتاب وجود دارد، ارتباط برقرار کند.

دانشگر از ظرفيت ادبيات فارسي براي ايجاد هويت ملي در دانشآموزان ياد و تصريح کرد: اين مورد نيز از ظرفيتهايي بود که در برخي از منابع درسي مورد توجه قرار نگرفته است؛ در حالي که مؤلف و تدوينکنندگان ميتوانستند از فضاي ترسيم شده در کتاب براي انتقال اين عناصر با طرح يک تابلوي خوشنويسي که بيتي را نوشته است، استفاده کنند.

وي با بيان اينکه متأسفانه ما از ظرفيتهاي بصري و محتوايي به صورت مشخص در القاي هويت ملي بهره نميبريم، ادامه داد: اين در حالي است که انتقال اين مفاهيم در دوره کودکي بيش از ديگر سنيني است و تأثيرگذاري بيشتري خواهد داشت.

دانشگر در پاسخ به اين پرسش که آيا اين طرح به آموزش و پرورش ارائه شده و تصميمي در خصوص تغيير کتابهاي درسي در اين راستا گرفته شده است يا خير، گفت: متأسفانه آموزش و پرورش نه به اين طرح و نه ديگر طرحهاي علمي که در فرهنگستان و در مراکز علمي مانند دانشگاهها انجام ميشود، توجهي نميکند. به نظر ميرسد که بدنه اجرايي با بدنه علمي در تأليف کتب درسي ارتباط چنداني ندارند. ما در اين سالها تحقيقات انجام شده را براي آموزش و پرورش هم ارسال کردهايم، اما بازخوردي دريافت نکردهايم.

وي با بيان اينکه هر کار ميداني در اين زمينه ماهها و سالها زمان ميبرد، تأکيد کرد: با اين حال تصميمگيرندگان براساس اطلاعات شخصي خود عمل ميکنند.

سالهاست کارشناسان نسبت به کاستيهاي کتابهاي درسي هشدار ميدهند؛ کتابهايي که کودکان و نوجوانان بيشترين ارتباط را در طول روز با آنها دارند و ميتوانند تأثير فراواني بر مخاطبان خود داشته باشند. با وجود کاستيهاي متعددي که مطرح شده، به نظر ميرسد گوش کسي در آموزش و پرورش به اين حرفها بدهکار نيست.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.