اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

تراکتور دوباره در مسير سمرقند و بخارا

تراکتور براي بار هفتم به مصاف تيمي از ازبکستان خواهد رفت.

تراکتور دوباره در مسير سمرقند و بخارا

تبريز، شهري که فوتبال در رگهايش جاري است، اين روزها سکوتي گزنده دارد. سکوتي که نه از آرامش، که از خستگي برآمده است؛ خستگيِ پروازي بلند، پس از دو بار پرواز 5 گله، که ناگهان به ديوار سرد واقعيت خورد. تراکتور، با آن سبک تهاجمي که چشمها را خيره ميکرد، حالا در پيچ حساسي متوقف شده است. اين توقفِ فيفادي، نه يک تعطيلي ساده، که يک فرصت براي بررسي زخمهاست؛ زخمهايي که نه از درون، که از حافظهي تلخ روياروييهاي آسيايي با تيمي با پرچم آبي و سفيد حکايت دارد؛ «ازبکستان» .

 

سقوط از بام پيروزيهاي آتشين: سهگانه کابوس

تراکتورِ ابتداي فصل، نه يک تيم، که يک بيانيهي جسارت بود. به سان يک فرمانده با روحيهي يک فاتح بزرگ وارد ميدان ميشد و با ضربات پياپي، نقشهي بازي را به آتش ميکشيد. پيروزي پنج گله در آسيا و تکرار آن در ليگ برتر، وعدهي يک فصل موفق ديگر را زمزمه ميکرد. اما فوتبال، استاد برهم زدن معادلات است. تراکتور در سه بازي اخير، مانند يک پلنگ زخمي بود که تلاش ميکرد با همان چابکي سابقبپرد.

تساوي دقيقه نودي مقابل پرسپوليس در خانه، جايي که امتيازها از دست نرفتند، بلکه رها شدند. سپس، بردي به سختيِ شکستن يخ، برابر الشرطه که نشان داد طعم شيرينِ پيروزيهاي آسان، عادتِ خطرناکي است. و در نهايت، باخت در خرمآباد مقابل خيبر؛ دومين شکست فصل که پرده از شکنندگيِ رواني تيم برداشت.

 

وقفه فيفادي: هديهي ناخواسته يا فرصت احيا؟

در اين ميان، خبر تعويق ديدار جام حذفي مقابل پرسپوليس، مانند يک نسيم خنک بود در ميانهي يک بيابان داغ. اين وقفه، يک فرصت طلايي است؛ فرصتي براي دراگان اسکوچيچ تا بايستد و نقشهي رزم را دوباره ترسيم کند. اين روزها بايد خطوط دفاعي را نه با آهن، که با ايمان دوباره ساخت و اعتماد به نفسي که زير آوار سه بازي اخير مدفون شد را بيرون کشيد. اکنون بايد ديد تبريزيها از اين چند روز سکوت، چه طلايي استخراج خواهند کرد.

 

ميراث پاختاکور و کابوس نسف قارشي: سايهي خفتهي ازبک

اما در پسِ نگرانيها، يک يادآوريِ تاريخي از آسيا سر برميآورد؛ رويارويي با نمايندگان سرسخت ازبکستان. تراکتور در شش نبرد رسمي، تنها يک بار توانسته است پرچم پيروزي را به اهتزاز درآورد.

پاختاکور؛ دوئل نزديک: قديميترين و پرتکرارترين ملاقات، با پاختاکور بوده است. آماري که نشان ميدهد اين ديدار هميشه مانند يک بازي شطرنج بوده است: يک برد، دو مساوي و تنها يک شکست. اين يعني فاصلهي کيفيتها به اندازهي يک مهارت فردي است.

نسف قارشي؛ طلسم شکستناپذير: اين تيم، گويا کليدِ قفلِ ضعف تراکتور را در اختيار داشته. هر دو ديدار، با نتيجهي مشابه 2 بر 1 به سود نمايندهي ازبکستان به پايان رسيده است و ديدار دوشنبه شب سومين رويارويي دوتيم به حساب ميآيد.

در مجموع اين 6 بازي، 15 گل از خطوط دروازهها عبور کرده. سهم تراکتور از اين ميدان، تنها 7 گل بوده و 8 گل خورده برابر تيمهاي ازبک، يک علامت سوال بزرگ است که بايد پيش از برخورد دوباره با اين رقباي خونسرد، پاسخ داده شود.

 

موهبت رويايي

اما در ميان اين تلاطمهاي داخلي و خاطرات تلخ، اکنون نوري از بخت و اقبال بر مسير تراکتور تابيده. در ليگ نخبگان آسيا، جايي که قرار است قدرت فوتبال ايران به رخ کشيده شود، نسف قارشي، به عجيبترين شکل ممکن، در قعر جدول فرو رفته است. تراکتور با 8 امتياز، در رده چهارم منطقه غرب ايستاده، در حالي که نسف قارشي تنها تيمي است که هنوز بيامتياز است. اين تيم با چهار شکست پياپي، عملاً از دايره شانس صعود خارج شده است. اين وضعيت، يک شمشير دولبه است؛ يا تراکتور با غفلت، کار دست خود ميدهد، يا با درک اين عدم آمادگي حريف، فرصت تاريخي براي جبران گذشته را به دست ميآورد.

به گزارش ايسنا، فصل پيش، پاختاکور با امتياز از ايران رفت، اما اين بار، شکست دادن نسفِ بدون امتياز در خاک خودش، ميتواند بيانيهاي قاطع باشد؛ بيانيهاي که قدرت فوتبال ايران را به نمايش بگذارد و درصدي هرچند قليل از تلخيِ باختهاي گذشته را از کام فوتبال ايران بزدايد.

 

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.