رئيس اتحاديه انجمنهاي علوم زيستي ايران گفت: 14 درصد ايرانيها مبتلا به ديابت هستند؛ بيماري که سلامت جسم و اعصاب را به خطر مياندازد و با سالمندي جمعيت، شيوع بيشتري مييابد.
مهران حبيبي رضايي استاد بيوشيمي دانشگاه، رئيس اتحاديه انجمنهاي علوم زيستي ايران و رئيس دانشکده زيست شناسي دانشگاه تهران در گفتگو با مهر گفت: ديابت بيشتر از آنکه بيماري قند باشد بيماري استرس اکسيداتيو و راديکالهاي آزاد است. دو نوع بيشتر شناخته شده ديابت، شامل ديابت نوع 1 و ديابت نوع 2 است. در ديابت نوع 1 که معمولاً در کودکي تشخيص داده ميشود و بيشتر زمينه ارثي دارد، سلولهاي توليدکننده انسولين بهدليل فرآيندهاي خود ايمني از بين ميروند. در ديابت نوع دو که ابتلاء به آن بيشتر در بزرگسالي است، عليرغم توليد انسولين، به دلايل نه چندان معلوم، عملکرد آن مختل ميشود که به آن مقاومت به انسولين ميگويند.
وي افزود: از آنجايي که کارکرد هورمون انسولين به تأمين امکان ورود قند گلوکز به درون سلولهاي محيطي مصرف کننده آن محدود نيست و وظايف متابوليکي و شناختي نيز دارد، کمبود انسولين يا مقاومت به آن منجر به بروز اختلالات متابوليکي و حتي مشکلات شناختي از جمله زمينه ساز ابتلاء به بيماريهاي وابسته از جمله آلزايمر به عنوان ديابت نوع 3 ميشود.
چه آماري از شيوع ديابت در ايران وجود دارد؟
رضايي ادامه داد: طبق آمارهاي موجود، بين 10 الي 14 درصد جمعيت ايران به ديابت و پيش ديابت مبتلا هستند که معادل حدود 9 تا 12 ميليون نفر است. از اين تعداد، ديابت نوع 1 در کودکان و نوجوانان شيوع دارد و تعداد مبتلايان به آن بين 100 هزار تا 500 هزار نفر تخمين زده ميشود. ديابت نوع 2 شايعتر بوده و بيشتر در ميان بزرگسالان ديده ميشود. ديابت، چه نوع 1 و چه نوع 2، ميتواند پيامدهاي جدي داشته باشند. اين بيماري بر کليهها اثر گذاشته و ميتواند منجر به آسيب و نارسايي کليوي شود. همچنين، مشکلاتي مانند رتينوپاتي يا تخريب شبکيه چشم، که در نهايت به نابينايي منجر ميشود، و زخمهاي ديابتي که گاهي به قطع عضو ميانجامند، از عوارض شايع اين بيماري هستند. علاوه بر اين، ديابت اثرات متابوليکي و شناختي دارد که ميتواند به ترتيب موجب ابتلاء به بيماريهاي کبدي از جمله کبد چرب و آسيبهاي مغزي از جمله بيماريهاي زوال عصبي شود.
پيامدهاي ديابت براي بيماران
به گفته اين کارشناس؛ ابتلاء به ديابت در کشور ما با شيب نگران کنندهاي در حال افزايش است. سبک زندگي ناسالم از جمله تغذيه ناسالم، استرسهاي روحي و رواني و قرار گرفتن در معرض آلودگي هوا از جمله دلايل افزايش شيوع ديابت و در نتيجه بيماريهاي وابسته به آن در کشورمان هستند. بهويژه، آلايندههاي هوا بويژه در مناطق شهري منجر به زايش راديکالهاي آزاد ميشوند و خطر ابتلاء به ديابت را افزايش ميدهند. از سوي ديگر، جمعيت ايران به سمت پيري در حرکت است و با افزايش سن، شيوع ديابت نوع 2 نيز افزايش مييابد.
حبيبي رضايي ادامه داد: پيشگيري از ديابت نيازمند اقدامات جامع است. تغذيه سالم، کاهش مصرف قند و مواد غذايي فرآوريشده، و داشتن فعاليت بدني منظم از مهمترين راهکارها هستند. همچنين، مديريت استرس و کاهش آلودگي هوا ميتواند نقش مهمي در کاهش ابتلاء به ديابت داشته باشد. افزايش آگاهي عمومي و آموزش به مردم درباره عوارض ديابت نيز بسيار ضروري است.
چرا ايران با افزايش شيوع ديابت روبهرو است؟
وي خاطرنشان کرد: از جمعيت بالغ بر 90 ميليون نفر کشورمان، تنها حدود 24 درصد زير 14 سال است که کمتر از ميانگين جهاني (حدود 26 درصد) و منطقهاي (حدود 33 درصد) است. به عبارت ديگر کشورمان با هم اکنون نيز با پيري جمعيت مواجه است که در سالهاي پيش رو اين شرايط تشديد خواهد شد. با توجه به روند مزبور و مواجهه کودکان کنوني و بزرگسالان سالهاي پيش رو با شرايط آلودگي تشديد شده هوا، فزوني بيش از پيش آمار مبتلايان به ديابت، به عنوان بيماري زمينه ساز ابتلاء به ساير بيماريهاي التهابي بسيار محتمل است. شرايط مزبور ميتواند کشور را با مشکلات و محدوديتهاي جدي مواجه کند. آگاهي از واقعيت اشاره شده ميتواند امکان پيشگيري و آماده سازي شرايط مقابله با چالشهاي پيش رو در آينده نه چندان دور با تکيه بر قدرت علم و تاسي از راهکارهاي علمي از سوي تصميم سازان و دست اندرکاران اجراي کشور را فراهم کند.
به گفته اين کارشناس؛ ديابت نهتنها يک بيماري متابوليکي بلکه يک بحران چندبعدي است که سلامت جسمي، عصبي، و رواني جامعه را تحت تأثير قرار ميدهد. نياز است که سياستگذاران حوزه سلامت برنامههاي جامعي براي پيشگيري و مديريت اين بيماري طراحي کنند و همزمان مردم نيز با اتخاذ سبک زندگي سالم، خطر ابتلاء به اين بيماري را کاهش دهند.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.