اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

باکو همچنان به دنبال خفگي ژئوپولتيک ايران؟

سيدحمزه صالحي؛ سرويس بين الملل «انتخاب»: در شهريورماه 1402 تحرکات نظامي جمهوري باکو که با انتقال گسترده و سنگين تجهيزات به مرز ارمنستان ازجمله در مرز با نخجوان همراه بود حکايت از يک درگيري قريب‌الوقوع داشت که بسياري از کارشناسان آن را زمينه‌سازي براي حمله به استان سيونيک و راه‌اندازي کريدور زنگزور قلمداد مي‌کردند.

باکو همچنان به دنبال خفگي ژئوپولتيک ايران؟

درنهايت در اواخر شهريورماه 1402 دولت باکو بعد از ماهها محاصره همهجانبه قرهباغ کوهستاني که حتي مانع انتقال کمکهاي بشردوستانه به اين منطقه ميشد حمله خود را آغاز کرد و قرهباغ را به تصرف درآورد. بعد از تصرف اين منطقه در ادامه به سبب نگراني مردم منطقه و نيز خشونت نظاميان باکويي که منجر بهنوعي پاکسازي قومي شد بيش از 100 هزار نفر از ساکنان قرهباغ مجبور به ترک منازل خود و فرار به خاک ارمنستان شدند.

در جريان اين جنگ که گاهي از آن بهعنوان «جنگ سوم قرهباغ» هم ياد ميشود، نيروهاي صلحبان روسي برخلاف توافق آتشبس 2020 به وظايف خود در جلوگيري از درگيري نکردند که دليل مهم آن تنش در روابط مسکو با ايروان به خاطر نزديک شدن روسيه به محور باکو و تمايل آن براي استفاده از کريدور زنگزور در جهت دور زدن تحريمهاي غرب بود. در سمت ديگر گرايش زياد پاشينيان به سمت غرب که عملاً منجر بهنوعي روسيه زدايي از ارمنستان سده است بهشدت تنشها اضافه کرده است. ناگفته نماند دولت ارمنستان هم يکي از مهمترين دلايل گرايش به سمت غرب را ناتواني روسيه در اجراي تضمينهاي امنيتي در قبال تماميت ارضي اين کشور ميداند که هم در سال 2020 و در جريان جنگ دوم قرهباغ منجر به شکست ارمنستان شد و هم بعدازآن به دليل بيتفاوتي و چراغ سبز نيروهاي صلحبان روسي تماميت ارضي ارمنستان بهصورت مکرر از طرف باکو نقض شد که درنهايت منجر به سقوط قرهباغ شد.

به عقيده کارشناسان حکومت باکو در جريان حمله به قرهباغ اميدوار بود که ارمنستان واکنش نظامي متقابل نشان دهد تا بهانه لازم را براي حمله به سيونيک و راهاندازي کريدور زنگزور به دست بياورد؛ اما برخلاف انتظار با عدم واکنش نظامي از سوي ارمنستان روبرو شد و نتوانست به اهداف خود برسد. بااينحال بايد اذعان کرد که عليرغم حمايت علني که غرب از تماميت ارضي ارمنستان داشت آنچه تاکنون مانع تصرف استان سيونيک شده، نقش بازدارنده و هشدارهاي شفاف ايران در جلوگيري از تغيير مرزهاي بينالمللي و ژئوپليتيک منطقه بوده است. مطابق بيانيهها و مواضع رسمي ايران که از سطوح عالي کشور نشايت ميگيرد، ايران معتقد به بازگشت سرزمين قرهباغ به جمهوري باکو است؛ ولي درعينحال قاطعانه با تغيير مرزهاي بينالمللي مخالف است به همين دليل به شکل شفافي تاکنون از منافع خود حفاظت کرده است.

بر اساس ماده 6 توافقنامه آتشبس ناگورنو - قرهباغ در سال 2020 قرار بود باکو امنيت رفتوبرگشت تردد شهروندان، وسايل نقليه و کالاها را با نظارت نيروهاي روسي از طريق گذرگاه لاچين بين ارمنستان و قرهباغ فراهم کند و در سمت ديگر ارمنستان هم بر اساس ماده 9 توافق آتشبس تعهدات مشابهي را براي اتصال باکو به نخجوان پذيرفته بود. همچنين بر اساس همين ماده 9 اشارهشده بود که با توافق طرفين، ساخت زيرساختهاي جديدي که جمهوري خودمختار نخجوان را با مناطق آذربايجان پيوند ميدهد، انجام ميشود. همانطور که مشخص است در اين ماده نهتنها اشارهاي به کريدور نشده است، بلکه حتي اشاره نشده است که از کدان منطقه بايد انجام شود و مهمتر از همه هرگونه احداث زيرساختي را هم منوط به توافق طرفين کرده است. بااينحال حکومت باکو با سو استفاده از اين ابهام در پي توسل بهزور براي راهاندازي کريدور زنگزور و قطع مرزهاي بينالمللي ايران بود. علياف که از پيروزي در جنگ دوم قرهباغ و اتکا به حمايتهاي اسرائيل و ترکيه سرمست بود با در پيش گرفتن رجزخوانيهاي ادامهدار که در شکل اهانتآميزي بخش زيادي از آنها عليه ايران بود همچنان در پي اعمال زور عليه تماميت ارضي ارمنستان بود و هست. بهطوريکه وي حتي بعد از تصرف قرهباغ در اواسط مهرماه 1402 در اظهاراتي همه خاک ارمنستان را متعلق به باکو دانست و گفت: «از تماميت ارضي نگوييد، بايد پس از حل مناقشه قرهباغ به موضوع بازگشت به آذربايجان غربي (سيونيک) بپردازيم». درمجموع بعد از پيروزي سال 2020 نيروهاي نظامي علياف بارها و بارها تماميت ارضي ارمنستان را نقض کردند و درنهايت برخلاف مفاد توافق آتشبس و تعهدي که در ماده 6 آن داده بودند نهتنها ارتباط ارمنستان را با قرهباغ قطع کردند؛ بلکه اين شهر را در محاصره کامل قراردادند و حتي اجازه ارائه اقلام بشردوستانه هم صادر نشد که اين اقدام با محکوميتهاي زيادي در سراسر جهان روبرو شد. با توجه به اينکه ارتباط ارمنستان با قرهباغ درازاي ارتباط باکو با نخجوان مطرحشده بود؛ ناديده گرفتن توافق توسط باکو و درنهايت تصرف آرتساخ عملاً اين توافق را بياثر کرد و آن را از بين برد.

با توجه به اينکه بعد از تصرف قرهباغ فشارهاي بينالمللي براي جلوگيري از اشغالگري احتمالي باکو عليه تماميت ارضي ارمنستان شدت گرفت و ايران هم ضمن پذيرش حاکميت باکو بر قرهباغ اهتمام جدي خود را براي مقابله با هرگونه زيادهخواهي و تغيير مرزها نشان داد، لحن مقامات باکو و ترکيه بهعنوان حامي آنها تا حدودي تغيير کرد. در 4 مهر 1402 اردوغان در جريان بازگشت از نخجوان گفت: «اگر ارمنستان راه زنگزور را هموار نکند، اين کريدور از ايران ميگذرد» اين موضعگيري جديد در 14 مهر بار ديگر تکرار شد. علياف هم در 18 مهر گفت: «با ايران براي عبور خطي ريلي نخجوان از اين کشور توافق حاصلشده است.» در سوم آبان 1402 هم حکمت حاجياف دستيار علياف گفت: کريدور زنگزور ديگر براي باکو جذابيتي ندارد، او همچنين گفته بود که باکو از ابتدا قصد تصرف زنگزور را نداست و ديگر هم علاقهاي به ايجاد يک گذرگاه زميني از طريق ارمنستان به منطقه نخجوان ندارد و اين موضوع را با ايران مطرح خواهد کرد.

بااينحال عدهاي معتقد بودند اين ادعاها بهخصوص از جانب ترکيه بهمثابه يک تله براي ايران است؛ زيرا هدف ترکيه و باکو ايجاد حس بدبيني در بين مقامات ارمنستان نسبت به ايران است تا احساس کنند که مخالفت ايران با کريدور زنگزور به خاطر محروميت ايران از مزاياي اين کريدور بوده است. بهعنوانمثال آنها در اظهارات خود مدعي ميشوند اگر ارمنستان تصميم به تعويق مذاکرات در خصوص زنگزور بگيرد، جمهوري آذربايجان آماده ايجاد يک مسير تردد از خاک ايران است. درواقع هدف آنها اين است که احداث کريدور زنگزور را يک امتياز براي ارمنستان مطرح کنند که اگر تعلل کند اين امتياز به ايران ميرسد تا بدينوسيله ارمنستان را تطميع و سپس فريب دهند. همچنين اظهار تمايل آنها براي عبور کريدور از ايران هم ميتواند هشدار به بعضي کشورهاي غربي مانند آمريکا و فرانسه باشد که اخيراً حمايت خود را از ارمنستان اعلام کردهاند. درواقع آنها با اين موضعگيري و مطرح کردن ايران بهعنوان محل گذر کريدور در پي تحريک غرب براي عدمحمايت از ارمنستان و فراهم شدن زمينه براي اشغال سيونيک هستند. در همين راستا اردوغان در 18 آبان 1402 بار ديگر برخلاف سخنان قبلي که مثلاً گوياي چشمپوشي او از کريدور زنگزور بود، بار ديگر مدعي شد در کريدور زنگزور در اسرع وقت ايجاد خواهد شد.

در ميانه اين اظهارات وزير راه و شهرسازي ايران در سفر يکروزهاي که اول آبان به ارمنستان داشت از مشارکت ايران در تکميل پروژههاي راهسازي مشترک دو کشور در خاک ارمنستان خبر داد و گفت قرارداد شرکتهاي ايراني در پروژه راهسازي ارمنستان به ارزش 210 ميليون دلار منعقدشده است. وزير راه همچنين از احداث پل دوم مرزي بين ايران و ارمنستان بر روي رودخانه ارس خبر داد. گفتني است وزير راه قبل از آن و در 14 مهرماه هم براي پيگيري روند پروژههايي مانند پل جادهاي آستارا، تعمير و مقاومسازي پل فلزي آستارا، ايجاد سايت موقت گمرکات و پايانه مرزي و. به باکو سفرکرده بود و در همين سفر عمليات بتنريزي ساخت پل آغبند در نقطه صفر مرزي هم آغاز شد.

همچنين در يک تحول مهم ديپلماتيک در اول آبان 1402 ايران ميزبان وزراي گروه 3+3 بود که دور بعدي آن قرار است در ترکيه برگزار شود. در بيانيه پاياني اين گروه که بدون حضور وزير خارجه گرجستان برگزار شد مطابق منشور سازمان ملل بر احترام به حاکميت، استقلال سياسي، تماميت ارضي، خدشهناپذيري مرزهاي شناختهشده بينالمللي، عدممداخله در امور داخلي، منع تهديد يا توسل بهزور و. تأکيد شد. اين نشست براي ايران مناسب و مفيد بود و تمام دغدغههاي ايران در آن پوشش داده شد. هماکنون لحن و مواضع طرفين درگير در اين مسئله مسالمتآميز شده است. در اين راستا نيکول پاشينيان نخستوزير ارمنستان در 4 آبان 1402 در نشست «مجمع راه ابريشم» در تفليس گرجستان براي اولين بار پيشنهاد پروژه «تقاطع صلح» ايروان را بهصورت رسمي مطرح کرد که اجراي آن به معناي باز کردن تماممسيرهاي ارتباطي ميان ارمنستان، جمهوري آذربايجان، ترکيه، گرجستان و ايران است.

بااينحال بسيار زود است که در مورد پايان يافتن اختلافات خوشبين بود؛ زيرا هنوز درگيريهاي مرزي بين باکو و ارمنستان حلنشده است. عليرغم اينکه اخيراً بعضي مقامات دولت علياف مانند «الچين اميربکوف» در مصاحبه با بيبيسي روسي زنگزور را بهعنوان خاک ارمنستان به رسميت شناختهاند؛ ولي دولت باکو همچنان ادعاي ارضي نسبت به ارمنستان دارد که در صورت حل نشدن آنها شعلهور شدن مجدداً درگيريها دور از ذهن نيست. براي مثال دولت علياف در ادعاي جديد خود گفته انتظار دارد ايروان 8 روستاي خارج از سرزمين اصلي را به باکو برگرداند.

ارمنستان با رد با اين ادعاي جديد گفته ما معاهده صلحي را امضا ميکنيم که سرزمين ارمنستان را به مساحت 29800 کيلومترمربع به رسميت بشناسد. بااينحال اين ادعاي باکو اگر به شکل روشني حل نشود براي ايران هم دردسر خواهد داشت؛ زيرا اين روستاها که شامل تيگراناشن و تاووش ميشوند در مسير ترانزيت ايران به ارمنستان و گرجستان هستند که اگر باکو بر آنها مسلط شود عملاً مرز ايران با اروپا از کار ميافتد. درواقع شکلگيري اين وضعيت به شکل غيرمستقيم اقدامي براي کنترل مسير ترانزيتي ايران است که اجرايي شدن آن عملاً تفاوت چنداني با راهاندازي کريدور زنگزور نخواهد داشت. ابن موضوعي است که ايران بايد به آن توجه ويژهاي داشته باشد و همچنان به تلاشهاي خود براي خنثيسازي سناريوهاي پيچيدهاي که ممکن است به خفگي ژئوپليتيک کشور بينجامد با جديت بيشتر ادامه دهد.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.