احتمالا تاکنون نميدانستيد شاعر شعر معروف «مدرسه موشها»، اين برنامه عروسکي پرخاطرة کودکان چند سال پيش و فيلم سينمايي تازه اکران شده براي کودکان کنوني، يک روحاني است. شايد اگر هم ميدانستيد ديگر اطلاع نداشته باشيد چه شد که يک حجت الاسلام حدوداً 20 ساله دست به نگارش چنين شعري زد.
خبرگزاري ايسنا با خالق شعر مذکور گفتوگويي کرده که اگرچه نگاه کلي آن به سينما و تلويزيون است، اما جام جم سرا آن قسمتهايي را که براي افراد خانواده جذابيت دارد انتخاب کرده و در پي فرا رويتان ميگذارد؛ بخوانيد:
***
يکي از برنامههاي تلويزيوني محبوب بسياري از کودکان دهه 60 سريال يا جُنگ «مدرسه موشها» بود که با شعر «ک مثل کُپُل...» آغاز ميشد. اما کمتر کسي ميداند که شاعر اين شعر کودکانه يک روحاني است.
اين روحاني سالهاست تلويزيون را ترک کرده و به کنج خلوت علمي خود رفته و تحصيل و تدريس علوم ديني را در پيش گرفته است. شاعر «ک مثل کپل» حجتالاسلام والمسلمين سيدابوالقاسم حسيني ژرفاست.
اين روزها موشهاي خاطرهانگيز در قالب فيلم سينمايي «شهر موشها 2» برگشتهاند. ابوالقاسم حسيني ژرفا درباره چگونگي سرايش شعر «ک مثل کپل...» اظهار کرد: من بيشتر از 30 سال است در حوزه علميه در کسوت روحانيت هستم. علت اينکه تا به حال نخواستهام درباره اين موضوع صحبت کنم؛ چه کار «مدرسه موشها» و چه خيلي از سرودههاي ديگري که براي کودکان و نوجوان داشتهام، اين است که ممکن است آدمها با اين مباحث وارد حاشيه شوند.
او در ادامه درباره ماجراي سرودن اين شعر گفت: من در آن زمان در راديو و تلويزيون در جمع دوستان ادارهکننده گروه کودک و نوجوان کار ميکردم. البته کارمند رسمي نبودم و هيچوقت هم نشدم. اگر اشتباه نکنم، خانمي به نام پروين اسدي تهيهکننده «مدرسه موشها» بودند. همسرشان هم از تهيهکنندههاي تلويزيون بود. کار براي نوروز آن سال نوشته شده بود. شايد سال 61 يا 62 بود. وقت گرفته بودند و استوديوي تلويزيون را براي زمان مقرري گرفته بودند. آن موقع گرفتن استوديو کار سختي بود. دو - سه استوديوي خاص وجود داشت و در برنامههاي مناسبتي اگر زمان برنامهاي به هم ميخورد، کل روند برنامه مختل ميشد. در گروه کودک به همراه دوستان ديگر نشسته بوديم که خانم اسدي با نگراني آمدند و فرمودند شعري که براي تيتراژ «مدرسه موشها» گفته شده، رد شده است. زمان بسيار محدودي حدود نيم ساعت به وقت آفيش استوديو مانده بود. ايشان با ناراحتي گفتند من براي ضبط وقت گرفتهام. اگر شعر نرسد، برنامه به هم ميخورد. دو - سه روز هم بيشتر تا عيد نمانده بود.
حجت الاسلام والمسلمين ژرفا افزود: من از قبل اهل شعر بودم. آن زمانها هم حداکثر حدود 20 سال داشتم. به آقاي عنصري و خانم اسدي عرض کردم اگر اجازه بدهيد، خودم شعر را ميگويم. خانم اسدي خيلي خوشحال شدند. چون من از نيروهاي اصلي گروه بودم خيالشان راحت بود که ديگر خيلي مسأله تصويب ندارد. حساسيتهاي اول انقلاب خيلي زياد بود. آن موقع گاهي يک تصوير يا کلمه که الآن در فرهنگ جامعه کاملا عادي شده، حساسيتبرانگيز بود.
اين شاعر ادامه داد: من به اتاق مجاور رفتم. 10 تا 15 دقيقه طول کشيد. بسمالله گفتم، تمرکز کردم و اين شعر را در هفت - هشت بيت سرودم که همين شعر «ک مثل کپل/ صحرا شده پر ز گل...» بود. البته بعد که خواستند آهنگش را بگذارند، يکي - دو کلمه را تغيير دادند. از اتاق که بيرون آمدم، خانم اسدي خيلي تعجب کردند و خوشحال شدند. شعر را براي اجرا به گروه دادند و قصه تمام شد. بعد هم من به جهت روحيات خودم که انزواطلبم، به قم آمدم و مشغول تحصيل و بعد تدريس شدم. هميشه هم هنر را دنبال ميکنم، اما خودم را دور نگه داشتهام. اين همه قصه من است و هرگز نه از کسي گله دارم که چرا نامم در کار نيامده و نه دلبستگياي به اين مسائل دارم. البته آن سالها من در صداوسيما بيشتر با نام خانوادگيام که «حسيني» است، معروف بودم. «ژرفا» تخلص شعري من است. حالا هم در حوزه علميه «حسيني ژرفا» و «ژرفا» ناميده ميشوم. آن موقع به اين نام شناخته نميشدم.
حسيني ژرفا در پاسخ به اين سؤال که در حال حاضر هم در زمينه شعر کودک فعاليتي دارد يا نه، گفت: گهگاهي براي دل خودم شعر کودک مينويسم.
متن اجراشده شعر «مدرسه موشها»:
«ک مثل کپل
صحرا شده پر ز گل
گ مثل گردو
بنگر به هر سو
ب مثل بهار
هپچه، هپچه
فکر کن بسيار
پ مثل پسته
نباش خسته
ايييشش!
م مثل موش
قيو، قيو، موش
برخيز و بکوش
برخيز و بکوش
خ مثل خونه
نگير بهونه
آ مثل آواز
قصه شد آغاز»
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.