اين روزها در شرايطي که افکارعمومي تحتتأثير گرانيهاي فزاينده در حوزههاي مختلف، ازجمله کالاهاي اساسي، دلار، طلا و... قرار دارد، گفتوگوي مستقيم مسئولان با مردم و تبيين اقدامها و راهکارهاي خروج از وضعيت فعلي، ضرورتي انکارناپذير بهحساب ميآيد.
گرانيهاي فزاينده در شرايطي است که در روزهاي اخير جاي خالي گفتوگوي صريح مسئولان با مردم درباره وضعيت کنوني بهشدت احساس ميشود؛ موضوعي که انتقادهايي نيز بهدنبال داشته است. اين درحالي است که گفتوگوي مستقيم با مردم و درميان گذاشتن مشکلات با آنان يکي از توصيههاي رهبرمعظمانقلاب خطاب به دولتمردان بودهاست.
در گفتوگو با کارشناسان و همچنين نمايندگان مجلس، ضرورتهاي سخن گفتن صريح مسئولان با مردم درباره وضعيت کنوني گرانيها را به بحث گذاشته است که در ادامه ميخوانيد.
هرچه سريعتر با مردم سخن بگوييد
سيد حسن رسولي، عضو هيأترئيسه جبهه اصلاحات ايران:
1) مسئله اصلي جامعه اصليترين مشکل امروز جامعه چالشهاي اقتصادي و معيشتي است. افزايش روزانه و لحظهاي قيمتها فرسايشي بر روان اجتماع دارد. قيمت ارز بيش از همه آرامش مردم را سلب کرده است. حضور در فضاهاي عمومي، عمق رنجهاي معيشتي مردم را نشان ميدهد. اکثريت جامعه قيمت ارز و طلا را بهصورت روزانه دنبال ميکنند.
2) ورود اقتصاد به مرحله تورم فزاينده با وضعيت کنوني، اقتصاد ايران وارد مرحله تورم فزاينده شده است. اين روند بايد مهار شود. ارزش پول ملي بهطور مداوم در حال کاهش است. علل نابسامانيها قابل حدس است. مسئولان اقتصادي نبايد ساکت بمانند. متوليان سياستهاي مالي و پولي بايد با مردم سخن بگويند.
3) نقش رسانههاي خارجي و مسئوليت مديران داخلي اين وضعيت همزمان با بزرگنمايي مشکلات توسط رسانههاي خارجي ادامه دارد. رسانههاي خارجي در پي کنترل روايت اقتصادي و اجتماعي هستند. مسئولان اقتصادي بايد واقعيات را شفاف بيان کنند. وزير جهادکشاورزي، رئيسکل بانک مرکزي و وزير اقتصاد مسئوليت مستقيم دارند. رئيس سازمان برنامه و بودجه و ساير سياستگذاران مالي نيز بايد توضيح دهند. اگر تصميمهاي دشوار ملي لازم است، بايد صريح اعلام شود. اگر تحريمها کشور را به مقاومت اقتصادي سوق داده، بايد شفاف گفته شود.
4) ضرورت گفتوگو و همراهي اجتماعي جاي ارائه تحليل، اطلاعات و چشمانداز از سوي مديران ارشد خالي است. سکوت، تابآوري اجتماعي را کاهش ميدهد. سکوت موجب افزايش نارضايتي عمومي ميشود. مسئولان بايد هرچه سريعتر واقعيات اقتصادي را بيان کنند. هدف، ايجاد همراهي و همسويي ميان مردم و حاکميت است. اين همراهي براي عبور از شرايط دشوار کنوني ضروري است.
مردم چه انتظاري از مسئولان دارند؟
عباس مقتدايي، نايبرئيس کميسيون امنيت ملي:
1) انتظار جامعه از مديريت کشور گرانيهاي اخير نياز به مديريت کارآمد، دقيق و اثرگذار را يادآوري ميکند. جامعه در انتظار راهبري پيشگام براي خروج از وضعيت کنوني است. اين ضرورت در شرايط فعلي کمتر بهصورت ملموس مشاهده ميشود.
2) ضعف در نمايش اقتدار اجرايي دولت براي عبور از مشکلات، دولت بايد رفتاري قوي و پرانرژي نشان دهد. دولت تاکنون نتوانسته چنين تصويري را بهروشني به جامعه منتقل کند.
3) مقايسه دولتها در نگاه جامعه جامعه ايران رفتار دولتهاي مختلف را با دقت رصد ميکند. مردم همچنان منتظر دولتي بااراده و قاطع هستند. تحقق مطالبات ملت معيار اصلي قضاوت عمومي است.
4) فرصتطلبي و پيامد ناکارآمدي فرصتطلبان از هر روزنهاي براي پيشبرد اهداف خود استفاده ميکنند. افزايش قصور و ناکارآمدي، زمينه انتقاد گستردهتر را فراهم ميکند. بايد به نفوذها و سوءاستفادهها هوشيار بود.
5) اشکالات ساختاري در اقتصاد و مديريت مشکلات کنوني صرفا ناشي از نفوذ نيست. بخشهايي از اقتصاد، مديريت و برنامهريزي دچار اشکال است. درصورت عدماصلاح سريع، نابسامانيها تشديد خواهد شد. نهادهاي مسئول بايد توان تدبير گذشته، حال و آينده را نشان دهند.
6) آشفتگي مزمن در مديريت معيشت نوعي شلختگي رفتاري در ساماندهي معيشت مردم وجود دارد. اين وضعيت در دهههاي گذشته نيز قابل مشاهده بوده است. نامگذاريهاي اقتصادي سالها هشدار در مورد اين وضعيت است. کاهش ارزش پول ملي و تورم فزاينده موجب نگراني عمومي شده است. دولت بايد در کوتاهترين زمان اقدامات مؤثر انجام دهد.
7) ضرورت پاسخگويي نهادي مجلس، دولت و نهادهاي مرتبط بايد پاسخگوي دغدغههاي مردم باشند. مردم از مسئولان انتظار واکنشهاي راهگشا دارند.
مردم با همدلي صرف، قانع نميشوند
محمدرضا محسنيثاني، عضو کميسيون امنيت ملي مجلس:
1) رويکرد دولت و مشارکت مردمي دولت انتظار دارد مردم مستقيماً در حل مسائل کشور نقش داشته باشند. بخشي از وظايف و ضرورتهاي دولتي به مشارکت عمومي واگذار شده است. اين رويکرد ناشي از کوچکشدن شديد کيک اقتصادي کشور است. دولت توان پاسخگويي کامل به همه نيازهاي بحق مردم را ندارد. توزيع عادلانه منابع با ظرفيتهاي فعلي دشوار شده است. استفاده از ظرفيت خيرين و نهادهاي مردمي به يک ضرورت تبديل شده است.
2) گفتوگو و بحران اقناع گفتوگو ميان دولت و مردم در جريان است. اين گفتوگوها جنبه ظاهري دارد و فاقد عمق لازم است. مردم در شرايط فعلي اقتصادي و اجتماعي قانع نشدهاند. مشکلات موجود با شعار و کلمات حل نميشود. نبود اقناع ميتواند فاصله دولت و مردم را افزايش دهد. کاهش اعتماد عمومي، يکي از پيامدهاي اين وضعيت است.
3) عوامل داخلي و خارجي فشار اقتصادي منابع داخلي بهصورت بهينه مورد استفاده قرار نميگيرند. مديريت ناکارآمد موجب هدررفت منابع شده است. تحريمها و محدوديتهاي خارجي فشار مشکلات را تشديد کردهاند. اين عوامل دست دولت را در بسياري از حوزهها بسته است.
4) ظرفيتها و بهرهوري پايين کشور از منابع طبيعي و نيروي انساني قابلتوجهي برخوردار است. بهرهوري در اغلب بخشها بسيار پايين است. پرت منابع در حوزه انرژي، آب و معادن گسترده است. مصرف بيرويه انرژي و اتلاف آب نمونههاي بارز اين وضعيت هستند.
5) نقش رسانه و فرهنگسازي رسانهها و تريبونهاي عمومي نقش حياتي دارند. اين ظرفيتها بايد فرهنگ صرفهجويي و مصرف بهينه را تقويت کنند. آموزش عمومي درباره بهرهوري ميتواند فشار اقتصادي را کاهش دهد.
همه بايد وارد ميدان شوند
علياصغر شفيعيان، فعال سياسي اصلاحطلب:
1) اطلاعرساني پيشِرو قرار است بهزودي مسئولان ارشد درباره شرايط کشور با مردم سخن بگويند.
2) انتظار از مسئولان اقتصادي درباره وضعيت اقتصادي، انتظار بيشتري از مسئولان مربوط وجود دارد. مسئولان بايد بهصورت مستقيمتر با مردم صحبت کنند. برخي مسئولان اقتصادي در حاشيه نشستهاي هيأت دولت کمتر با رسانهها سخن گفتهاند.
3) مسئوليتهاي چندگانه در بازار ارز افزايش قيمت دلار تنها به بانک مرکزي و وزارت اقتصاد مربوط نيست. بخشهاي ديگري نيز در اين حوزه مسئوليت دارند. قيمت دلار صرفاً تابع عوامل داخلي نيست. سياست خارجي نيز بر بازار ارز اثرگذار است. همه نهادهاي مؤثر بايد پاسخگو باشند. مجلس، نهادهاي نظارتي و قوه قضاييه نيز مسئول توضيح کاستيها هستند.
4) پرهيز از مقصرسازي يکجانبه نبايد هر بخش خود را قهرمان حل مشکل ارز معرفي کند. زير سؤال بردن ديگران کمکي به حل مسئله نميکند. نبايد همه مشکلات به گردن دولت انداخته شود.
5) گفتوگوي فراگير با مردم همه نهادها بايد با مردم سخن بگويند. واقعيات بايد بدون پنهانکاري بيان شود. فضاي خاورميانه در شرايط جنگي قرار دارد. ايران از بهار 1403 بهصورت رسمي وارد جنگ شده است. همه نهادها درگير پيامدهاي اين وضعيت هستند.
6) ضرورت همافزايي براي آرامش جامعه مجلس نيز در ايجاد آرامش مسئوليت دارد. مردم بايد بدانند ميان بخشها اختلافي براي حل مشکلات وجود ندارد. دلايل بروز وضعيت موجود بايد با جامعه در ميان گذاشته شود. جريانهاي سياسي نبايد باعث تشويش افکار عمومي شوند.
گفتوگوي حقيقي با مردم؛ از تورم 70 درصدي تا حقوق 20 درصدي
عليرضا سليمي، عضو هيأترئيسه مجلس:
1) تعريف گفتوگوي واقعي با مردم گفتوگو با مردم بهمعناي سخنراني يکطرفه نيست. برخي مسئولان فقط در تريبونهاي يکجانبه سخن ميگويند. در اين فضا فرصتي براي شنيدن صداي مردم وجود ندارد. مسائل اساسي را نميتوان لاپوشاني کرد يا از پرسشها گريخت. قصهگويي جاي گفتوگوي واقعي را نميگيرد. گفتوگوي حقيقي يعني بيان صادقانه واقعيتها براي مردم
2) الگوي درست گفتوگو امام خميني(ره) همواره مسائل را براي مردم تبيين ميکردند. مقام معظم رهبري نيز موضوعات را شفاف براي ملت توضيح ميدهند. برخي مسئولان از گفتوگوي واقعي با مردم هراس دارند. آنها از شنيدن انتقاد و نظرات مردم فرارياند.
3) ملزومات گفتوگوي مؤثر گفتوگوي مؤثر نيازمند حوصله شنيدن و تحليل است. درصورت کوتاهي، مسئول بايد عذرخواهي کند. برخي مسئولان خود را عملاً انتقادناپذير معرفي ميکنند.
4) سخن حق شنيده شود تحميل تصميم بدون شنيدن مردم، گفتوگو نيست. اگر سخن حق شنيده شود، بايد به آن عمل شود برخي نمايندگان ميگويند پيشنهادهايشان شنيده نميشود.
5) تمرکز قدرت و مسئوليت دولت دولت استانداران و فرمانداران را منصوب ميکند. بيش از 97 درصد بودجه کشور در اختيار رئيسجمهور است. برخي مسئولان خود را معصوم ميپندارند. اين موضوع مانع گفتوگوي واقعي ميشود.
6) فشار اقتصادي و مطالبه شفافيت قيمت اقلام خوراکي بيش از 70 درصد افزايش يافته است. افزايش حقوقها تنها 20 درصد درنظر گرفته شده است. اين يعني کوچکشدن 50 درصدي سفره مردم مردم حق دارند منطق تصميمات را بدانند.
ضرورت گفتوگوي عميق به همراه عذرخواهي
حميدرضا ترقي، کارشناس سياسي:
1) نقش شفافيت در کاهش فشار اقتصادي يکي از مؤثرترين راهها براي کاهش فشار اقتصادي، تبيين شفاف واقعيتهاست. توضيح علل تورم و افزايش نرخها ميتواند آرامش رواني ايجاد کند. شفافيت، زمينه همراهي بيشتر مردم در حل مشکلات را فراهم ميسازد.
2) ريشههاي متنوع مشکلات اقتصادي بخشي از مشکلات ناشي از ضعفهاي مديريتي و ناکارآمدي داخلي است. برخي مسائل حاصل تصميمگيريهاي نادرست داخلي هستند. بخش ديگري از مشکلات ريشه در تحريمها و فشارهاي خارجي دارد. تفکيک عوامل داخلي و خارجي به درک بهتر مردم کمک ميکند.
3) پيامد آگاهيبخشي به مردم آگاهي دادن درست، تحمل مردم در برابر مشکلات را افزايش ميدهد. شناخت عوامل داخلي، زمينه ورود مردم براي جبران کاستيها را فراهم ميکند. شفافيت، حس مسئوليت مشترک ايجاد ميکند. اين رويکرد مانع سرخوردگي اجتماعي ميشود.
4) تبعات سکوت مسئولان سکوت و عدمتوضيح، همه مشکلات را به دولت نسبت ميدهد. اين وضعيت دولت را نماد ناکارآمدي جلوه ميدهد. اعتماد عمومي بهتدريج کاهش مييابد. اميد به حل مسائل تضعيف ميشود. سرمايه اجتماعي آسيب ميبيند.
5) تأکيد رهبري بر صداقت با مردم مقام معظم رهبري بر بيان صريح واقعيتها تأکيد دارند. اگر مشکلات ناشي از تحريم است، بايد صادقانه اعلام شود. اگر مشکل داخلي است، تلاش واقعي براي رفع آن لازم است. مردم بايد در جريان اقدامات و زمانبندي قرار گيرند. بيان نياز به صبر و فداکاري جمعي ضروري است.
6) ضعف عملکرد دولتها در گفتوگو دولتها معمولاً به گفتوگوي عميق تن نميدهند. عذرخواهي ساده سخنگو جاي گفتوگوي واقعي را ميگيرد. اين رويکرد فاصله دولت و ملت را افزايش
ميدهد.
7) الزامات گفتوگوي مؤثر گفتوگو بايد واقعي، صريح و مبتني بر واقعيت باشد. برخورد با تخلفات اقتصادي بايد شفاف و قاطع باشد. عدمبرخورد، اعتماد عمومي را تضعيف ميکند. حفظ اعتماد نيازمند پاسخگويي مداوم و اقدام عملي است.
منبع: همشهري
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.