شعر از رضا حاجحسيني
جايي براي من نگه داريد لطفا
اين خسته را در جاده مگذاريد لطفا
آقا! رضا هستم... رضا... اين اسم را هم
در انتهاي ليست بشماريد لطفا
فرقي ندارد بوفه يا قدري جلوتر
جايي کنار پنجره داريد؟!! لطفا...
اي پنجره! اي چشم هاي خيره! اي ابر!
بغضم نفس گير است...مي باريد لطفا؟!
من خسته ام... خود را به روي دوش دارم
اين بار را از شانه برداريد لطفا
دنيا اگر دنياي عاقل هاست... مردم!
اصلا مرا ديوانه پنداريد لطفا
ديوانه ام... عقلي جوابم را نداده است
کار مرا به عشق بسپاريد لطفا
گلدسته اي ديدم... گمانم مقصد اينجاست
آقاي راننده! نگه داريد لطفا
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.