*️ استاد جلال محمدي؛ نويسنده و کارشناس پيشکسوت مسائل قفقاز
دور اول جنگهاي روس-ايران که با تهاجم روسيه به شهر گنجه (معروف به شهر امام حسين ع) آغاز شده بود، با تمام رشادتهاي سربازان و فرماندهان ايران مانند عباس ميرزا و جوادخان (حاکم گنجه) به علت ضعف دربار قاجار و نفوذ عوامل روس- انگليس و ترکان عثماني در آن و خيانت فرانسه و انگلستان به ايران، پس از 10 سال با انعقاد عهدنامة سياه گلستان در 20 مهر 1192 خورشيدي (1813) و واگذاري 14 ايالت قفقازي ايران به روسيه پايان يافت. اسامي اين ايالتها چنين است: گنجه، قراباغ، شکي، شروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان، ولايت گرجستان (نيمه شرقي گرجستان)، منطقه (محال) شورهگل، آچوقباشي (ولايت ايمرتي در غرب گرجستان)، منطقه (محال) گروزيه (کورنه) شامل چچن و اينگوش امروز، منطقة منگريل (منکريل)، آبخاز و سامگرلو (مرگاليا) و گوريا (غرب گرجستان)، بخشي از سرزمين تالش (ولايت تالش) که بالفعل در تصرف روسها بود.
️دور دوم جنگهاي ايران- روس که به علت مشخص نبودن دقيق مرزها، تعرضات روسها و اقدام سپاه ايران براي بازپسگيري مناطق اشغالي رخ داد و ابتدا با پيروزيهاي درخشان از جمله آزادي گنجه همراه بود، در نهايت با شکست ايران و هماهنگي روس و انگليس با انعقاد عهدنامة ترکمانچاي در 1 اسفند 1206 خورشيدي، 21 فوريه 1828 پايان يافت و طبق اين عهدنامة سياه، باقي سرزمينهاي ايران در شمال ارس؛ ولايت ايروان، ولايت نخجوان که شهر کنوني ايغدير نيز جزء آن بود و بخش باقيماندة ولايت تالش به روسيه واگذار، و رود ارس به عنوان مرز دو کشور تعيين شد:
آرازي آييرديلار
قومونان دويوردولار
من سندن آيريلمازديم
زورونان آييرديلار
عهدنامههاي گلستان و ترکمانچاي که فاجعهاي با تاثيرات کمرشکن در تاريخ ايران است، ايران را از يک کشور بزرگ با سابقة امپراتوري، به يک کشور ضعيف و در معرض دخالت و تعرض دايمي بيگانگان؛ روس، انگليس و عثماني تبديل کرد، به گونهاي که طي 150 سال از زمان امضاي عهدنامة ترکمانچاي (1206 تا 1357، پيروزي انقلاب اسلامي) نيروهاي سه کشور اشغالگر در مواقع مختلف از جمله در سالهاي مشروطيت، و جنگ اول و دومجهاني ايران را اشغال کردند. پس از جنگ دوم جهاني نيز هزاران نظامي آمريکايي در پايگاههاي مستقل و يا در داخل ارتش در ايران مستقر شدند. پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امامخميني به اين وضعيت فلاکتبار 150 ساله خاتمه داد و دورهاي ديگر از شکوفايي قدرت ايران آغاز شد.
با فروپاشي اتحاد شوروي (روسيه)، در بخش بزرگي از سرزمينهاي قفقازي جدا شدة ايران، سه کشور جمهوري آذربايجان، ارمنستان و گرجستان سربرآوردند. تشکيل اين سه کشور، براي ايرانيها به خاطر رهايي از شرّ همسايگي شوروي و همسايگي با هموطنان قديم اما نومستقل شاديبخش بود. ايران، رويکردي پدرانه و سازنده نسبت به اين سه کشور به ويژه جمهوري آذربايجان داشت. اين جمهوري، هويتي يکسان با ايران دارد.
شادي ايرانيها ديري نپاييد. قرار نبود جاي شوروي و استالين در اين سه کشور خالي بماند. جدا از اختلافاتي که بين سه جمهوري نوپديد وجود داشت، هر سه رويکرد يکساني به غرب و آمريکا داشتند و دارند، و بيش از همه بادکوبه! و ايروان نيز پس از 2020 در اين مسير شتاب گرفته تا از بادکوبه سبقت بگيرد!
اکنون استقلال هر سه را بايد در ساية غرب و آمريکا تفسير کرد و در اين سايه، نميتوانند به همسايهاي که از آن جدا شدهاند، نزديک شوند! بايد هميشه فاصلهاي را رعايت کنند.
️باکو، نگذاشت منافع خط لولة باکو- جيهان نصيب تبريز و آذربايجان ايران شود و از مسير تفليس به ترکيه رفت! سهم 15 درصدي ايران از کنسرسيوم خزر را هم به غرب و ترکيه داد.
باکو، با منابع نفتي بسيار و جمعيت کم، 20 ميليارد دلار در ترکيه سرمايهگذاري کرده اما مراودات اقتصادياش با ايران طي 20 سال به 20 ميليارد دلار يعني هر سال 500 ميليون دلار نميرسد!
رابطة باکو با رژيم جعلي هم به قول الهامعلياف، کوه يخي استکه اندکي از آن پيداست!
بزرگترين سفارتخانة آمريکا به مساحت 9 هکتار در ايروان است. عجيب است حدود 2000 ديپلمات آمريکايي همراه با بيش از 1000 تفنگدار دريايي در ارمنستاناند!
گرجستان هم دستي در دست آمريکا دارد و دستي در دست روسيه، و هر وقت آمريکا اراده کند، حتي گردشگران ايراني را هم از خود ميراند!
ايران قدرتمند، نقشهاي براي اعمال قدرت در قفقاز جنوبي نداشته است. يا کساني در مديريتها بودند که از قدرت ايران بيخبر بودند!
در جهان سياست، بدون اعمال قدرت، کسي براي کسي تره خرد نميکند!
سالهاست که برخي در جاده اعتمادسازي به سوي باکو قدمميزنند و حال به دالان توراني رسيدهاند!
دوباره قفقاز جنوبي را از دست ميدهيم. با همکاري دولتها براي دستکاري ژئوپلتيک منطقه، آنجا به خاکريزي براي آينده تبديل ميشود، آنجا که سرزمين ما بوده است.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.