اظهار نظر 0

روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.

  • برگزیده خوانندگان
  • همه
مرتب کردن بر اساس : قدیمی تر

حجت الاسلام عليرضا پناهيان:

انعطاف‌پذيري مؤمن، شبيه به خوشه گندم است

حجت الاسلام عليرضا پناهيان در سلسله مباحثي با عنوان «انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذيري متفکّرانه» در هيئت ميثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع) شرحي از ابعاد تحجر و انعطاف پذيري را بيان کرد.

انعطاف‌پذيري مؤمن، شبيه به خوشه گندم است

فضاي دين، چه تأثيري بر دوري از تحجر دارد؟

 

فضاي دين ما، فضايي است که به اين سادگي کسي نميتواند با اطمينان از حقانيت خودش و از حقانيت تشخيص خودش حرف بزند. اين عدم اطمينان از خود در موضوع عاقبتبخيري هم مطرح است که مسألهاي بسيار مهم است. از طرف ديگر قرآن کريم ميفرمايد «فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ(نجم، 32)»؛ کسي خودش را پاک نداند، بعد ميفرمايد: خدا آگاهتر است به اين که چه کسي با تقوا است «هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقي». همچنين خود توصيه به تقوا هم که بسيار پرتعداد است، توصية مبهمي است. تقوا يک امر پيچيده و پنهان است. کسي نميتواند خيالش از گذشته و آيندهاش راحت باشد. اين فضاي دين ماست. دين، آدم مغرور تربيت نميکند. دين، آدمي که ديگران را به راحتي تخطئه بکند؛ تربيت نميکند.

 

انعطافپذيري متفکرانه، نقطه مقابل تحجر

 

تحجر يک نوع ايستايي است. يک نوع تصلّب و سختگيري بيدليل است. نوعي تکبر و غرور به دينداري و يک نوع خودحقپنداري مطلق است. نقطة مقابل تحجر، نوعي نرمي و انعطافپذيري است. مؤمن متحجر نيست، يعني موضعش فرق ميکند و انعطافپذير است. البته انعطافپذيري انواع و اقسامي دارد. انعطافپذيري مؤمن، انعطافپذيري متفکرانه است. مؤمن، انعطافپذيري منافقانه و مُزوِرانه ندارد. اگر ديديد کسي انعطافپذيري نداشت و براي حق هم انعطافپذيري قائل نبود، او دچار تحجر است.

 

تحجر در ميان روشنفکران چگونه است؟

 

تحجر در ميان غيرمذهبيها هم وجود دارد. آدم لامذهب با آدم مذهبي فرقي نميکند؛ کسي که متحجر است، متحجر است. در غيرمذهبيها تحجر چگونه است؟ مثلاً فرد معلومات اندکي را از يک انديشمند غربي ياد گرفته و حاضر نيست از آن عبور کند. در حالي که آن انديشمند غربي، خودش هم آنقدر نظر خويش را جدي نگرفته است. آن قدر متصلبانه و خشک به علم او استناد ميکند و محکم آن را گرفته که حاضر نيست نقد آن انديشه را بشنود. بعضيها با ليبرال دموکراسي غربي، چنين برخوردي دارند. تحجر در فضاي روشنفکري هم هست. هر کسي نقدپذير نباشد، ممکن است متحجر شود.

 

ضرورت تعليم دانشآموزان براي دور شدن از تحجر

معلمهاي ارجمند من دست شما را ميبوسم، نگذاريد اين دانشآموزها متحجر شوند. خواهش ميکنم! تمنا ميکنم! گاهي پيش بچهها بگوييد من اشتباه کردم! من نميدانم! شايد اينطور باشد! گاهي از اوقات دانشآموزي را تشويق بکنيد که اشتباه خودش را ميپذيرد. گاهي از اوقات يک حرفي به دانشآموز بزنيد و بعد اين حرف را پس بگيريد و حرف ديگري بزنيد. به قرآن کريم توجه بفرماييد. خدا هم در قرآن آيات ناسخ و منسوخ دارد و گويي حرفش را عوض کرده است. ميخواهد تحجرشکني بکند.

 

انعطافپذيري مؤمن، شبيه به خوشه گندم است

 

البته مؤمن نبايد در همه چيز انعطافپذير باشد و انعطافپذيري مؤمن يقيناً بايد متفکرانه باشد. رسول خدا(ص) ميفرمايد: «مَثَلُ اَلْمُؤْمِنِ کَمَثَلِ اَلسُّنْبُلَةِ تَخِرُّ مَرَّةً وَ تَسْتَقِيمُ مَرَّةً(تحف العقول، جلد1، ص38)». مؤمن شبيه خوشة گندم است. خوشة گندم را ديدهايد چقدر نرم است؟ جريان باد که روي خوشة گندم ميوزد، موج برميدارد. باد که ميآيد، خوشهها به زمين نزديک ميشوند و دوباره بلند ميشوند؛ خوشه گندم اين قدر انعطافپذير است. براي اينکه انعطافپذيري مؤمن روشن بشود، نقطه مقابل آن را توضيح ميدهد و ميفرمايد «وَ مَثَلُ اَلْکَافِرِ مَثَلُ اَلْأَرْزَةِ لاَ يَزَالُ مُسْتَقِيماً لاَ يَشْعُو»، کافر مانند يک درخت خشکيدهاي است که پابرجاست و هيچوقت انعطاف ندارد.

 

آشنايي بيشتر با تحجر و تأثيرگذاري خوارج

 

خوارج، متحجريني بودند که جلوي اميرالمؤمنين علي(ع) ايستادند. اميرالمؤمنين علي(ع) شخصيت کمي نيست بلکه در عالم خلقت، تک است. جانِ رسول خدا(ص) است و زندگي او صرف موضوعات فرعي نميشود. وقتي خوارج سر راه ايشان سد ايجاد کردند، يعني خوارج اصليترين مشکل حيات بشري هستند. اميرالمؤمنين(ع) درگير موضوع فرعي نميشود.

 

اشتباه ذهني، مهمترين عامل تحجر در ميان خوارج

 

حضرت علي(ع) در مورد خوارج فرمودند که اينها اشتباه کردند. اين اشتباه يعني اشتباه ذهني. حتي خيلي از معنويات خوارج سر جايش بود، در جهاد کم نميگذاشتند، آدمهاي تنبل و تنپروري نبودند. پس چه ايرادي داشتند؟ حتي عبارت مقدسنما هم براي خوارج مناسب نيست، چون مقدسنماها کساني هستند که به سجاده چسبيدهاند و از جهاد فرار ميکنند، ولي خوارج مجاهدان صف اول بودند. ايراد خوارج، يک ايرادِ ذهني بود و به تحجر شناختي دچار شده بودند.

 

در اوج قدرتمندي گفتمان انقلاب اسلامي هم بايد از تحجر صحبت کرد

 

مسأله خوارج، يک مسأله اصلي است؛ کساني که تحجر ويژگيِ محوري آنهاست. چرا نبايد انقلاب اسلامي هم دچار چنين مشکلي باشد؟ ما در اوج قدرتمندي گفتمان انقلاب اسلامي، بايد از تحجر صحبت کنيم. الآن گفتمان انقلاب اسلامي، واقعاً گفتمان قدرتمندي است. در همين انتخابات اخير نيز قدرت اين گفتمان نشان داده شد. گفتمان انقلاب اسلامي با رهبري مقام معظم رهبري توانست انتخاباتي را با حضور نزديک پنجاه درصد از واجدين شرايط پشت سر بگذارد. اين يک پيروزي براي انقلاب است. به علاوه هر دو بزرگواري که در نهايت به مرحله دوم انتخابات رفتند، هيچکدام خارج از گفتمان انقلاب اسلامي نبودند.

 

آشنايي با مفاهيم قرآني مرتبط با تحجر؛ تناسب مفهوم عبد با انعطافپذيري

 

اهميت ماجراي تحجر بسيار زياد است. اگر تحجر مهم است، آيات قرآن بايد مشحون از پرداختن به آن باشد. مفهومي در قرآن کريم هست که اگر دقت بکنيد از معناي لغوي گرفته تا معاني عميقِ معنوي و عرفانياش دقيقاً نقطة مقابل تحجر است و ميخواهد هر نوع تحجر را سلب کند. اين مفهوم از ابتدا تا آخر قرآن در کليديترين و حساسترين جاهاي قرآن به کار رفته و آن مفهوم «عبد» است. عبد به معناي انسان خوب نيست. عبد يعني انسان صد در صد منعطف در برابر خدا. در مفهوم عبد، مهمترين چيزي که خواسته شده، اطاعت نيست؛ انعطاف است. کلمة عبد به آن انعطاف اشاره دارد. عبد، به معناي انسان با اخلاق نيست. عبد يعني انساني که هر اخلاقي دارد، در نهايتِ انعطاف در مقابل امر مولا است.

 

تناسب مفهوم امتحان با انعطافپذيري

 

مفهوم ديگري در قرآن که در مقابل تحجر قرار دارد، امتحان است. ميفرمايد «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيبْلُوَکُمْ(سوره ملک، آيه 2)». مفهوم امتحان و ابتلا چيزي جز اين نيست که خدا از ما انعطاف ميخواهد و کساني که اين انعطاف را نداشته باشند، دچار تحجر ميشوند. امتحان يعني خدا ميخواهد ببيند شما دقيقاً چکاره هستي؟ مثلاً در يکي صفت سخاوت خيلي بالاست، خدا امتحانش ميکند و در يک مخمصهاي او را قرار ميدهد که اتفاقاً بايد جلوي سخاوت خودش بايستد. بعد ديگري را نگاه ميکند که خساستش خيلي بالاست، يک امتحاني از او ميگيرد که اين فرد بايد در آنجا سخاوت خرج کند. بعد آن ديگري را نگاه ميکند که چه آدم منظمي است. امتحاني از او ميگيرد که به خاطر وظايفش بايد پا روي نظم خودش بگذارد. عبد بايد در امتحانات، انعطاف نشان بدهد.

 

تناسب مفهوم زمان با انعطافپذيري

 

مفهوم ديگري که ذيل مفهوم امتحان مطرح شده و براي انعطافپذيري بايد به آن توجه کرد، مفهوم زمان است. دينداري در بستر زمان معنا دارد. کسي که متحجر است؛ يکي از بدبختيهايش اين است که زمان را نميشناسد، زمانه را درک نميکند و متناسب با زمان عمل
نمي
کند.

 

تحجر از منظر انسانشناسي

 

اگر از منظر وجود انسان به موضوع تحجر بپردازيم، انسان موجودي است که اگر همينطوري رهايش کنند به سمت تحجر ميرود. انسان خاصيتي دارد که تغيير را دوست ندارد، انعطافپذيري را دوست ندارد. حتي ميگويند کلمة انسان از اُنس گرفته شده است. اُنس يعني انسان به يک چيزي خو و عادت ميکند، بعد ديگر رهايش نميکند. انسان دو ويژگي دارد، هم انس پيدا ميکند و هم عادت ميکند و دوست ندارد انس و عادت خودش را کنار بگذارد.

اطلاعاتی برای نمایش وجود ندارد.