رسانه انگليسي در گزارش خود با اشاره به جنگ 12 روزه ايران و رژيم صهيونيستي که با حمله متجاوزانه صهيونيستها به منازل مسکوني فرماندهان ارشد نظامي و دانشمندان هستهاي ايران در بامداد جمعه 23 خردادماه (13 ژوئن) آغاز شد، نوشت: براي اولين بار در يک نسل، حاکمان عرب ديدند که اسرائيل چگونه در برابر يک ارتش متعارف عمل خواهد کرد.
ميدلايستآي در ادامه به نقل از يک مقام عرب در يکي از پايتختهاي مهم عربي تصريح کرد: اگرچه اسرائيليها درحمايت از ارتش روحيه قوي از خود نشان دادند، جبهه داخلي اسرائيل نميتوانست بيش از دو هفته حملات موشکي را تحمل کند.
مقامات از سه پايتخت عربي به ميدلايستآي گفتند که ارزيابيها در کشورهايشان اين است که اسرائيل اولين کسي بود که پس از حمله به اهداف نظامي خود و مشاهده اينکه جمهوري اسلامي با فروپاشي مواجه نيست، آمادگي خود را براي آتشبس اعلام کرد.
سران کشورهاي خليج فارس به تهران پيشنهاد سرمايهگذاري دهند
«بدر السيف» استاد دانشگاه کويت به اين رسانه مستقر در لندن گفت: بنيامين نتانياهو (نخست وزير رژيم صهيونيستي) در حال پيشرفت بود اما ايران، تجاوز اسرائيل را متوقف کرد و به آن پاسخ داد. بنابراين، تصوير يک اسرائيل شکستناپذير با دفاع هوايي بيعيب و نقص شکسته شده است.
کارشناسان ميگويند که درک آسيبپذيري رژيم صهيونيستي براي درک چگونگي رويکرد متحدان عرب ايالات متحده به اين رژيم در آينده مهم است. اين امر ميتواند به آنها قدرت نفوذ بيشتري در برابر رژيم صهيونيستي، از جمله کشورهايي که روابط خود را با آن در سال 2020 تحت توافق ابراهيم عاديسازي کردند، بدهد.
مقامات عرب به ميدلايستآي گفتند که در مورد تهران نيز آنها انتظار دارند که سران کشورهاي خليج فارس به تهران پيشنهاد سرمايهگذاري بدهند و سفرهاي سطح بالا در ماههاي آينده را رد نميکنند.
در ماه آوريل، وزير دفاع عربستان سعودي و برادر «محمد بن سلمان» وليعهد اين کشور به تهران سفر کرد.
همچنين «دونالد ترامپ» رئيس جمهور آمريکا، با وجود اينکه ميگويد برنامه هستهاي ايران به شدت آسيب ديده است، تاکيد دارد که دولت او مذاکرات با ايران را از سر خواهد گرفت.
کشورهاي عربي نميخواستند ايالات متحده به حمله اسرائيل بپيوندد
ميدلايستآي با اشاره به سفر اخير رئيس جمهور آمريکا به عربستان سعودي، امارات متحده عربي و قطر در ماه مه و امضاي قراردادها ميليون دلاري ترامپ با آنها نوشت: با اين حال، کشورهاي خليج فارس نتوانستند حمله اسرائيل به ايران را متوقف کنند. براي لحظهاي، اين حمله خطرناک به نظر ميرسيد. اگرچه امارات متحده عربي، عربستان سعودي و قطر اولويتهاي متفاوتي دارند، کارشناسان ميگويند که هيچکدام از آنها نميخواستند ايالات متحده به حمله اسرائيل بپيوندد.
در نهايت، تمام مقامات عربي که با ميدلايستآي صحبت کردند، حمله ايالات متحده به تأسيسات هستهاي ايران را «محدود» يا «حداقلي» توصيف کردند.
رسانه انگليسي در ادامه به بررسي جنبه ديگري از رفتار کشورهاي عربي خليج فارس در جنگ ايران و رژيم صهيونيستي پرداخت و نوشت: ايالات متحده براي سالها تلاش کرد تا کشورهاي خليج فارس را براي مقابله با ايران به اتحاد با اسرائيل بکشاند اما وقتي اسرائيل و ايران با هم درگير شدند، متحدان عرب آمريکا به جاي پيوستن به تهاجم اسرائيل، ترامپ را براي توقف جنگ تحت فشار قرار دادند.
به نوشته ميدلايستآي، ايران و رژيم صهيونيستي پيشتر، دو بار در سال 2024 حملاتي را عليه يکديگر انجام دادند اما در اين دور از نبرد، ايران شهرهاي بزرگي مانند تلآويو و حيفا را در هم کوبيد.
امارات و عربستان براي آتشبس فشار آوردند
قطر، امارات و عربستان سعودي همگي حمله رژيم صهيونيستي به ايران را محکوم کردند. قطر از نظر تاريخي روابط نزديکتري با جمهوري اسلامي داشته است، تا حدودي به اين دليل که آنها بزرگترين ميدان گاز طبيعي جهان را به اشتراک دارند.
اما دو مقام عرب به ميدلايستآي گفتند که اين درگيري باعث شد تا امارات و عربستان سعودي بهطور علني و خصوصي براي آتشبس فشار بياورند.
«پاتريک تروس» ديپلمات سابق آمريکايي که بهعنوان سفير در قطر و يک مقام عالي رتبه در امارات متحده عربي خدمت کرده است، به ميدلايستآي گفت: مقامات آمريکايي و اسرائيلي احتمالاً پيشبيني نميکردند که کشورهاي خليج فارس چقدر در مورد کاهش تنش جدي هستند. آنها اکنون ميدانند. عربستان سعودي در صدر اين فهرست قرار دارد.
تروس خاطر نشان کرد: در حال حاضر، حتي در ميان طبقات حاکم، از جمله در عربستان سعودي بيش از هر زمان ديگري با ايران ابراز همدردي ميشود.
روسيه به دنبال جايگزين سوريه در خاورميانه
مجله مناره وابسته به فوروم خاورميانه و شمال آفريقاي کمبريج در مقالهاي به بررسي تغيير موضع روسيه در خاورميانه متعاقب تحولات اخير منطقه پرداخته که در ادامه آمده است.
سقوط خاندان اسد، جايگاه روسيه در خاورميانه را تضعيف کرده است. با اين حال، مسکو هنوز ابزارهاي کافي براي بازتعريف موفقيتآميز موقعيت خود دارد، همانطور که در تجارت، سرمايهگذاريها و تماسهاي سياسي با کشورهاي منطقه مشاهده ميشود.
موضع روسيه در خاورميانه در حال تغيير است. همه چيز با جنگ در اوکراين آغاز شد، زماني که مسکو توسط غرب تحريم شد و تلاش کرد تا تجارت و سرمايهگذاري خود را به سمت آسيا و خاورميانه هدايت کند که منافع قابل توجهي به همراه داشت.
روابط مسکو با ايران به سطحي نزديک به همسويي استراتژيک رسيده و کريدور حملونقل بينالمللي شمال-جنوب (INSTC) به عنوان يک مسير تجاري قدرتمند ظهور کرده که شهرهاي بزرگ روسيه را به خليج فارس و هند متصل ميکند.
با اين حال، با ادامه جنگ اوکراين در چهارمين سال خود، فشار بر صنايع نظامي روسيه افزايش يافته و توجه مسکو بيشتر به منطقه گستردهتر درياي سياه معطوف شده است
با اين حال، با ادامه جنگ اوکراين در چهارمين سال خود، فشار بر صنايع نظامي روسيه افزايش يافته و توجه مسکو بيشتر به منطقه گستردهتر درياي سياه معطوف شده است. شايد اين يکي از دلايلي بود که سقوط خاندان اسد براي مسکو بسيار غيرمنتظره بود.
هنگامي که حمله برقآساي شورشيان سوري در اوايل دسامبر 2024 شتاب گرفت، رسانههاي روسيه مخالفان را تروريست معرفي کردند، اما تنها در عرض يک هفته مجبور به تعديل اين ديدگاه شدند، زماني که بشار اسد، رئيسجمهور سابق سوريه، از کشور رفت و شورشيان را به عنوان حاکمان دي فاکتو باقي گذاشت.
از آن زمان، موضوع پايگاههاي نظامي و دريايي روسيه در سواحل مديترانهاي سوريه حلنشده باقي مانده است. به نظر ميرسد مذاکرات در جريان است، اما با نتايج اندک، عليرغم سفر هيئتهاي روسي به دمشق و حتي تماس تلفني بين ولاديمير پوتين، رئيسجمهور روسيه، و رهبري جديد سوريه.
حتي اگر روسيه موفق به حفظ حضور نظامي خود در سوريه شود، دامنه عملياتي پايگاه آن بعيد است به سطح فعاليتهاي دوران اسد برسد.
حتي اگر روسيه موفق به حفظ حضور نظامي خود در سوريه شود، دامنه عملياتي پايگاه آن بعيد است به سطح فعاليتهاي دوران اسد برسد
از دست دادن سوريه نه تنها يکي از متحدان کليدي مسکو در خاورميانه را از بين برد، بلکه ارتباط روسيه با قاره آفريقا را نيز قطع کرد، جايي که مزدوران روسي بهطور فعال در حوزههاي اقتصادي و امنيتي حضور داشتند.
روسيه براي عملياتهاي خود در ليبي، سودان، جمهوري آفريقاي مرکزي و مالي، اغلب به دسترسي به پايگاههاي خود در طرطوس و حميميم متکي بود.
نفوذ روسيه در سوريه همچنين براي مقابله با ترکيه، رقيب مسکو در منطقه، و مهار بلندپروازيهاي ايران حياتي بود. اين امر همچنين به روسيه اجازه داد تا خود را به عنوان يک بازيگر مهم در نظر کشورهاي عربي تاثيرگذار خليج فارس مطرح کند که با ترس از بلندپروازيهاي ايران، ميتوانستند به مسکو به عنوان موازنهگر ژئوپليتيکي خود تکيه کنند.
همزمان با سقوط اسد، حملات اسرائيل به ديگر اعضاي «محور مقاومت» ايران و خود جمهوري اسلامي نيز آغاز شد. روسيه بهطور فعال با اعضاي مختلف اين محور، از حزبالله لبنان تا حوثيهاي يمن، تعامل داشته است.
گزارشهاي مختلف رسانهها حاکي از تماسهاي گسترده نظامي، بهويژه با حوثيها بوده است. با اين حال، موضع ايران، مهمترين تحول براي موقعيت روسيه در خاورميانه محسوب ميشود.
در واقع، از زمان آغاز جنگ در اوکراين، وابستگي مسکو به تهران افزايش يافته و در همکاري نظامي فزاينده و همسويي سياسي کلي تجلي يافته است.
امضاي توافقنامه جامع همکاري استراتژيک در ژانويه، بيشتر بر همپوشاني استراتژيک بين دو کشور تأکيد کرد. علاوه بر اين، برنامه هستهاي در حال رشد ايران به روسيه يک بالشتک ژئوپليتيکي خاص داد - کرملين از نقش خود در سازمان ملل متحد علاوه بر روابط دوجانبه با تهران به عنوان ابزاري براي فشار بر غرب استفاده کرد.
راه پيش رو براي روسيه در خاورميانه
موضع روسيه در خاورميانه دگرگون شده است - شرکا و متحدان اصلي آن تضعيف شدهاند. اکنون روسيه در مرحله گذار قرار دارد و در حال تطبيق با چالشها و فرصتهاي جديد در زمين است.
با اين حال، عليرغم عقبنشينيهاي آشکار، موقعيت روسيه در خاورميانه به هيچوجه در حال افول نيست. همکاري مسکو با جهان عرب همچنان قوي است و در واقع در سالهاي اخير افزايش يافته است
با اين حال، عليرغم عقبنشينيهاي آشکار، موقعيت روسيه در خاورميانه به هيچوجه در حال افول نيست. همکاري مسکو با جهان عرب همچنان قوي است و در واقع در سالهاي اخير افزايش يافته است.
تعامل با عمان پس از ديدار بين رئيسجمهور پوتين و سلطان عمان، هيثم بن طارق آل سعيد، مشهود است. دو طرف همچنين يک يادداشت تفاهم در بخش حملونقل امضا کردند. مسکو همچنين روابط خود با سودان را گسترش داده و امکان ايجاد يک پايگاه دريايي در اين منطقه را نشان داده است.
روسيه روابط ويژهاي با حاکمان قطر و امارات متحده عربي دارد. اولي منافع اقتصادي حياتي در روسيه دارد، در حالي که دومي نقش محوري در تسهيل تبادل زندانيان جنگي بين روسيه و اوکراين در چارچوب جنگ جاري آنها ايفا کرده است.
علاوه بر اين، با تأکيد بر تعميق روابط، روسيه ميزبان اولين اجلاس روسيه-عرب در اکتبر خواهد بود. روسيه همچنين همچنان منبع جذابي براي تسليحات در سراسر خاورميانه است، حتي اگر توانايي صادرات آن به دليل نيازهاي جنگ در اوکراين به شدت محدود شده باشد.
روسيه در حال بازتعريف موقعيت خود در ساير بخشهاي منطقه خاورميانه و شمال آفريقا نيز هست. به عنوان بخشي از تلاش خود براي حفظ نفوذ در مديترانه، مسکو در مغرب فعال بوده است.
الجزاير، ليبي، مراکش و تونس براي روسيه مهم هستند، زيرا ميتوانند به عنوان سکوي پرتاب بالقوه براي اعمال قدرت در منطقه ساحل و بقيه آفريقا عمل کنند. روسيه پتانسيل اقتصادي اين منطقه را درک ميکند و آن را به عنوان ابزاري براي کاهش تغيير تجارت و سرمايهگذاري خود از اتحاديه اروپا به سمت کشورهاي جهاني جنوب ميبيند.
اهميت مغرب براي روسيه پس از سقوط خاندان اسد افزايش يافته است. عدم اطمينان در مورد تداوم حضور نظامي روسيه در سوريه، مسکو را به جستجوي مکانهاي ديگر واداشت.
اهميت مغرب براي روسيه پس از سقوط خاندان اسد افزايش يافته است. عدم اطمينان در مورد تداوم حضور نظامي روسيه در سوريه، مسکو را به جستجوي مکانهاي ديگر واداشت.
ليبي به عنوان يکي از کانديداهايي در نظر گرفته شد که ميتوانست ميزبان انتقال نيروي دريايي و نظاميان روسيه باشد. ساير کشورهاي مغرب نسبت به حضور نظامي روسيه محتاط هستند و توانايي بسيار بيشتري براي محدود کردن اعمال قدرت روسيه دارند.
آنها ترجيح ميدهند با پرورش روابط با چين، آمريکا، اتحاديه اروپا و ديگران، چندجانبهگرايي را دنبال کنند. به عنوان مثال، مراکش متحد سرسخت غرب بوده است.
الجزاير و ليبي براي بلندپروازيهاي مديترانهاي روسيه محوريتر بودهاند. روابط روسيه با الجزاير عمدتاً معاملهاي است. روابط سياسي گسترده است و اين کشور بهطور فعال تسليحات روسي خريداري ميکند و به غلات روسيه وابسته است.
با اين حال، هنگامي که صحبت از همکاري نظامي بالقوه عميقتر ميشود، الجزاير همواره از اعطاي حقوق به روسيه براي افتتاح يک پايگاه دريايي در وهران خودداري کرده است.
ليبي در داخل در موقعيت ضعيفتري قرار دارد و بنابراين مسکو در اينجا فضاي مانور بيشتري دارد. جنگ داخلي ليبي روسيه را به درون کشاند و آن را در موقعيت بسيار مطلوبتري قرار داد.
همکاري اقتصادي و نظامي با دولت ليبي مستقر در شرق و رهبر آن، خليفه حفتر، منافعي به همراه داشت. به عنوان مثال، نيروهاي روسيه همچنان به دسترسي به تأسيسات کليدي نفتي و حتي برخي پايگاههاي نظامي در نقاط مختلف اين کشور که تحت کنترل حفتر است، ادامه ميدهند.
اما اين بدان معنا نيست که روسيه تنها با دولت مستقر در شرق ليبي همکاري ميکند. در واقع، در طول سال گذشته مسکو با دولت مستقر در طرابلس نيز تماس گرفته است.
در آينده، پس از سقوط خاندان اسد، مسکو در حال کار بر روي بازسازي موقعيت خود در خاورميانه است. با توجه به تلاش کشورهاي محلي براي چندجانبهگرايي که فضاي کافي براي نفوذ روسيه به منطقه فراهم ميکند
روسيه حضور ديپلماتيک در طرابلس دارد و به دنبال ايجاد روابط تجاري فعال در غرب اين کشور بوده است. حتي اگر حکومت حفتر به زودي به پايان برسد (به دليل کهولت سن رهبر)، انتظار ميرود روسيه روابط خوبي با جانشين احتمالي او، صدام، پسر حفتر، حفظ کند.
در آينده، پس از سقوط خاندان اسد، مسکو در حال کار بر روي بازسازي موقعيت خود در خاورميانه است. اين کشور عمدتاً موفق بوده است، با توجه به تلاش کشورهاي محلي براي چندجانبهگرايي که فضاي کافي براي نفوذ روسيه به منطقه فراهم ميکند.
در واقع، کشورهاي خاورميانه به دنبال جايگزينهايي براي آمريکا هستند و ديگران را براي برقراري تعادل ظريف در روابط خارجي به کار ميگيرند.
بنابراين، روسيه کنار گذاشته نشده است، بهويژه در ميان نشانههاي اوليهاي که جنگ اوکراين ممکن است با شرايط بسيار مطلوبتري براي مسکو نسبت به آنچه قبلاً پيشبيني ميشد، به پايان برسد.
اظهار نظر 0
روزنامه به دیدگاه شما نیازمند است،از نظراتتون روی موضوعات پیشوازی خواهیم کرد.